طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ابو طالب

ابو طالب


ابو طالب

۱۳۹۸/۰۹/۰۹


۴۹۳ بازدید

در کتابی خواندم درتاریخ حضرت پیامبر(ص) هنگامی با عموی گرامی خود حضرت ابوطالب به سفری به شام میرفتند در جای بنام بصری کلیسایی بود وصاحب کلیسا ابری رادید که بروی سر پیامبر سایه افکنده بود او کاروان را برای پذیرای دعوت کرد وسراغ پیامبر را گرفت پیامبر به علت کم سالی در کناربار هابود صاحب کلیسا گفت مگر نگفتم همه تان وحضرت هم امد وصاحب کلیسا باپرسیدن سوال های فهمید ایشان پیامبر خواهد شد. از حضرت ابوطالب سوال کرد؟نسبت شما با این جوان چیست ؟ایشان گفتند ؟فرزن من است . راهب گفت :خیراو فرزند تو نیست ،وپدر این جوان نباید زنده باشد ابو طالب گفت فرزند برادرم است و……. سوال:در فیلم محمد رسول ا.. انجا که از حضرت ابو طالب سوال میکند میگوید :فرزن شما است بعد ایشان میگوی فرزند برادرم است خوب کدام این هادر ست است؟

در سیره ابن هشام آمده است : ما هذا الغلام منک؟ قال ابنی . قال له بحیرا ما هو ابنک .راهب گفت : این نوجوان چه نسبتی با تو دارد ؟ ابو طالب گفت : پسر من است . راهب گفت : این پسر تو نیست . (ج 1 ص 193 چاپ 4 جلدی ، مصر، 1355 هجری قمری ، 1936 )

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد