برترینها: یکی از بخشهای مهم جدول پخش سیما در ماه مبارک رمضان ویژهبرنامههای افطار است. اهمیت این بخش را میتوان از ویژهبرنامههای مشهوری که در سالهای گذشته دراین ساعات به روی آنتن رفتند متوجه شد. ویژه برنامههای افطار رمضان امسال با مضامین و ساختاری مشابه سالهای گذشته است، اغلب این برنامهها از ساختاری گفت و گو محور برخوردار بوده و هر بار با محوریت یک شخصیت، پخش میشود.
دنیاخمامی در صبح سینما نوشت: وقتی که اصغرفرهادی «درباره الی…» را ساخت و با آن همه موفقیت مواجه شد هیچ کس فکرش را نمیکرد تا سالها بعد سینمای ایران درگیر همان فرم و همان کانسپت در میان قاطبه فیلمسازان شود ، موضوعاتی که عوض میشدند اما غلبه تاثیر فرهادی در آنها غیرقابل کتمان بود و در کلیت با اثری مواجه بودیم که آدرس سینمای فرهادی را به ما میداد. البته که این اتفاق در میان فیلمسازان مولف و جریانساز وجود نداشت و حتی خود ، منتقد آن شرایط بودند اما به هرحال سالها طول کشید تا ردِ این اثرِ پررنگ کمرنگ شود و جریانات متفاوت فکری و فرمالیستی جوان مثل محمدحسین مهدویان، هومن سیدی ، سعیدروستایی ، محسن قرایی و… وارد معرکه شدند و یک «نه» قاطع به کپی کاری گفتند و درخششان و جنونِ برهم زدنِ هرچه تکراری است در آنها به شدت به چشم آمد.همین اتفاق را برگردان کنید در تلویزیون ؛ چه حینِ پخش ماه عسل و چه حالا که چند سال از اتمام پخش این برنامه میگذرد.
درست در برهه زمانی که جامعه دچار یک گمگشتگی ذهنی شده بود و در حیرانی میان الگوها به سر میبرد نمایش قهرمانی کسانی که نه چهره بودند و نه سلبریتی و حتی تجربه یک بار جلوی دوربین رفتن نداشتند در میان فرم تکراری آن روزها کار ویژه و مبدعانهای محسوب میشد . احسان علیخانی طراح و تهیه کننده ماه عسل با یک تالیف به موقع در برنامه سازی درست در دوره ای راوی قصه مردم عادی شد که ریسک همچنین تجربهای سخت به نظر میرسد. برنامهای که در برهه های متفاوت زمانی در این ۱۳ سال متناسب با جامعه پیش رفت و در سوژه ها ، دکور ، پرداخت و حتی در اجرا دست به تغییر زد.حالا اما با توقف این برنامه در هرشبکه یک ماه عسل میبینیم با رنگها و شکل متفاوت که کانسپت حفظ شده ست ؛ یعنی مهمانی که روایتگر قصه زندگی خودش است و تحول یا گشایش در داستانش قرار است مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد اما در نهایت رویداد جدیدی را شاهد نیستیم.
چیزی که هست در بهترین حالت برنامههای ویژه افطار امسال هم با اغماض بر دومورد یک کپی دسته چندم از قصههایی ست که پیش از این در ساختمان روایی درست تر و جذاب تر در ماه عسل ارائه شده بود. تاک شویی که حتی در تیتر جستجوی موضوعی و سوژه یابی هم نوآوری ندارد ؛ آشتی دو قبیله ، ازدواج زوجی پس از سالها امتناع خانواده ، اشکال نقصی ، نجات و… که همگی به دفعات با پرداختهای متفاوت در ماه عسل دیده شده بود.
در بخش دکور هم اعتنا نکردن به سلیقه مخاطب و استفاده از ساده ترین و غیرخلاقانه ترین آرایش ظاهری در برنامه های این دو سال پس از ماه عسل علاوه بر تکراری بودن مضامین و حتی پرداخت، دیگر عامل شکست این تاک شوها ست.هرچند باید قبول کرد که مضامین و قصه ها در جهان تکراری هستند اما شکل نگاه به موضوعات و ایجاد ابداعات در فرم و روایت دیگر بستگی به تیم فکری برنامه ها دارد که همچنان بر مدار موفقیت یک برنامه نچرخند و حرف تازه ای برای گفتن داشته باشند.
مستند ، ترکیبی از چند فضا ، غیر استودیویی ، تعاملی ، آموزشی ، ریلیتی شو ، چهره محوری غیر داستانی و… با پردازش خاص میتواند طرحی جدید برای این ایام باشد اما نادیده گرفته میشود یا احتمالا تجربه راه رفته و امتحانِ پس داده کار راحت تر و کم ریسک تری ست. مثل کاری که با اغماض بر اشکالات و نقص هایی که وجود دارد در برنامه ویژه افطار شبکه چهار میافتد یا چند سال پیش با برنامه «زندگی پس از زندگی» یا حتی گفتگو با خانواده چهره های شاخص در کافه سوال یا تاک شویی با محوریت تغییر جهان آینده در شب گرد و… افتاد و حداقل با تمام نواقصشان این را به مخاطب گفتند که میخواهند طرحی تازه داشته باشند یا در بدترین حالت گرفتار تقلید شکل اجرای احسان علیخانی نشدند روالی که دیگر چشممان در ماه رمضان به تقلید خواسته یا ناخواسته آن عادت کرده است.در نهایت باید گفت هیچ سینمادوستی علاقه ندارد ده ها بار مشابه درباره الی… را ببیند و هیچ مخاطبی تمایل ندارد هرسال برداشتی از یک برنامه موفق دیگر را ببیند جهان پر از سوژه و حرف و فرم جدید است کافیست بیشتر فکر کنیم .
شهرآرا نوشت: درباره دلایل محبوبیت «ماه عسل» احسان علیخانی میتوان حرفهای زیادی زد، باید بگوییم که مهمترین دلیل موفقیت ماه عسل، سنتشکنی بود که در بخش مهمانان برنامه ایجاد شد. تا قبل از این، مخاطبان رسانه ملی عادت نداشتند غیر از بازیگر، بازیکن و سیاستمدار، فرد دیگری را بهعنوان مهمان یک برنامه گفتوگومحور در تلویزیون ببینند، اما ماه عسل آمده بود تا قصه آدمهای معمولی را روایت کند. قصه آدمهایی از جنس خودمان. جنس همان آدمهایی که حالا میتوانستند بهراحتی با مهمانان همذاتپنداری کنند. در کنار این موضوع توجه ویژه به تیتراژهای ابتدایی و انتهایی برنامه هم یکی از جذابیتهای همیشگی ماه عسل بود. البته که همگی میدانیم در این سالها ماه عسل کم فرازونشیب نداشته است. پرداختن به سوژههای داغ در سالهای ابتدایی برنامه، خیلی زود ماه عسل را عضو جداییناپذیر سفره افطار کرد و در سالهای پایانی کمبود و تکرار شدن سوژهها حوصله طرفداران احسان علیخانی را سر برده بود.