خانه » همه » مذهبی » راهبرد انتظار و دعا براى فرج

راهبرد انتظار و دعا براى فرج


راهبرد انتظار و دعا براى فرج

۱۳۹۴/۰۳/۱۵


۸۲ بازدید

راهبرد انتظار و دعا براى فرج

انتظار و دعا براى فرج در عصر غیبت، تنها در بستر گفتمان ولایت فقیه و در حریم اطاعت و تبعیت از آن است که ترجمان شایسته و کارآمد و شورآفرین و اثرگذار خود را پیدا مى نماید.

انتظار را حالات و اقسامى است، انتظار سازنده و انتظار مخرب؛ چیزى که در بیان اندیشمندانی همچون استاد شهید علامه مرتضى مطهرى(ره) با نگاهى عمیق به روح انتظار مطرح گردیده است.

راهبرد انتظار و دعا براى فرج

انتظار و دعا براى فرج در عصر غیبت، تنها در بستر گفتمان ولایت فقیه و در حریم اطاعت و تبعیت از آن است که ترجمان شایسته و کارآمد و شورآفرین و اثرگذار خود را پیدا مى نماید.

انتظار را حالات و اقسامى است، انتظار سازنده و انتظار مخرب؛ چیزى که در بیان اندیشمندانی همچون استاد شهید علامه مرتضى مطهرى(ره) با نگاهى عمیق به روح انتظار مطرح گردیده است.

مخرب بودن انتظار به ایستایی و عدم تحرک و صرفاً چشم به راه منجى داشتن است، گوئیا تا منجى نیامده است همه چیز باید متوقف و بى مسؤولیت و راکد باشد تا بدانجا که هرگونه حرکت انقلابى و تحولى و تشکیل حکومت، قبل از نهضت و دولت مهدوى(عج) نامشروع تلقى گردیده و محکوم به شکست و نابودى است. قطعاً این رویکردی است انحرافى که نشانى از عدم برداشت صحیح از جوهره انتظار دارد.

و اما قسم دیگر انتظار که سازنده و پویا و فعال نام گرفته است، انتظارى است که هم خود شور و جاذبه و سرزندگى دارد و هم شورآفرین است و تحول بخش.

این نوع از انتظار جز حرکت و انقلاب و تحول و امید به فرداهاى بهتر و بهتر معنى و مفهومى ندارد. ناظر بر همین نوع برداشت است که در حدیث شریف نبوى(ص) آمده است: «افضل العبادة، انتظار الفرج»؛ «افضل اعمال امتى انتظار الفرج»؛ «افضل جهاد امتى انتظار الفرج»؛ رمز عبادت بودن و افضل اعمال و جهاد بودن انتظار فرج در تحرک و تلاش همه جانبه براى رسیدن به امر مبارک فرج است نه آن که با ایستایی و بى تحرکى بتوان حتى به یک آرزوى ساده دست یافت تا چه رسد به قله هایى که گره گشایى همه امور و رسیدن به نهایت مقصود و مقصد از حیات طیبه در آن متجلى است.

از این روى اصلى ترین وظیفه منتظران یعنى دعا براى فرج نیز جهت صحیح و مطلوب خود را پیدا مى کند!

دعا، اگرچه برحسب ظاهر، خواندن خداست ولى در واقع فراخوانى نفس غفلت زده خویش و توجه دادن و حاضر نمودن آن در محضر ربوبى است؛ ظاهراً خدا را مى خوانیم ولى در واقع نفس خویش را به حضور در محضر پروردگار عالم فرا مى خوانیم. چه آن که در فرازهاى آغازین مناجات شعبانیه، این یادگار امام المتقین حضرت على(ع) و اولاد طاهرینش (صلوات الله علیهم) به آن اشارت رفته است و حضرتش در مقام ادب و آداب روى آورى و نجوا با حضرت حق به زیبایى به ما مى آموزد آن جا که بعد از صلوات بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) آمده است: «و اسمع دعایى اذا دعوتک و اسمع ندایى اذا نادیتک و اقبل الى اذا ناجیتک»؛ اگرچه معناى تحت اللفظى این فرازها این است که خدایا بشنو صدا و دعا و نداى من را آنگاه که تو را مى خوانم و فریاد مى کنم و روى کن به من در این حال که با تو خلوت گزیده ام ولى خدایى که حتى برگ درختى بدون علم و اراده او از درخت رها نمى گردد «و لا رطب و لا یابسٍ الا فى کتابٍ مبین»، چگونه است که انسان اشرف مخلوقات را نبیند و یا صدایش را نشنود که البته او «اقرب الى من حبل الورید» است و هیچ جنبنده اى نیست که وجودش به غیر از براى اراده و مشیت او باشد، پس این دعا و ندا، حقیقت دیگرى را ناظر است و دلالت دارد و آن، فریاد زدن بر سر نفس غفلت زده و فراخواندن آن به توجه به درگاه الهى و خود را در محضر پروردگار عالم باور داشتن است و لذا در فراز بعد عرضه مى دارد: «فقد هربت الیک و وقفتُ بین یدیک»؛ یعنى گریزان و فراری ام به سوى تو و در محضر تو زانو زده ام، یعنى فراری ام از کژى ها و تخلفات و پلشتى نفس اماره و شهوات دروغین و به تو پناه آورده ام.

«الهى اعوذ بک من غضبک و حلول سخطک» اینجا نیز این گونه تصریح دارد که از اسباب و زمینه هاى خشم و غضب تو که سستى و ضعف ایمان و اعمال ناپسند خودم مى باشد به تو پناه آورده ام.

بنابراین دعا براى فرج نیز از همین مقوله است، یعنى خود را در محضر امامت و ولایت دیدن، منتهى دیدنى شورآفرین و تحول بخش که آدمى را براى امت در تراز حضرت مهدى(ع) مهیا و آماده سازد. در واقع دعا براى فرج حضرتش، نوعى اعلان بیدار باش و آماده باش به خود است. چه آن که مهم ترین عامل زمینه ساز ظهور و نزدیک نمودن هنگامه فرج و ظهور، آمادگى همه جانبه محبین و معتقدین به امامت و ولایت است. چنان که امام صادق(ع) در بیانى نورانى مى فرمایند: «اذا قام قائمنا المهدى(عج) کان الرجلُ مِنْ محبینا، اجرأُ منْ سیفٍ و امضى منَ السنان»؛ قیام قائم ما مهدى(عج) زمانى است که دوستداران ما دو ویژگى مشخص داشته باشند:

۱. برنده تر از شمشیر که ناظر بر ایمانهاى راسخ همچون کوه و فولاد (کالجبل الراسخ و زبر الحدید)

۲. نافذتر از نیزه که ناظر بر آمادگى هاى جسمانى و انگیزشى است، یعنى (غیرت و شجاعت و استقامت)

در نتیجه در ادبیات مهدوى(عج) انتظار که همان تربیت یافتگى و آمادگى همه جانبه براى زمینه سازى ظهور و مقاومت و مجاهدت پیوسته و مستمر است، ترجمان دعا براى امر مقدس فرج است که برترین اعمال و جهاد و حتى عبادت منظور گردیده است که نه تنها در مقام ذکر لسانى و لفظى، بلکه در مقام اقدام و عمل و مجاهدت و ایستادگى و پیش روندگى و پیش برندگى است که دعا براى فرج امام عصر(ارواحنا فداه) نیز تفسیر مى گردد.

لذا از منظر اندیشمندان وارسته اى همچون امام راحل(ره) و مقام معظم رهبرى (مدظله العالى) و دیگر عالمان با بصیرت، انتظار و دعا براى فرج در عصر غیبت، تنها در بستر گفتمان ولایت فقیه و در حریم اطاعت و تبعیت از آن است که ترجمان شایسته و کارآمد و شورآفرین و اثرگذار خود را پیدا مى نماید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد