۱۳۹۸/۰۴/۱۹
–
۷۵۵ بازدید
لطفا در مورد مقاتلی که از بین رفته و به دست ما نرسیده است با ذکر کامل منابع توضیح دهید؟
از مهمترین مقتل معتبر از بین رفته، فقط میتوان مقتل «لوط بن یحیی» مشهور به «ابومخنف» را نام برد.نام این مقتل «مقتل الحسین -علیه السلام-» است.لوط بن یحیی مشهور به ابومخنف در نیمه دوم قرن اول هجری قمری در کوفه به دنیا آمد و در سال یکصد و پنجاه و هفت یا یکصد و پنجاه هشت وفات کرد. پدر او یحیی بن سعید از یاران علی(ع) بود و جدش مخنف از یاران حضرت علی(ع) و پیامبر خدا(ص) بود.
ابومخنف از مورخان صدر اسلام و از نخستین افرادی بود ه که کتاب مستقلی درباره قیام امام حسین(ع) نوشت. در مذهب وی اختلاف است. برخی او را شیعه و برخی او را از اهل سنت شمرده اند. ولی چنین به نظر می رسد که او شیعه بوده است و در هر حال او مورد اعتماد شیعه است و بسیاری از رجالیان وی را توثیق کرده اند.
ابومخنف در حدود چهل کتاب نوشته است که همه آنها از بین رفته است. مهمترین کتاب او همین «مقتل الحسین» است و این مقتل تا قرن چهارم هجری موجود بوده و طبری در تاریخش از آن نقل کرده است ولی بعدها این کتاب مانند دیگر کتاب های ابومخنف از بین رفت و هیچ نسخه ای از آن موجود نیست.
کتابی که اکنون به نام «مقتل ابومخنف» مشهور است نه تنها از ابومخنف نیست بلکه نمی توان آن را منسوب به او هم دانست و به دلایل متعدد، مجعول است و به احتمال زیاد در قرن ششم ساخته و پرداخته شده است. بسیاری از علماء به مجعول بودن مقتل موجود در بازار اعتراف و تصریح کرده اند و آن را از ابومخنف ندانسته اند.
حاجی نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» می گوید: «افسوس که اصل مقتل بی عیب ابومخنف در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت داده می شود مشتمل است بر بعضی مطالب منکره مخالف اصول مذهب.»
همچنین سید عبدالحسین شرف الدین در کتاب «مؤلفو الشیعه فی صدر الاسلام» می گوید: «پوشیده نیست که مقتل الحسین (ع) که رایج است و منسوب به ابومخنف است، شامل احادیث فراوانی است که ابومخنف از آنها اطلاع نداشته است و آنها را به دروغ به او نسبت می دهند.»
شیخ عباس قمی می گوید: «مقتل ابومخنف اگر در دست بود، در نهایت اعتبار بود، لکن افسوس که اصل آن مقتل مفقود شده است و به دست ما نرسیده است و این مقتلی که در دست است و در بحارالانوار آمده، و به ابومخنف نسبت داده شده، معلوم نیست از کیست و از ابومخنف نیست و طبری در تاریخ خود در باب مقتل امام حسین(ع) از مقتل ابومخنف نقل کرده است و من بسیاری از آنها را در نفس المهموم نقل کرده ام.»
مقتلی که الآن در بازار است و از ابی مخنف نیست، بارها چاپ شده است هم در ایران، هم در عراق و هم در هند و دو بار به فارسی ترجمه شده است.کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، محمد اسفندیاری، چاپ اول، ۱۳۸۰، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، صص ۶۷-۷۴
ابومخنف از مورخان صدر اسلام و از نخستین افرادی بود ه که کتاب مستقلی درباره قیام امام حسین(ع) نوشت. در مذهب وی اختلاف است. برخی او را شیعه و برخی او را از اهل سنت شمرده اند. ولی چنین به نظر می رسد که او شیعه بوده است و در هر حال او مورد اعتماد شیعه است و بسیاری از رجالیان وی را توثیق کرده اند.
ابومخنف در حدود چهل کتاب نوشته است که همه آنها از بین رفته است. مهمترین کتاب او همین «مقتل الحسین» است و این مقتل تا قرن چهارم هجری موجود بوده و طبری در تاریخش از آن نقل کرده است ولی بعدها این کتاب مانند دیگر کتاب های ابومخنف از بین رفت و هیچ نسخه ای از آن موجود نیست.
کتابی که اکنون به نام «مقتل ابومخنف» مشهور است نه تنها از ابومخنف نیست بلکه نمی توان آن را منسوب به او هم دانست و به دلایل متعدد، مجعول است و به احتمال زیاد در قرن ششم ساخته و پرداخته شده است. بسیاری از علماء به مجعول بودن مقتل موجود در بازار اعتراف و تصریح کرده اند و آن را از ابومخنف ندانسته اند.
حاجی نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» می گوید: «افسوس که اصل مقتل بی عیب ابومخنف در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت داده می شود مشتمل است بر بعضی مطالب منکره مخالف اصول مذهب.»
همچنین سید عبدالحسین شرف الدین در کتاب «مؤلفو الشیعه فی صدر الاسلام» می گوید: «پوشیده نیست که مقتل الحسین (ع) که رایج است و منسوب به ابومخنف است، شامل احادیث فراوانی است که ابومخنف از آنها اطلاع نداشته است و آنها را به دروغ به او نسبت می دهند.»
شیخ عباس قمی می گوید: «مقتل ابومخنف اگر در دست بود، در نهایت اعتبار بود، لکن افسوس که اصل آن مقتل مفقود شده است و به دست ما نرسیده است و این مقتلی که در دست است و در بحارالانوار آمده، و به ابومخنف نسبت داده شده، معلوم نیست از کیست و از ابومخنف نیست و طبری در تاریخ خود در باب مقتل امام حسین(ع) از مقتل ابومخنف نقل کرده است و من بسیاری از آنها را در نفس المهموم نقل کرده ام.»
مقتلی که الآن در بازار است و از ابی مخنف نیست، بارها چاپ شده است هم در ایران، هم در عراق و هم در هند و دو بار به فارسی ترجمه شده است.کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، محمد اسفندیاری، چاپ اول، ۱۳۸۰، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، صص ۶۷-۷۴