خانه » همه » مذهبی » نگاه اهل‌بیت(ع) به مقوله حجاب

طلسمات

نگاه اهل‌بیت(ع) به مقوله حجاب

«پوشش» یکی از شاخص های وجودی آدمی و وجه ممیز او از دیگر موجودات بوده و لذا جزء نیازهای فطری انسان به شمار می رود. این مهم در منطق الهی از چنان جایگاه رفیعی برخوردار است که قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه الهی خواندن پوشش، به کارکردهاى مختلف آن اشاره دارد که مى فرماید: «اى فرزندان آدم، براى شما لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شما است… این از آیات خداوند است؛ باشد که متذکر شده، پند گیرید.» (اعراف/27)
بالطبع و بالتبع، در بیان و بنان مبینان معصوم شریعت(ع) مقوله پوشش مورد توجه و التفات فوق العاده ای بوده است. توجه به این مقوله در سیره معصومین (ع) و نوع مواجهه ایشان با این پدیده و تبیین آن، در دو مقام «تبلیغ و ترویج فرهنگ پوشش» (جهت اثباتی) و «مقابله و مبارزه با بدپوششی» (جهت سلبی) امکان پذیر است.
از سوی دیگر، لازمه تغییر، تحولات زمانی و مکانی و نیز تفاوت عِده و عُده هر کدام از معصومین(ع) با یکدیگر، بهره گیری از شیوه های مختلف در تبلیغ فرهنگ صحیح پوشش و مبارزه با مقوله بدپوششی است؛ چنانکه این مهم در سیره ایشان مشهود است.
در سیره نبوی و علوی به موارد متعددی برخورد می کنیم که در اعلامیه ها و بیانات رسمی و حکومتی، پدیده بدپوششی مورد تقبیح و مذمت قرار گرفته و در مواردی از عمال حکومتی خواسته شده که با این امر مقابله نمایند:
1. پیامبر اکرم (ص) هنگامی که عمروبن حزم را به عنوان والی نجران در یمن منصوب کرد، شرح وظایفی برای او نگاشت. حضرت در بخشی از این آیین نامه کاری، او را مسئول پاکدامنی و حجاب مردم می داند و از او می خواهد به اقدامات عملی در این زمینه همت گمارد: «عهد من محمد النبى رسول الله(ص) لعمرو بن حزم حین بعثه الى الیمن، أمره بتقوى الله فى أمره کلّه… و ینهى الناس أن یصلّى أحد فى ثوب واحد صغیر، الا أن یکون ثوبا یثنى طرفیه على عاتقیه، و ینهى الناس أن یحتبى أحد فى ثوب واحد یفضى بفرجه الى السماء. و ینهى أن یعقص أحد شعر رأسه فى قفاه/ اینکه مردم را از نماز خواندن در یک لباس کوچک نهى کند مگر اینکه پوششى باشد که بتواند دو طرف آن را به دو شانه خود گره بزند. و مردم را از اینکه لباس کوچکى بپوشند که عورتشان آشکار شود باز دارد و از اینکه کسى موهایش را پشت سرش انباشته کند، نهى کند» (میانجی، مکاتیب الرسول/ج2/ص528).
این فرمایش که در واقع وظایف حکومت را نیز بازگو می کند، با صراحت، گسترش حجاب و عفاف و برخورد با پدیده بدپوششی را از کارویژه های حکومت می داند.
2. از جابربن عبدالله انصاری نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) از توقف زنان در مسیر رفت و آمد و اینکه زنان هنگام بیرون آمدن از خانه لباس شهرت بپوشند، نهی می کرد.
همچنین زنان را از آنچه سبب ایجاد زینت در صدایشان (ناز و کرشمه) می شود و نیز از بلند کردن صدایشان در غیر ضرورت نهی فرموده است: همانا رسول خدا(ص)نهی می فرمود از اینکه زن از وسط خیابان و یا کوچه راه برود، و می فرمود: زنان سهمی در وسط جاده ندارند؛ ایشان نهی می کرد از اینکه زن هنگام خارج شدن از منزل، لباسی بپوشد که مشهور و انگشت نما باشد و یا خود را تزیین به زیورآلاتی نماید که موقع راه رفتن سر و صدای آنها شنیده شود (و باعث جلب توجه مردان نامحرم گردد)؛ حضرت لعنت می کرد زنانی را که خود را (از لحاظ پوشش و رفتار) شبیه مردان می کنند و یا مردانی را که خود را شبیه زنان می نمایند.
پیامبر اکرم (ص) نهی می کرد از اینکه زنان بدون ضرورت در میان نامحرمان حرف بزنند، و یا در غیر خانه های خودشان شب را بخوابند؛ ایشان نهی می کرد از اینکه مردان نامحرم بر آنان سلام کنند. (مستدرک الوسائل/ ج14/ص280)
این روایت پیرامون حضور زنان در اجتماع از جهت پوشش و شیوه گفت وگوی اجتماعی آنان وارد شده است. بنابراین از روایت می توان این مطلب را برداشت نمود که، حکومت و دستگاه های حکومتی می توانند در صورت عدم رعایت پوشش در محافل اجتماعی توسط زنان با ایشان برخورد نموده و مانع از حضور زنان بد حجاب در جامعه شود.
نتیجه سخن، تاکید بر حجاب، حیا و پاکدامنی زنان و ممانعت از جلوه گری در انظار عمومی.
در روایت آمده است، هنگامی که رسول خدا (ص) نماز جماعت را تمام می کرد، هنگام خارج شدن از مسجد، قدری درنگ می کرد تا زنان خارج شوند: «حمزة بن أبی اُسید الأنصاری عن أب أنَّه سَمِعَ رَسولَ الله (ص) یَقولُ و هُوَ خارِجٌ مِنَ المَسجِدِ، فَاختَلَطَ الرِّجالُ مَعَ النِّساءِ فِی الطَّریقِ، فَقالَ رَسولُ اللهِ(ص) لِلنِّساءِ: اِستَأخِرنَ؛ فَإِنَّهُ لَیسَ لَکُنَّ أن تَحقُقنَ الطَّریقَ، عَلَیکُنَّ بِحافّاتِ الطَّریقِ» (سنن ابی داود/ج7/ص543)
همچنین آن حضرت به زنان دستور داده بود هنگامی که زنان در مسجد حضور می یابند، عطر و بوی خوش بکار نبرند: «إذا شَهِدَتْ اِحداکُنَّ الْمَسْجِدَ فلا تَمَسَّ طیّبا» (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه/ج19/ص347)
حضور زنان در مسجد تابع حضور آنان در اجتماع است. بنابراین پیامبر اکرم (ص) در این روایت به نوعی در مقام بیان کیفیت حضور زنان در اجتماعات و مواردی که باید از جانب آنها رعایت شود، می باشد.
یا روایت در مورد خانم هایی است که چادر سر می کنند و این که از چه کاری منع شده اند.
امام جعفر صادق(ع) می فرمایند: از جمله پیمان هایی که رسول خدا(ص) از زنان امت خود گرفته است این است که چادرهای خود را در بین ساق پا و پشت خود جمع نکنند (و بر بدن نچسبانند)، و با مردان نامحرم در محل خلوتی ننشینند: «مِسْمَعٍ أَبِی سَیَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع)قَالَ: فِیمَا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)مِنَ الْبَیْعَهًْ عَلَى النِّسَاءِ أَنْ لَا یَحْتَبِینَ وَ لَا یَقْعُدْنَ مَعَ الرِّجَالِ فِی الْخَلَاءِ» (الکافی/ج5/ص519).
قرار گرفتن چنین مفاد و الزاماتی در یک پدیده سیاسی و اجتماعی (بیعت) بیانگر الزام از جایگاه حقوقی و حکومتی است.
در حدیث از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل است که: «أَنَّ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ(ع) قَالَ: أَ مَا تَسْتَحْیُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَکُمْ یَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ یُزَاحِمْنَ الْعُلُوج »؛ آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید، که زنان شما راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند. (همان/ج5/ص537)
سیاق خطاب حضرت نشان می دهد که از جایگاه حکومت، چنین سرزنشی را متوجه سهل انگاری عراقیان کرده است و نه امر به معروف و نهی از منکر شخصی. خطاب کلی به عراقیان و گزارش دادن به حضرت گویای این نکته است.
وقتی حضرت در حالی که حاکم است، آن هم با این لحن، خطابی را متوجه جامعه می کند، اصل این است که از موضع حاکمیت است و نه صرف بیان حکم شرعی یا وظیفه شخصی امر به معروف و نهی از منکر، همانند هر فرد دیگر. دیگر اینکه مقصود روایت این نیست که چرا زنان اهل عراق به رفت و آمد در خیابان و بازار مبادرت می کنند؛ بلکه مقصود سرزنش اهل عراق از نحوه رفت و آمد زنان است.
به قرینه سخن رسول الله(ص) که پیش تر نقل شد، امام علی(ع) زنان اهل عراق را امر کردند به هنگام رفت و آمد باید از کنار راه عبور کنند تا برخوردی با مردان پیش نیاید، اگر غیر این اتفاق افتد، نشانه بی شرمی و بی غیرتی اهل آن شهر است. مطابق این روایت نیز بی حجاب بودن زنان در معابر عمومی به طریق اولی مورد عتاب و نهی حاکم اسلامی قرار می گیرد.
آن چه که بیان شد ذکر چند روایت در این باره بود ، اما در برخی روایات در رابطه با پوشش و یا بدپوششی از جانب معصومان(ع) به ما رسیده است، به وضوح روشن می شود که ایشان در همه جا به یک شکل عمل نکرده و از شیوه های مختلفی برای مواجهه و برخورد با پدیده پوشش و بدپوششی استفاده می کردند.
در یک دسته بندی کلی این روایات را می توان به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول مواردی است که معصوم(ع) به صورت ایجابی با مسئله برخورد نموده و دسته دیگر مواردی است که شیوه مواجهه، سلبی بوده است.
استفاده از شیوه تعلیمی یکی از مواردی است که معصوم(ع) با استفاده از این روش و شیوه، برخوردی ایجابی با پدیده پوشش و بدپوششی از خود نشان داده است که دال بر این موضوعات است
1. امام صادق(ع): «السَّکُونِیِّ عَنْ اَبِی عَبْدِالله(ع)قَالَ سُئِلَ النَّبِیُّ(ص)مَا زِینَةٌ الْمَرْاَةً لِلْاَعْمَی قَالَ الطِّیبُ وَ الْخِضَابُ فَإِنَّهُ مِنْ طِیبِ النَّسَمَهًْ؛ زینت زن در پیش مرد نابینا چه چیزی می تواند باشد؟ فرمود: عطر و حنا؛ چراکه حنا هم از خوشبوکننده های انسان محسوب می شود.» (الکافی/5ج/ص564)
بر اساس آیات قرآنی، زنان باید زینت های خود را از دید نامحرمان مخفی و با پوشش مناسب در مجالس و ملاقات با مردان نامحرم حاضر شوند. با توجه به این دستور صریح مسئله ای که به وجود می آید این است که چه چیزهایی زینت می باشد؟ حضرت با این روایت در مقام بیان برخی از مصادیق زینت بوده و به واسطه این بیان به نوعی شیوه برخورد زنان با مردانی که اعمی و کور هستند را تعلیم و آموزش می دهد.
2. امام علی(ع) می فرماید: ما در حضور پیامبر خدا(ص) بودیم، سؤالی را مطرح کردند که چه چیزی برای زنان بهترین است؟ همه ما در پاسخگویی ناتوان شده و پراکنده گشتیم، چون من به خانه مراجعت نمودم، قضیه را به اطلاع فاطمه(س) رساندم، آن حضرت فرمودند: من جوابش را می دانم و آن اینکه «زنان مردان (نامحرم) را نبینند و مردان (نامحرم) زنان را» علی(ع) می فرماید: چون من این جواب را از فاطمه(س) شنیدم، به حضور پیامبر اکرم(ص) رسیدم و عرض کردم. «ای رسول خدا! شما سؤالی فرمودید که، چه چیزی برای زنان بهترین است؟ اینک من جواب آن را می دانم و آن اینکه، زنان مردان (نامحرم) را نبینند و مردان (نامحرم) زنان را.»
پیامبر اسلام(ص) فرمود: یا علی! تو هنگامی که در نزد من بودی جواب این سؤال را ندانستی، چه کسی به شما پاسخ این سؤال را داد! علی(ع) گفت: من از فاطمه (س) یاد گرفتم. رسول خدا(ص) با تعجب از آگاهی فاطمه(س) فرمودند: فاطمه(س) پاره تن من است. (وسایل الشیعه/ج20/ص62)
در این روایت حضرت زهرا (س)، توصیه ای اخلاقی برای زنان را مورد تأکید قرار داده است؛ یعنی با نگاه به ویژگی های روحی و جسمی زن از یکسو و نیاز بشر در هر عصر و زمان به حفظ ارزش های اخلاقی و انسانی که در رأس آنها همزیستی سالم اخلاقی زن و مرد است از سوی دیگر، سفارش دور بودن زن از مرد را مطرح کرده است؛ چراکه زن نقش اساسی در سلامتی یا فساد ارزش ها ایفا می کند.
روشن است که این امر منافاتی با حضور زن در اجتماع و مناصب اجتماعی در صورت احتیاج و ضرورت همراه با رعایت شئون و احکام اسلامی ندارد.
و روایات بسیار دیگر که میتوان در منابع روایی مشاهده نمود. عمده سخن این که اهل بیت علیهم السلام وقتی خانم های چادری را از جمع نمودن وچسباندن آن به بدن نهی می کند، ایا با پوشش های ناقص امروزی و یا بیرون بودن مو و سایر زیور های زنان، چه برخورد و منع و نهی داشته اند.
پایان سخن این که وقتی پوشش، حجاب و حیا و عفت دستور الهی است و اهل بیت علیهم السلام ماموران الهی در اجرای فرامین الهی می باشند، ایا تقرب به اهل بیت با بد حجابی سازگار است!؟
و امروزه با وجود وسایل ارتباط جمعی و راه های سریع ارتباطات، و امکان دست یابی به منابع دینی و توصیه های ارزشی در این خصوص، فکر میکنم قدری بی انصافی است اگر کسی مدعی گردد که ما اطلاع نداشیم و یا . . . . .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد