طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا

آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا

رابطه اعتکاف و مهرورزی اجتماعی

آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا

اعتکاف، امری مستحب است که ظاهرش فردی است ولی آثار اجتماعی فراوانی با خود به همراه دارد. شاید مهمترین اثر اجتماعی اعتکاف، گرهگشایی فرهنگی و تربیتی از جامعه اسلامی باشد. نور معنویت و صفای باطن، مهمترین نیازی است که معتکفان می توانند از اطرافیان خود برطرف کنند.

abb9132f 8340 40b2 9cbb 7c45c69693cc - آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا

دین اسلام نسبت به مدیریت رفتار و احساس فردی و اجتماعی انسان در تمام زمینه ها راهکارهای مراقبت از اصالت فکری و عملی او را اندیشیده است تا بشریت بتواند متناسب با ادوار مختلف فارغ از همه فعل و انفعالات و فشارهای محیطی برآمده از دوران خود، راه صحیح رشد و کمال خود را بپوید.

اعتکاف و خلوت گزینی هدفمند با معبود بی همتا به عنوان مهمان خصوصی (حداقل) سه روزه، قابلیت و پناسیل نهفته ای است که برخلاف ظاهر فردگرایانه اش تاثیرات ویژه ای در اجتماع و فضای فکری و فرهنگی عمومی دارد. در این نوشتار با مروری بر خصوصیات اعتکاف، تاثیرات ویژه اجتماعی آن را از نظر می گذرانیم.
 

خرده فرهنگی با قابلیت شگفت انگیز

آئین بی همتای اسلام بسته ای جامع از برترین فرهنگ ها و خرده فرهنگ های اسلامی است که در صورت تحققشان جهانی بسیار متفاوت تر از آنچه هست را به وجود آورده و غالب بر همه آئین ها خواهد بود چنان که قرآن کریم وعده آن را داده و می فرماید: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ‏؛ [1] او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند.» این مهم از طریق تحقق دستورالعمل ها و طراحی های اعجازگونه ای است که در دین مبین اسلام تعبیه شده است؛ طراحی هایی که به جرأت می توان گفت هیچ کدام از آنها به طور کامل عملیاتی نشده و در جهان حاکم نشده است.
3%20(2) - آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا
اعتکاف، یکی از انبوه این طرح های متحول کننده است. آن،اگر چه حکمی فردی است اما نظر به اجتماع دارد و آثار و برکات فراوان اجتماعی به دنبال خواهد داشت. شاید هیچ موقعی فرا نرسد که همه مردم در جهان معتکف شوند(!) اما قطعاً شکل گیری و گسترش فرهنگ اعتکاف می تواند آثار شگفت انگیزی برای رثم خوردن آینده ای ایده آل در پی داشته باشد چه اینکه فرد معتکف هرگز از نقش آفرینی نسبت به وظایف اجتماعی خود نهی نشده بلکه نسبت به عیادت یک بیمار، رفع گرفتاری از دیگران و حتی شرکت در تشییع توصیه شده است.
 

برتری عمل به وظیفه اجتماعی نسبت به اعتکاف

طبق روایات متعدد، برخی کنشگری های اجتماعی دارای ثوابی بسیار بالاتر از اعتکاف هستند و این نشان دهنده آن است که اعتکاف نه تنها منافاتی با ارتباطات اجتماعی ندارد بلکه بازویی برای تقویت ایفای نقش اجتماعی به شمار می رود.

تلاش برای رفع گرفتاری و حاجت مؤمن

از جمله مهمترین کارهایی که در مقایسه با اعتکاف از اهمیت و البته ثواب بالاتری برخوردار است، سعی و تلاش برای رفع حاجت و گرفتاری مؤمنان است. در این رابطه احادیث متعددی از اهل بیت علیهم السلام به دست ما رسیده است.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «مَشْیُ الرَّجُلِ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ‏ یُکْتَبُ لَهُ‏ عَشْرَ حَسَنَاتٍ‏، وَ یُمْحِی عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَ یَرْفَعُ‏ لَهُ عَشْرَ دَرَجَاتٍ… وَ یَعْدِلُ‏ عَشْرَ رِقَابٍ، وَ أَفْضَلُ مِنِ اعْتِکَافِ شَهْرٍ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَام؛ ‏[2] برای گام برداشتن مرد در راه حاجت برادر مؤمنش، ده حسنه برایش نوشته شود و ده گناه از او محو شده و ده درجه برایش بالا رود، و آن برابر آزاد کردن ده بنده و بهتر از اعتکاف یک ماه در مسجدالحرام است.»

روشن است که عمل به وظیفه اجتماعی خصوصاً کمک به نیازمندان جامعه، برتری قاطعی نسبت به انجام مستحباتی همچون اعتکاف دارد با این حال نباید فراموش کرد که غیر از تقیّد دینی و ایمانی و ارتباط ویژه با خدای متعال، هیچ بازوی قدرتمند و پایداری تضمین کننده نوع دوستی و کمک به نیازمندان نیست چرا که، تنها تکیه گاه مطمئن انسان در کمک به دیگران، خدا و ارتباط و امید به اوست و غیر او نمی تواند نقطه اتکال آرامش بخشی محسوب شود.

نکته بالاتر این که، ثواب عظیم کمک رسانی به نیازمند، معطوف به ثمربخش بودن آن تلاش نشده است یعنی چه بسا تلاشی برای رفع نیاز حاجتمندی ثمره ندهد ولی همچنان آن شخص به دلیل پیگیری و تلاش برای آن رفع نیاز ثواب مورد نظر را خواهد داشت. این همه به خاطر آن است که از دید خالق بی همتا، با همه تفاوت هایی که بین بندگان است، همگی عیال و نان خور خدا هستند و خداوند کسی را که برای رفع نیاز مخلوقش تلاش می کند دوست دارد؛ چنان که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «الْخَلْقُ عِیَالُ اللَّهِ تَعَالَى فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مَنْ نَفَعَ عِیَالَ اللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِی سُرُوراً وَ مَشْیٌ مَعَ أَخٍ مُسْلِمٍ فِی حَاجَةٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِکَافِ شَهْرَیْنِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَام؛ ‏[3]

مردم، عیال و نانخورهاى خدا هستند، و محبوبترین بندگان در پیشگاه خداوند کسانى هستند، که نفع آنها به بندگان خدا برسد، یا به کانون خانواده‏اى خوشحالى وارد کنند، و هر کس براى رفع گرفتارى برادر مسلمان خود، همراه او حرکت کند، این عمل در پیشگاه‏ خداوند، از دو ماه «اعتکاف» و عبادت در مسجد الحرام محبوبتر خواهد بود.»
4%20(1) - آثار اجتماعی خلوت گزینی با خدا
نکته اینجاست که در احکام اعتکاف نیز این مسأله بازتاب داده شده است و معتکف در صورتی که رفع حاجت مؤمنی مستلزم خروجش از مسجد محل اعتکافش است می تواند و بلکه باید خارج شده و به رفع گرفتاری شخص مورد نظر بپردازد چرا که اعتکاف امری مستحب و رفع حاجت از مؤمن، واجب است.
 

معجزه روابط محبت آمیز اجتماعی

دین اسلام نسبت به وحدتِ همراه با اُلفت و محبت بین آحاد مسلمین تأکید ویژه ای دارد تا جایی که مؤمنان را برادر یکدیگر دانسته و بر همین اساس نسبت به روابط مسالمت آمیز با یکدیگر دستور و در مقابل، رحمت و مهربانی خدا را وعده داده است و می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون‏ ‏؛ [4] در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید.»
رخی کنشگری های اجتماعی دارای ثوابی بسیار بالاتر از اعتکاف هستند و این نشان دهنده آن است که اعتکاف نه تنها منافاتی با ارتباطات اجتماعی ندارد بلکه بازویی برای تقویت ایفای نقش اجتماعی به شمار می رود.
روابط دوستانه و باصفا بین مؤمنان تا اندازه ای نزد خدای متعال اهمیت و ارزش دارد که برای آن، ثوابی به مراتب بالاتر از اعتکاف مقرر شده است؛ چنان که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل است که فرمودند: «نَظَرُ الرَّجُلِ اِلى اَخیهِ عَنْ شَوْق خَیْرٌ مِنْ اِعْتِکافِ سَنَة فى مَسْجِدى هذا؛ [5] نگاهى مشتاقانه به برادر دینى از یکسال اعتکاف در مسجد من (مسجدالنبى) بهتر است.»

از این رو می توان اینچنین فهمید که اگر اعتکاف بنا بر ضرورتی مثل اپیدمی مانند کرونا تعطیل شود چیزی از ثواب اعتکاف، از دست نرفته است به شرط آن که مؤمنان در میانه این همه مشکلات و گرفتاری های جامعه اسلامی با الفت و برادری در پی حل مشکلات یکدیگر باشند.
 

تربیت جامعه در سایه ارتقاء تربیت فردی

در خلوت بین یک مؤمن با خدای خود در مسجد، آن هم با زبان روزه و مشغول به ذکر و عبادت و مناجات، آنچه بیش از هر چیز دیگری انتظار می رود تفکرِ هشدار دهنده و بیدار کننده است تا انسان بتواند با ارزیابی نقاط ضعف خود در مسیر بندگی و انجام وظیفه شرعی، و با شست و شوی جدی دل و جان با آب توبه، نقطه عطفی در سیر صعودی خود به سوی کمالات به وجود بیاورد.

این مهم، باعث می شود بعد از اعتکاف، ارتقای فکری و عملی بیابد و ناخودآگاه بر اطرافیانش نیز تأثیرگذار باشد. از این رو اعتکاف، فرصتی است که انسان ها طی چند شبانه روز، با کوله باری از تغییر و تحول مثبت، و به عنوان نقطه های روشنی از معنویت و صفا، فضای جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده و آکنده از معنویت و محبت دینی کنند.

به عبارت بهتر اعتکاف موجب می شود گرفتاری جامعه دینی در راه هدایت بیشتر و بهتر به سوی خدا با استفاده از نیروهای معتکفی که طی چند روز در خانه خدا لبریز از نورانیت و معنویت شده اند به مرور حل شود. حل مشکل کمبود معنویت در جامعه دینی، به عنوان سرچشمه مشکلات دیگر، کمک شایانی به حل دیگر معضلات و کمبودهای دیگر می کند. از این رو، معتکف، ارزش دارد زیرا گرفتاری معنوی جامعه را برطرف می کند و به دلهای مؤمنان نور صفا و معنویت می تاباند.

نور هدایت، ارزشی بسیار فراتر از مادیات دارد چنان که پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: « لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ‏ مِمَّا طَلَعَتْ‏ عَلَیْهِ‏ الشَّمْسُ‏ وَ غَرَبَتْ وَ لَکَ وَلَاؤُهُ یَا عَلِیُّ؛ [6] «یاعلی! اگر خدای عزّوجلّ یک نفر را به دست تو هدایت کند برای تو بهتر است از آن چه خورشید بر آن می تابد و از آن غروب می کند و تو بر چنین کسی حق ولایت و سرپرستی داری.»
 
 پی نوشت 
[1] سوره توبه، آیه 33.
[2] کلینى، محمد بن یعقوب، کافی (ط – دار الحدیث) – قم، چاپ: اول، ق‏1429، ج‏3 ؛ ص502.
[3] راوندى کاشانى، فضل الله بن على، النوادر (للراوندی) – ایران ؛ قم، چاپ: اول، بى تا.
[4] سوره حجرات، آیه 10.
[5] کنز العمال (المتقی الهندی) ، جلد : 9 ، صفحه : 20.
[6] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی (ط – الإسلامیة) – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏5 ؛ ص28.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد