آثار اخروی امر و نهی خداوند
در زمره آثار اخروی، دو گروه از آثار بیان شدهاند. یک گروه بر «فرونشاندن خشم پروردگار»، و «آمرزش گناهان» تأکید دارند که مایه «ایمنی از عذاب» میشود و گروه دیگر، به «پاداش الهی و ورود به بهشت» تصریح میکنند. این دو گروه، در مجموع، بهترین وضعیت را برای زندگی جاویدان انسان، به تصویر می کشند. امام على (علیه السلام) میفرماید:« فرائض را فرائض را! شما آنها را به خداوند بدهید تا خداوند به شما بهشت بدهد.» در جای دیگر مینویسد:« بدانید آنچه بر عهده دارید، آسان، و پاداش آن بسیار است. حتی اگر برای ستم و تجاوزگری ای که خداوند شما را از آن نهی فرموده، مجازاتی بیم برانگیز نباشد، پرهیز از آن، چندان پاداش دارد که در ترک آن بهانهای نباشد.»
طاعت خداوند، آثار و فواید ارزشمندی برای انسان دارند. اگر انسان به این باور برسد که طاعت، نه برای خداوند متعال، بلکه برای خود انسان است، از انجام دادن آن، ناراضی نخواهد بود. در این متون به صورت کلی، به آثار فرمانهای الهی اشاره شد. برخی از متون، به صورت جزئی، حکمت تشریع برخی از تکالیف را معین کردهاند که به نام «علل الشرایع» شناخته میشود و بر همین اساس، مرحوم شیخ صدوق نیز کتابی به همین نام تألیف کرده است. در هر یک از مواردی که ممکن است فرد، مشکل داشته باشد، باید به تبیین حکمت آن پرداخت. بنابراین، انسان به طاعت خداوند متعال برای رفع نیازمندی هایش محتاج است. لقمان حکیم به فرزندش میگوید که به اندازه نیازت به خدا، از او اطاعت کن! هر چند گناه، لذت دارد، اما پیامد آن جز «بدی به خود» نیست. این یک قانون اساسی در حیات انسانی است. قرآن کریم در این باره تصریح میکند که:هر کس گناه کسب کند، همانا آن را به زیان خود به دست آورده و خداوند، [به همه چیز ] آگاه است . بر همین اساس تأکید میکند که خدا به کسی ستم نمیکند: هر کس کار شایسته انجام دهد، به سود خود اوست و هر کس بد کند، به زیانش است و پروردگارت اهل ستم به بندگان نیست .
بر این اساس، پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز معتقد است که هیچ کس جز به خودش ستم نمیکند و جز با دست خودش به خود آسیب نمیرساند و به این آیه تأکید میکند که:« کسی که از خدا و رسولش اطاعت کند، بی تردید، رشد یافته است و کسی که از آن دو، نافرمانی کند، تنها به خود زیان کرده و به خدا زیان نمیرسد.» امام علی (علیه السلام) نیز بر همین مطلب تأکید دارد و در این باره میفرماید:« بپرهیز از این که خدا تو را هنگام گناه بیند و یا هنگام طاعت، تو را نیابد که در نتیجه، از زیانکاران هستی» امام صادق (علیه السلام) نیز بر اساس همین اصل میفرماید: « از ارتکاب معصیتهای خدا بپرهیزید؛ چرا که هر کس پرده دری نماید و خدا را نافرمانی کند، نهایت بدی را به خود کرده است. بسین نیکی و بدی، جایگاهی نیست؛ پاداش نیکوکاران نزد پروردگارشان، بهشت است و کیفر بدکاران نزد پروردگارشان، آتش.» همچنین ایشان نقل میکند که مردی به ابوذر – رضی الله عنه – نوشت: ای ابو ذر! مرا بهرهای از تازههای دانش ببخش. ابوذر در پاسخ او نوشت: دانش بسیار است؛ اما تو اگر میتوانی به کسی که دوستش داری، بدی نکنی، چنین کن. مرد از او پرسید: مگر کسی به کسی که دوستش دارد، بدی میکند؟! ابوذر پاسخ گفت: آری. تو خودت را بیش از همه دوست داری و اگر خدا را نا فرمانی کنی، به خودت بدی کردهای.
در برخی دیگر از روایات، به صورت جزئی تر، به آثار و پیامدهای گناه اشاره شده است. برخی از این آثار، مربوط به روح و قلب انساناند، برخی مربوط به دین او و برخی به دنیای او. گناه، موجب مستی میشود و بدین وسیله، انسان را کر و کور و لال میسازد و از ارزیابی درست باز میدارد و پیامدهای سنگینی را به بار میآورد. همچنین گناه، موجب بیماری، خرابی، سیاهی و سختیه قلب میشود و پستی شخصیتی را به دنبال دارد.همچنین گناه، موجب سستی در عبادت، محرومیت از نماز شب و اجابت دعا، و فراموشی دانش و امور دینی میگردد. گناه، به دنیای انسان نیز آفت میزند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز در این باره میفرماید: خداوند عز و جل میفرماید: «… اهل هیچ شهر و خانه ای، و هیچ مرد بادیه نشینی نیست که مرا آن چنان که من دوست دارم، پیروی کند و سپس به صورتی که من نمی پسندیدم، تبدیل شود و از من نافرمانی کند، مگر این که من چیزهایی از رحمتم را که دوست میدارد، به چیزهایی از خشمم که نمیپسندد، تغییر میدهم». امام على (علیه السلام) یکی از آثار منفی گناه را از بین رفتن نعمت و سخت شدن زندگی میداند و میفرماید:« هیچ نعمت و نشاط زندگانی از بین نرفته مگر به واسطه گناهانی که مرتکب شدهاند و به راستی که خداوند به بندگان ستم نمیکند.»
این یک قانون حاکم بر آفرینش است که نمونه تاریخی نیز دارد. مردی از امام صادق (علیه السلام) در باره این سخن خداوند که: «پس گفتند: پروردگارا! میان شهرهای ما دوری افکن؛ و بر خویشتن ستم کردند.» پرسید. امام در پاسخ فرمود: اینان گروهی بودند که شهرهاشان به هم متصل و در چشم انداز یکدیگر بود و رودهای روان و دارایی های نمایان داشتند. سپس نعمتهای خدا را کفران کردند و عافیتی را که خداوند به ایشان بخشیده بود، دگرگون ساختند و خدا نیز نعمت را بر آنان دگرگون فرمود و همانا خداوند، تا کسانی حال خودشان را تغییر ندهند، نعمت ایشان را دگرگون نمیسازد. پس خداوند، سیلی عظیم بر آنان فرستاد و شهرهاشان را غرق کرد و سرزمین هاشان را ویران ساخت و مالهاشان را از میان برد و به جای باغهاشان، دو باغ با میوههای تلخ و ترش و درختان شوره گز و اندکی سدر نهاد و سپس فرمود: آن کیفر را به سزای آن که کافر شدند و ناسپاسی کردند، به آنان دادیم و آیا جز ناسپاس را کیفر میدهیم؟
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص447-442، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394