آثار تقوا در دنيا و آخرت(5)
(والموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرين في الباساء والضراء وحين الباس اولئک الذين صدقوا و اولئک هم المتقون )(1)
آثار تقوا در دنيا و آخرت(5)
آثار اجتماعي
مراد از آثار اجتماعي تقوا آن دسته از آثاري است که تأثير مستقيم در رشد حيات اجتماعي و توسعه ي آن دارد.
1- وفاي به عهد
طبق آيات قرآن کريم ، آن دسته از افرادي که متقي هستند هميشه به عهدهايي که با ديگران بسته اند وفا دارند:
(والموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرين في الباساء والضراء وحين الباس اولئک الذين صدقوا و اولئک هم المتقون )(1)
امير مؤمنان حضرت علي (ع) نيز يکي از نشانه هاي متقين را وفاي به عهد دانسته اند: « ان الاهل التقوي علامات يعرفون بها …و وفاء بالعهد .»(2).
2- رشد جامعه
رشد جامعه از نظر مادي و معنوي در گروه دسته اي از عوامل است و يکي از آنها تقوا است .
رسول خدا (ص) اين عامل را رشد جامعه حياتي دانسته اند:
«لا تزال امتي بخير ما امروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و تعاونوا علي البر و التقوي فاذا لم يفعلوا ذلک نزعت منهم البرکات و سلط بعضهم علي بعض و لم يکن لهم ناصر في الارض ولا في السماء » (3).
3- وحدت
تقوا و پارسايي محوري براي وحدت مسلمين است .صاحب شواهد التنزيل در ذيل تفسير آيه ي ( اليس الله باحکم الحاکمين )(4).
مراد از آن را اتحاد امت اسلامي بر تقوا دانسته است :«( اليس الله باحکم الحاکمين) بعثک فيهم نبيا[وجمعکم علي التقوي يا محمد] (5) يا محمد!» تورا در ميان آنان مبعوث و آنان را بر محور تقوا جمع کرده است.»
4- امانت داري
امانت داري ، قوام بخش روابط اجتماعي مردم است. در روايتي از امير مؤمنان حضرت علي (ع) آمده است که اداي امانت از نشانه هاي پرهيزگاران است: « ان لاهل التقوي علامات يعرفون بها ….و اداء الامانه .» (6)
5- پذيرش مسؤوليت ديني
يکي ديگر از آثار تقوا در زندگي دنيا ، پيشنهاد و واگذاري مسؤوليت هاي شرعي به افراد است:
( وما لهم الا يعذبهم الله و هم يصدون عن المسجد الحرام وما کانوا اولياءه ان اولياوه الا المتقون و لکن اکثرهم لا يعلمون)(7).
در اين آيه ، پرده داري خانه ي خدا که بالاترين مسؤوليت شرعي آن زمان بوده درشأن ولياقت پرهيزگاران بر شمرده شده است. اين موضوع قابل تعميم بر ديگر مناصب مذهبي جامعه مي باشد؛ چرا که جامعه ي اسلامي بايد توسط رهبران و مسؤولاني با تقوا و پارسا اداره شود تا افراد جامعه را در نيل به سوي تقوا و خدا محوري هدايت و راهنمايي کنند.
6- صله ي رحم
از اختصاصات متقين صله ي رحم است: « ان الاهل التقوي علامات يعرفون بها…و صله الرحم » ( 8)
البته مراد صله ي رحمي است که حرام در آن وارد نشود. متقين نيز با کسي که از وي بريده ، مي پيوندد: « يصل من قطعه . » (9).
آثار تقوا در آخرت
1- بهترين توشه
طبق آيات قرآن کريم و سنت ائمه ي طاهرين (ع) بهترين توشه ي آدمي از اين عالم براي سراي آخرت و ديار ابديت ، تقواي الهي است.
( و تزودوا فان خير الزاد التقوي واتقون يا اولي الالب) (10).
حضرت علي (ع) درکلامي خطاب به اهل قبور فرمودند:
«…هذا خبر ما عندنا فما خبر ما عندکم ثم التفت الي اصحابه فقال اما [والله لو اذن لهم في الکلام لا خبر وکم ان خير الزاد التقوي .» (11).
آدميان تا در اين دنيا هستند زندگي دنيا در نظر ايشان نيکو جلوه مي کند، ولي باور ندارند که در پس اين دنيا آخرت را در پيش رو دارند:
( زين للذين کفروا الحياه الدنيا و يسخرون من الذين امنوا والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه و الله يرزق من يشاء بغير حساب)(12).
غافل از اين که سراي آخرت و ديار باقي براي ايشان بسي بهتر و پر سودتر است ، براي آنان که تقواي الهي را در پيش گيرند وايمان آورند: (13).
(فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتاب ياخذون عرض هذا الادني و يقولون سيغفرلنا و ان ياتهم عرض مثله ياخذوه الم يوخذ عليهم ميثاق الکتاب ان لا يقولوا علي الله الا الحق و درسوا ما فيه والدار الاخره خير للذين يتقون افلا تعقلون)(14).
«آن گاه بعد از آنان ،جانشيناني وارث کتاب [آسماني ] شدند که متاع اين دنياي پست را مي گيرند و مي گويند : « بخشيده خواهيم شد.» واگر متاعي مانند آن به ايشان برسد [باز ] آن را مي ستانند. آيا از آنان پيمان کتاب [آسماني ] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگويند، با اين که آنچه را که در آن [کتاب] است آموخته اند؟ و سراي آخرت براي کساني که پروا پيشه مي کنند بهتر است .آيا باز تعقل نمي کنيد؟»
(و زخرفا و ان کل ذلک لما متاع الحياه الدنيا والاخره عند ربک للمتقين )(15).
«و زر و زيورهاي [ديگر نيز ]، وهمه ي اين ها جز متاع زندگي دنيا نيست، و آخرت پيش پروردگار تو براي پرهيزگران است .»
در صورتي که در روز رستاخيز کوچک ترين ظلمي به هيچ کس روا نمي شود:
(… قل متاع الدنيا قليل والاخره خير لمن اتقي ولا تظلمون فتيلا )(16).
بايد کمي درنگ و تأمل نمود (17) وديار آخرت را انتخاب کرد و در اين دنيا چنان که شايسته ي آخرت است کوشيد؛ چرا که خداوند فقط تقوا پيشگان را نجات خواهد داد و ايشان را گروه گروه به سوي خود محشور مي کند:
(تلک الجنه التي نورث من عبادنا من کان تقيا)، (18) ( ثم ننجي الذين اتقوا ونذر الظالمين فيها جثيا )(19) ( يوم لا ينفع مال ولا بنون الا من اتي الله بقلب سليم وازلفت الجنه للمتقين)(20).
و ستم پيشگان به زانو در افتاده به سوي جهنم روان خواهند شد.(21).
(يوم نحشر المتقين الي الرحمن و قدا)(22).
2- بهشت برين
آيات ورواياتي که نشان از عاقبت نيکوي اهل تقوا در بهشت دارد به دو دسته ي کلي تقسيم مي شوند؛ دسته ي اول : آيات و رواياتي که در آن صرفا وارد بهشت شدن عنوان شده ، ولي از اوصاف بهشت در آنها توضيحي نيامده است. دسته ي دوم : آيات و رواياتي که اوصاف بهشت در آنها بر شمرده شده است.
الف ) دسته اول : مراد، آياتي است که فقط بشارت به بهشت داده و اوصاف آن را توضيح نداده است و يا علت وارد بهشت شدن را ذکر نموده است:
(ان المتقين في جنات وعيون )(23).
وگاه فقط به ايشان خوشامد گفته است:
(و سيق الذين اتقوا ربهم الي الجنه زمرا حتي اذا جاووها وفتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلام عليکم طبتم فادخلوها خالدين )(24).
علامه طباطبايي (قدس سره ) از عبارت ( جنات وعيون ) چنين استفاده مي کنند: « خداوند چنين مقرر فرموده است که عاقبت خير، با داشتن ايمان وتقوا محقق مي شود.وعاقبت بد در پيروي از کفر و معصيت است. » (25).
راستي که سر نوشت متقين جايي جز بهشت نمي تواند باشد: ( قل اذلک خير ام جنه الخلد التي وعد المتقون کانت لهم جزاء ومصيرا)(26)؛ بهشتي که از ديدگاه امام علي (ع) مأمن ، مأوي و محل قرار وآرام گرفتن است : « عليکم بلزوم اليقين والتقوي فانهما يبلغانکم جنه الماوا. » (27).
از ديدگاه امام علي (ع) يکي از اموري که بيشتر اهل بهشت بدان وارد بهشت مي گردند تقوا است .« اکثر ما يدخل الناس الجنه تقوي الله و حسن الخلق وخير ما اعطي الانسان الخلق الحسن وخير الزاد ما صحبه التقوي وخير القول ما صدقه الفعل .» (28).
ايشان در سخنراني که در مدينه پس از بيعت با ايشان، ايراد فرمودند، اظهار داشتند: « هان اي مردم ! پرهيزگاري مرکب هايي است رام که پرهيزگاران بر آن سوار شده، لگام آن را به دست گرفته اند، که آنان را به بهشت مي رساند. » (29).
ب ) دسته دوم : آياتي که به توضيح بهشت پرداخته خود دو دسته اند :
1- آياتي که به جنبه ي معنوي اين نعمت پرداخته است.گاه اين نعمت وعده ي الهي دانسته شده که در آن تخلفي نيست:
(لکن الذين اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف مبنيه تجري من تحتها الانهار وعد الله لا يخلف الله الميعاد )(30).
گاه جايگاه ايشان نزد پروردگارشان دانسته شده است:
(ان للمتقين عند ربهم جنات النعيم )، (31)( وقيل للذين اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خير للذين احسنوا في هذه الدنيا حسنه ولدار الاخره خير ولنعم دار المتقين جنات عدن يدخلونها تجري من تحتها الانهار لهم فيها ما يشاوون کذلک يجزي الله المتقين . (32).
ايشان در جايگاه صدق و نزد پادشاهي مقتدر سکني گزيده اند:
(ان المتقين في جنات و نهر في مقعد صدق عند مليک مقتدر )(33).
آري، ايشان آنچه را که نزد پروردگارشان است بهتر مي دانند:
( لکن الذين اتقوا ربهم لهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها نزلا من عندالله وما عندالله خير للابرار)(34).
و بالاتر از همه ، رضايت الهي است که قسمت پرهيزگاران خواهد شد:
(للذين اتقوا عند ربهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد)(35).
2- آياتي که رويکرد مادي به بهشت دارد.گاه آيات درباره ي کيفيت تغذيه و مسکن اهل بهشت است :
( ان المتقين في ظلال وعيون و فواکه مما يشتهون کلوا واشربوا هنيئا بما کنتم تعملون انا کذلک نجزي المحسنين )(36).
وگاه نيازهاي روحي ايشان مد نظر قرار گرفته شده است:
( ان المتقين في مقام امين في جنات وعيون يلبسون من سندس واستبرق متقابلين کذلک و زوجناهم بحور عين يدعون فيها بکل فاکهه آمنين لايذوقون فيها الموت الا الموته الاولي و وقاهم عذاب الجحيم فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظيم . )(37).
جمع بندي و نتيجه گيري
1- تقوا در لغت به معني پرهيزگاري و نگاه داري کامل است، ودر اصطلاح ، به معناي آن است که انسان نفس خود را از آنچه در آخرت برايش ضرر دارد، حفظ کند و همچنين با انجام طاعات وعبادات و ترک محرمات، خود را از عقوبت حق دور نمايد.
3- آثار تقوا که نمايانگر چهره و سيماي متقين مي باشد در قرآن و احاديث ازمنظر اخروي و دنيوي قابل استخراج اند .آثار دنويي تقوا نيز خود قابل تقسيم به آثار فردي وآثار اجتماعي است.
4- برخي از آثار تقوا در دنيا را مي توان موارد ذيل دانست:
خدا محوري: جلال و بزرگي، ياد، محبت، ايمان و رضاي باري تعالي که در سراسر زندگي پروا پيشگان پرتو مي افکند؛ چرا که آنان جز خداوند را محور زندگي خويش قرار نمي دهند.
ايمان به پيامبران الهي : چرا که پيامبران الهي خود از کودکي متقي بوده اند که به راهبري تقوا پيشگان برگزيده شده اند.
ايمان به رستاخيز : از بارزترين صفات پرهيزگاران است؛ ايمان به بازگشت به سوي خداوند، آنان را ترسان کرده و لذا در انجام اعمال صالح از يکديگر سبقت مي گيرند.
ايمان به کتب آسماني : ايمان يافتن به اين که آنچه بر پيامبر اسلام (ص) و آنچه بر پيامبران پيشين (ع) نازل شده از سوي خداوند بوده است.
بزرگ داشتن شعاير دين: از جمله بر پايي نماز از صفات متقين در دنياست .
انجام معروف، پرداخت زکات، وصيت، شکرگزاري، هدايت،کنترل جوارح بدن از ورود به گناهان، کنترل رفتار ، تهذيب نفس، توبه، دوري از شبهات، علم آموزي، خرد گرايي ، صبر وشکيبايي، يقين، صداقت ، زهد، مسرت و آرامش روحي، تواضع، اخلاق نيکو، احسان، گشايش و آساني، عبادت و بندگي ورستگاري، از ديگر آثار فردي و دنيوي متقين است که از آيات و روايات قابل برداشت مي باشند.
وفاي به عهد ، رشد جامعه، وحدت مسلمين ، امانت داري، پذيرش مسؤوليت هاي مذهبي وصله ي رحم نيز از آثار اجتماعي تقوا در دنيا است.
واما رهاورد تقوا در آخرت چيزي نيست جز آنچه هر انساني به آن نياز دارد و در آرزوي اوست : بهترين توشه و بهترين جايگاه ، يعني بهشت برين و نعمات الهي در آخرت از آن متقين خواهد بود.
پی نوشت ها :
1- «..وآنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند ودر سختي وزيان ، وبه هنگام جنگ شکيبايانند آنانند کساني که راست گفته اند، وآنان همان پرهيزگارانند.»[بقره/177].
2- «اهل تقوا علايم و نشانه هايي دارند که به آن شناخته مي شوند…پايبندي به عهد و پيمان [ازنشانه هايشان است.] »[ديلمي، حسن بن ابي الحسن، اعلام الدين، ص 122].
3- «تازماني که امت من امر به معروف ونهي از منکر کنند، و درکار نيک به ياري يکديگر برخيزند، برخير وسلامتند؛ وچون چنين نکنند، برکات از ايشان گرفته مي شود، وبعضي از آنان بربعضي ديگر مسلط خواهند شد، وديگر ياوري در زمين و آسمان نخواهند داشت.»[طوسي، ابوجعفر محمدبن الحسن، تهذيب الاحکام، ج6،ص 181].
4- تين/8.
5- الحسکاني، ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في الايات النازله في اهل بيت (ع) ،ج2،ص453.
6-«اهل تقوا علايم و نشانه هايي دارند که به آن شناخته مي شوند… وامانت داري[از نشانه هايشان است. ]»[ديلمي، حسن بن ابي الحسن، اعلام الدين، ص 122].
7- «چرا خدا[در آخرت عذابشان نکند، با اين که آنان[مردم را ]از[زيارت] مسجدالحرام باز مي دارند، در حالي که ايشان سرپرست آن نباشند؛ چرا که سرپرست آن جز پرهيزگاران نيستند، ولي بيشترشان نمي دانند. » [انفال/34].
8- «اهل تقوا علائم و نشانه هايي دارند که به آن شناخته مي شوند.. وصله ي رحم [از نشانه هايشان است ] » [ ديلمي احسن بن ابي الحسن، اعلام الدين ، ص 121].
9- «[انسان پرهيزگار] با کسي که از وي بريده مي پيوندد..»[سيد رضي، ابوالحسن حسين بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شيرواني، علي، خطبه ي 193].
10- «… وبراي خود توشه برگيريد که در حقيقت، بهترين توشه، پرهيزگاري است، واي خردمندان! از من پروا کنيد. » [ بقره /197].
11- «.. اين خبري است که ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟ [سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود] بدانيد که اگر اجازه ي سخن گفتن داشتند، شما را خبر مي دادند که : بهترين توشه، تقوا است . » [ سيد رضي، ابوالحسن حسين بن محمد، نهج البلاغه ، ترجمه: دکتر علي شيرواني، حکمت130].
12- «زندگي دنيا در چشم کافران آراسته شده است ، و مؤمنان را ريشخند مي کنندو[ حال آن که ] کساني که تقوا پيشه بوده اند، در روز رستاخيز، ازآنان برترند و خدا به هر که بخواهد، بي شمار روزي مي دهد. » [بقره/212].
13- يوسف/57.
14- اعراف/169.
15- زخرف/35.
16- «بگو: برخورداري از اين ] دنيا اندک ، وبراي کسي که تقوا پيشه کرده، آخرت بهتر است، و [در آنجا] به قدر نخ هسته ي خرما يي بر شما ستم نخواهد رفت. [ نساء/77].
17- يوسف/109، انعام/32،و نيز رک: طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن ، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمد باقر، ج11،ص380.
18- «اين همان بهشتي است که به هر يک از بندگان ما که پرهيزگار باشند به ميراث مي دهيم.» [مريم /63].
19- «آن گاه کساني را که پرهيزگار بوده اند مي رهانيم، و ستمگران را به زانو در افتاده در [دوزخ] رها مي کنيم.»[مريم /72].
20- «روزي که هيچ مال و فرزندي سود نمي دهد، مگر کسي که دلي پاک به سوي خدا بياورد و[آن روز] بهشت براي پرهيزگاران نزديک مي گردد.»[شعراء /90-88].
21- مريم/72.
22- «[ياد کن] روزي را که پرهيزگاران را به سوي [خداي] رحمان گروه گروه محشور مي کنيم.» [مريم /85].
23- «بي گمان، پرهيزگاران در باغ ها و چشمه سارانند.»[ حجر /45، ذاريات/15].
24- «وکساني که از پروردگارشان پروا داشته اند، گروه گروه به سوي بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند ودرهاي آن [ به رويشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند: «سلام برشما» خوش آمديد، درآن درآييد[و]جاودانه[بمانيد].»[زمر/73]ونيز ر. ک : سيد رضي، ابوالحسن حسين بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شيرواني، علي، خطبه ي 190.
25- طباطبايي ، سيد محمد حسن ،الميزان في تفسير القرآن، ترجمه : موسوي همداني، سيد محمد باقر ج13،ص 74.
26- بگو: « آيا اين [عقوبت] بهتراست يا بهشت جاويدان که به پرهيزگاران وعده داده شده است که پاداش و سرانجام آنان است ؟»[فرقان /15].
27- «فرا گيريد لازم بودن يقين و پرهيزگاري را ، پس به درستي که آنها مي رسانند شما را به بهشت که مأوي و جايگاه [متقيان] است. » [ نوري ، ميرزامحمد حسين، مستدرک الوسائل، ج11، ص200.
28- «بيشتر وسيله اي که مرد را وارد بهشت مي کند پرهيزگاري از خدا است و بهترين چيزي که انسان به مردم ببخشد خوي نيک است و بهترين زاد و توشه آنست که همراه با پرهيزگاري باشد و بهترين گفته آن است ک عمل آن را تصديق کند.»[ديلمي، حسن بن ابي الحسن، ارشاد القلوب، ج1، ص 194].
29-محمدي ري شهري،محمد، دانشنامه ي اميرالمومنين، ترجمه مهريزي، مهدي، ج4،ص154.
30- «ليکن کساني که از پروردگارشان پروا داشتند، براي ايشان غرفه هايي است که بالاي آنها غرفه هايي [ديگر]بنا شده است ؛ نهرها اززير آن روان است. وعده ي خداست ؛ خدا خلاف وعده نمي کند.» [زمر/20]
31- «براي پرهيزگاران، نزد پروردگارشان باغستان هاي پر ناز و نعمت است. » [ قلم /34].
32- «وبه کساني که تقوا پيشه کردند، گفته شود :« پروردگارتان چه نازل کرد؟»مي گويند:«خوبي،»براي کساني که در اين دنيا نيکي کردند[پاداش] نيکويي است ، و قطعا سراي آخرت بهتر است ، و چه نيکوست سراي پرهيزگاران بهشت هاي عدن که در آن داخل مي شوند رودها از زير [درختان] آنها روان است. در آنجا هر چه بخواهند براي آنان [فراهم] است . خدا اين گونه پرهيزگران را پادش مي دهد،»[نحل/30].
33- «درحقيقت، مردم پرهيزگار در ميان باغ ها و نهرها، در قرارگاه صدق، نزد پادشاهي توانايند.» [قمر/54-55].
34- «ولي کساني که پرواي پروردگارشان را پيشه ساخته اند باغ هايي خواهند داشت که از زير [درختان] آنها نهرها روان است. در آنجا جاودانه بمانند؛ [اين ] پذيرايي از جانب خداست، وآنچه نزد خداست براي نيکان بهتراست. » [ آل عمران/198؛ونيز رک: نحل /31].
35- «…براي کساني که تقوا پيشه کرده اند، نزد پروردگارشان باغ هايي است که از زير[درختان]آنها نهرها روان است ، درآن جاودانه بمانند؛ و همسراني پاکيزه و [نيز ]خشنودي خدا[را دارند]،و خداوند به [امور ] بندگان [خود] بيناست.»[آل عمران /15].
36- «اهل تقوا در زير سايه ها و بر کنار چشمه سارانند، با هر ميوه اي که خوش داشته باشند. به [پاداش] آنچه مي کرديد ؛ بخوريد و بياشاميد؛ گواراتان باد. ما نيکوکاران را چنين پاداش مي دهيم. » [مرسلات/41-44،ونيز رک: رعد/35، محمد(ص) /15،آل عمران/33، طور/17-20].
37- «به راستي پرهيزگاران در جايگاهي آسوده [اند]، دربوستان ها و کنار چشمه سارها. پرنيان نازک و ديباي ستبر مي پوشند [و] برابر هم نشسته اند. [ آري،] چنين[خواهدبود] وآنها را با حوريان درشت چشم همسر مي گردانيم. درآنجا هر ميوه اي را [که بخواهند] آسوده خاطر مي طلبند. در آنجا جز مرگ نخستين، مرگ نخواهند چشيدو[خدا]آنها را از عذاب دوزخ نگاه مي دارد. [اين] بخششي است از جانب پروردگار تو. اين است همان کاميابي بزرگ.» [دخان./51-57؛ ونيز ر. ک : نبا/31-36،ص/49-54].
منابع
1. قرآن کريم، ترجمه : فولادوند، محمد مهدي، چاپ يازدهم ، قم : سازمان تبليغات اسلامي ، 1373ه. ش .
2- الامام علي بن ابي طالب (ع) نهج البلاغه ، تدوين: سيد رضي، ابوالحسن حسين بن محمد، ترجمه : شيرواني ، علي ، چاپ اول ، قم : مؤسسه ي انتشارات دارالعلم ، 1383ه. ش .
3- الامدي ، عبدالواحد بن محمد التميمي ، غررالحکم ودررالکلم، الطبعه الاولي، قم : انتشارات دفتر تبليغات اسلامي ، 1366ه . ش .
4- ابن ابي فراس، ورام ، مجموعه ورام ( تنبيه الخواطر)، چاپ اول ، قم: مکتبه الفقيه ، بي تا .
5- ابن طاووس، سيد علي بن موسي، الامان ، چاپ اول، قم : مؤسسه ي آل البيت (ع) ،1409ه . ش .
6- الاحسائي ، ابن ابي جمهور، عوالي اللئالي، الطبعه الاولي، قم: انتشارات سيدا الشهداء ، 1405ه .ق .
7- بهشتي ، سعيد، آيين خرد پروري؛ پژوهشي در نظام تربيت عقلاني بر مبناي سخنان امام علي (ع) چاپ اول، تهران : مؤسسه ي فرهنگي دانش و انديشه ي معاصر،1381ه . ش .
8- جودوي، امير ، « پيامد اعمال در زندگاني با الهام از قرآن» ، مقالات و بررسي ها ، دفتر،1381،71ه . ش .
9- الحراني ، ابن شعبه ، تحف العقول عن آل الرسول (ع) ،الطبعه الثانيه، قم : انتشارات جامعه ي مدرسين حوزه ي علميه ي قم ، 1404ه . ش .
10- الحسکاني، ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله ، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في الايات النازله في اهل البيت(ع) چاپ اول ،تهران: مؤسسه ي چاپ ونشر ، 1411ه . ق .
11- الحلي ، ابن ادريس محمد، مستطرفات السرائر، الطبعه الثانيه ، قم: انتشارات جامعه مدرسين حوزه ي علميه قم ، 1411 ه .ق .
12- الديلمي، ابومحمد الحسن بن محمد، ارشاد القلوب الي الصواب، قم: انتشارات شريف رضي، 1412 ه . ق .
13- همو، اعلام الدين ، الطبعه الاولي ، قم : مؤسسه ي آل البيت لاحياء التراث ، 1408 ه .ق .
14- رستمي زاده، رضا، فهم قرآن از ديدگاه قرآن ، پايان نامه ي مقطع دکترا، راهنما: دکتر سيد مرتضي آيه الله زاده شيرازي ، مشاور: دکتر سيد محمد باقر حجتي وآيت الله سيد ابوالفضل مير محمدي ، دانشکده ي الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران، 1378هـ. ش .
15- طباطبايي ، سيد محمد حسين ، الميزان في تفسير القرآن ، ترجمه: موسوي همداني، سيدمحمد باقر، چاپ بيست ودوم، قم : انتشارات جامعه ي مدرسين حوزه ي علميه ي قم، 1386ه . ش .
16- الطوسي، ابوجعفر محمد بن الحسن، تهذيب الاحکام، الطبعه الرابعه، تهران: دارالکتب الاسلاميه ، 1365ه .ش.
17 – همو، الامالي، چاپ اول، قم : انتشارات دار الثقافه ، 1414ه.ق
18- العياشي، محمد بن مسعود، تفسير العياشي، تهران :چاپخانه ي علميه،1380ه . ش .
19- الفتوني ، ابوالحسن، مقدمه تفسير مراه الانوار، تهران، 1374ه . ق .
20- القمي، علي بن ابراهيم بن هاشم، تفسير القمي ، الطبعه الثالثه، قم : مؤسسه ي دار الکتاب ، 1404ه.ق .
21 – کراجکي، ابوالفتح، معدن الجواهر، چاپ دوم، تهران : کتابخانه ي مرتضويه ، 1394 ه . ق .
22- همو،کنزالفوائد، الطبعه الثانيه، قم : مکتب مصطفوي ، 1410ه .ق
23- الکليني ، محمد بن يعقوب، الکافي ، الطبعه الرابعه ، تهران : دارالکتب الاسلاميه ، 1365ه. ش
24-مجلسي، محمد باقر ، بحار الانوار الجامعه لدرراخبار الائمه الاطهار (ع) بيروت : مؤسسه الوفاء 1403ه . ق .
25- محمدي ري شهري ، محمد ، ميزان الحکمه ، الطبعه الاولي، قم: دارالحديث ، 1375ه . ش .
26- همو، علم وحکمت در قرآن و حديث، ترجمه : مسعودي، عبدالهادي، چاپ اول ، قم : دارالحديث، 1379، ه . ش .
27- همو، خردگرايي در قرآن و حديث، ترجمه : مهريزي، مهدي، چاپ اول ، قم : دارالحديث،1378ه .ش.
28- همو، دانشنامه ي اميرالمؤمنين بر پايه ي قرآن ، حديث وتاريخ ، ترجمه : عبدالهادي مسعودي ( مجلدهاي 1،2،3،12)، مهريزي، مهدي،(مجلدهاي 4و5)، حسيني « ژرفا» سيد ابوالقاسم (ج6)، محدثي ،جواد،(ج7)و سلطاني، محمد علي ، ( مجلدهاي 8،9،10،11)،چاپ اول، قم: دارالحديث ، 1380ه . ش
29- مشکيني ، علي، تحريرالمواعظ العدديه ، چاپ هشتم ، قم : نشر الهادي ، 1424ه .ش .
30- موسوي خميني ، سيد روح الله ، شرح چهل حديث(اربعين حديث)،
چاپ پنجم ، تهران :مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خميني (قدس سره ) ، 1381ه.ش .
31- النوري الطبرسي، حسين بن محمد تقي ، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، الطبعه الثانيه ، قم : مؤسسه آل البيت لاحياء التراث ، 1408 ه .ق .
نشريه اخلاق شماره16
/ج