بددهني، هرزهگويي و بيان كلمات ركيك و ناسزاگويي، يكي از خصايص زشت افراد فاسد، عاجز، ناتوان و بيمنطق است.
افراد سفيه و بيخرد، در برخورد با مردم چون از منطق و كلام درستي برخوردار نيستند و از دادن جواب صحيح عاجز هستند، بيپروا دهان خود را باز ميكنند و زبان خويش را حركت ميدهند و با الفاظ ركيك، فحاشي ميكنند.
بدون شك، اعضاء يك خانواده و افراد يك محله و مردم يك جامعه، از گزند زبان افراد جاهل و ناداني كه با كوچكترين بهانه، خشمگين شده، به دور از شرم و حيا، فحش و دشنام ميدهند، در آسايش و آرامش نيستند؛ زيرا به سبب كوچكترين برخوردي، مورد هجوم دشنامهاي ايشان، قرار ميگيرند و اذيت و آزار ميشوند و به وسيلة الفاظ ركيك، حرمت و احترامشان درهم شكسته شده، به حريم شخصيت ايشان تجاوز ميشود و اين يك نوع تجاوز و ستمگري به شخصيت و حقوق افرادي است كه بايد عزت، آبرو و امنيت ايشان حفظ گردد.
كساني كه پردة شرم و حيا را ميدرند و بيپروا فحاشي ميكنند، بايد بدانند با داشتن چنين اخلاق و صفت پليدي، باطن و سيرتشان شيطاني است و سرشت وجودشان ناپاك است كه اين چنين به ظاهر با صورت انساني، و در باطن با سيرتي حيواني، به مردم پرخاش ميكنند و فحش ميدهند. با يك تشبيه ميتوان گفت: فحاشان، انسانهاي خوار و ذليلي هستند كه بدون دليل و با كوچكترين بهانهاي غضبناك ميشوند و به وسيلة الفاظ ركيك، به نوعي به امنيت و حقوق اعضاي خانواده و افراد جامعه، دوست، فاميل، آشنا و غريبه، تجاوز مينمايند و متعرض عزت و آبروي ديگران ميشوند كه سزاي شوم چنين افراد پست و فاسدي، ذلت، خواري و بياعتباري در نزد مردم و عذاب و شكنجة سخت در سراي آخرت است.
طبق آيات و روايات، آثار مصيبتبار اين صفت بد اخلاقي چنين است:
1. بهشت بر بدزبان حرام است:
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «به راستي خداوند، بهشت را حرام فرموده است، بر هر فحش دهنده بيآبرو وكم شرمي كه باك ندارد، چه بگويد و چه به او گفته شود، زيرا به راستي اگر از او بازرسي كني، يا از زنا است، يا از شركت شيطان. عرض شد: يا رسول الله در ميان مردم، شريك شيطان هم هست؟ فرمود: مگر نخواندي فرمايش خداوند را كه فرمود: «و تو اي شيطان، شريك ايشان باش در دارايي و اولاد»[1]مجلسي از شيخ بهايي نقل كرده: كه شايد مقصود اين است كه، تا مدتي بهشت بر او حرام است، يا مقصود،بهشت مخصوصي است كه از آن محروم است و آماده شده براي مؤمن غير فحاش.
سماعه ميگويد: نزد حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ رفتم، و با من آغاز سخن فرمود كه اي سماعه اين چه جنجالي بود كه ميان تو و شتردارت پديد گشت، مبادا دشنام گو و بدزبان و لعنت فرست باشي. در پاسخ گفتم: به خدا چنين بود، زيرا او به من ستم كرد. فرمود: اگر او به تو ستم كرد، تو بر او سر افتادي و بيشتر ستم كردي. به راستي اين كردار، از كردارهاي من نيست و من به شيعيانم چنين دستوري نميدهم، از پروردگارت آمرزش جو و بدان باز نگرد.[2]پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «كسي كه به مؤمني، به پارهاي از كلمه طعن زند (بدگويي كند)، خداوند بوي بهشت را بر او حرام ميفرمايد و حال آن كه بوي بهشت از پانصد سال راه يافت ميشود».[3]2. بركت از روزي بدزبان ميرود:
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر كس به برادر مسلمان خود فحش دهد، خداوند بركت از روزي او برميدارد و او را به حال خودش رها ميكند و زندگيش را تباه مينمايد»[4]قرآن كريم نيز دربارهفرد بدزبان ميفرمايد:
1 . « عتّل بعد ذلك زنيم؛ (قلم، 13) علاوه بر اينها، كينهتوز و پرخور و خشن و بدنام است».
2 . «و قولوا للناس حسنا؛ (بقره، 83) با مردم به خوبي و با زبان خوش سخن بگوييد».
خلاصه آن كه فحش از گناهان كبيره است و داراي عذاب الهي است. آدمي اگر از آن توبه ننمايد، عذاب مي بيند، شيعيان اگر به آن مبتلا باشند و توفيق توبه از آنها سلب شود، بعد از طي كردن عذاب الهي به بهشت داخل ميشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . آفات زبان، ج 2، محسن غفاري، انتشارات پيام آزادي، 1379 ه.ش.
2 . گناهان كبيره، آيت الله دستغيب، ج 2، ص 297، انتشارات اسلامي، 1379 ه.ش.
3 . گناهان زبان، محمدعلي صفري، ص 368، چاپ فرهنگ، 1361.
پي نوشت ها:
[1] كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، دارالكتاب الاسلاميه، ج 2، ص 323، باب البذاء.
[2] . كافي، همان، ج 2، ص 326، باب البذاء.
[3] . محدث نوري، مستدرك الوسائل، كتاب حج، باب 139.
[4] . اصول كافي، ج 4، ص 17.