در پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می شود:
1. کفر و ایمان والدین فرد نابالغ- که از دنیا رفته- تأثیری در دوزخی یا بهشتی شدن فرزند فرزند آنها ندارد. چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید: « وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنّا مُعَذِّبینَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً»(اسراء/15) « وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعى »(نجم/39)
2. در روایات داریم که پیامبر(ص) فرمودند: « کل مولد یولد علی الفطره»(کافی ج2 ص13 باب «فطره الخلق علی التوحید»)؛ هر مولودی بر اساس فطرت توحیدی متولد می شود. لذا این فطرت توحیدی هیچ سنخیت و تناسبی با دوزخ رفتن ندارد؛ خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد نیز می فرماید: « تعذیب غیر المکلف قبیح؛ عذاب نمودن غیر مکلف عقلا زشت و ناپسند است.
3. پرسش اساسی این است که آیا دلیل خاصی وجود دارد که دلالت بر رفتن کودکان و افراد نابالغ به بهشت، بکند؟
الف. در ذیل آیه 98 سوره مبارکه نساء که می فرماید: « إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً؛ فَأُولئِکَ عَسَى اللّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ»؛ بازگشت ستمگران به دوزخ است مگر آن از مردان و زنان وکودکان که به راستی ناتوان بودند و گریز و چاره ای برای ایشان میسر نبود و راهی به نجات خود نمی یافتند؛ امید است که خداوند آنها را مورد عفو خود قرار دهد.»
در تفسیر آیه مذکور روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که بیانگر رفتن کودکان نابالغ به بهشت است، در ذیل به نمونه ای اشاره می شود:
عن ابی عبدالله(ع) فی قوله عزوجل: « ِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً» فقال: لایستطعیون حیله الی النصب فینصبون و لایهتدون سبیل اهل الحق قیدخلون فیه و هولاء یدخلون الجنه بأعمال حسنه و باجتناب المحارم اللتی نهی الله عزوجل عنها و لاینالون منازل الأبرار.»(بحار، ج72، ص160، باب المستضعفین و المرجون لأمرالله»)
امام صادق(ع) در مور آیه 98 سوره مبارکه نساء می فرماید: این مستضعفین کسانی هستند که هیچ راهی را برای کفر و دشمنی برنگزدند تا در جرگه کفار درآیند و از سوی دیگر راه اهل حق را نیز تشخیص نداند تا به آنها بپیوندند، این گروه به وسیله کارهای نیک و شایسته ای که در دنیا انجام دادند وارد بهشت می شوند، گر چه به درجات ابرار نایل نمی شوند.»
در توضیح این روایت به دو نکته اشاره می شود:
نکته اول: منظور امام(ع) از اینکه فرمودند: « این گروه به وسیله انجام کارهای خوب و شایسته ای که انجام دادن وارد بهشت می شوند» هما دو گروه اول یعنی «الرجال» و «النساء» که به سن بلوغ و تمییز رسیده اند، هستند و گرنه «الولدان» یعنی اطفال و کودکان از این موضوع خارج هستند، به قرینه مناسبت حکم و موضوع.
نکته دوم: گروه مستعضفین گرچه وارد بهشت می شوند ولی از آنجا که بهشت از جهت برخورداری از نعمت ها و لذت ها دارای درجات متعددی است- «و لکل درجات مما علموا»- آنها به درجات عالی بهشت که تنها به حسن اختیار و انجام کارهای صالح به دست می آید، راه نمی یابند.
ب. همچنین در ذیل آیه 17 سوره مبارکه واقعه «یطوف علیهم ولدان مخلدون»؛ و فرزندانی زیبا که حسن و زیبائیشان ابدی است گرد آنها به خدمت می گردند.»
روایاتی را مرحوم طبرسی در تفسیر گرانسنگ خود «مجمع البیان» و مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین آیه در بحث روایی و مرحوم حویزی در تفسیر نور الثقلین در ذیل آیه مذکور، بیان می کنند که دلالت بر رفتن کودکان به بهشت می کند: علی(ع) فرمودند: « انهم اولاد اهل الدنیا لم یکن لهم حسنات فیثابوا علیها و لاسیئات فیعاقبوا علیها، فأنزلوا هذه المنزله»(تفسیر نور الثقلین، ج5 ص212)
علی(ع) فرمودند: « منظور از «ولدان مخلدون» فرزندان مردم این دنیا هستند که هیچ حسنه و کار نیکی نداشتند که به سبب آن پاداشی دریافت کنند و هیچ گناهی نیز مرتکب نشده بوند که عقاب شوند لذا در این جایگاه از بهشت قرار گرفتند.
2. روایت دیگر اینکه: « و قَد رُوِیَ عن النبی صلی الله علیه و آله أنّه سُئلَ عن أطفالِ المشرکین؟ فقال: هم خَدَمُ أهل الجنه»(همان)؛ از پیامبر(ص) در مورد سرانجام و فرجام کودکان مشرکین پرسیده شده، حضرت(ص) فرمودند: « آنها خدمتگزاران اهل بهشت هستند».نکته شایان توجه این است که این کودکان خدمتگزار اهل بهشت هستند، هیچ گونه تکلیف و مشقتی برای آنها به حساب نمی آید زیرا آنها از معاشرت و خدمتگزاری اهل بهشت لذت می برند و به این کار خوشنود هستند، علاوه بر اینکه خود نیز از نعمت های بهشتی بهره مند هستند.
4. فلسفه آفرینش بندگان رسیدن رحمت از سوی خداوند به آنها، چنانکه خداوند در سوره هود آیه 119 به آن تصریح می کند: « إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ » همچنین خداوند در جای دیگر رحمت و مهربانی بر بندگان را بر خودش واجب و لازم دانسته است؛ « کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»(انعام/54)
همچنین در ادعیه وارد شده که « یا من سبقت رحمته غضبه؛ ای کسی که رحمت و مهربانی تو بر خشمت پیشی گرفته است.»
همه این موارد شاهد و قرینه ای است بر اینکه خداوند در روز قیامت بر اساس رأفت و رحمت خود با اطفال بی گناه، برخورد خواهد کرد.
1. کفر و ایمان والدین فرد نابالغ- که از دنیا رفته- تأثیری در دوزخی یا بهشتی شدن فرزند فرزند آنها ندارد. چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید: « وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنّا مُعَذِّبینَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً»(اسراء/15) « وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعى »(نجم/39)
2. در روایات داریم که پیامبر(ص) فرمودند: « کل مولد یولد علی الفطره»(کافی ج2 ص13 باب «فطره الخلق علی التوحید»)؛ هر مولودی بر اساس فطرت توحیدی متولد می شود. لذا این فطرت توحیدی هیچ سنخیت و تناسبی با دوزخ رفتن ندارد؛ خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد نیز می فرماید: « تعذیب غیر المکلف قبیح؛ عذاب نمودن غیر مکلف عقلا زشت و ناپسند است.
3. پرسش اساسی این است که آیا دلیل خاصی وجود دارد که دلالت بر رفتن کودکان و افراد نابالغ به بهشت، بکند؟
الف. در ذیل آیه 98 سوره مبارکه نساء که می فرماید: « إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً؛ فَأُولئِکَ عَسَى اللّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ»؛ بازگشت ستمگران به دوزخ است مگر آن از مردان و زنان وکودکان که به راستی ناتوان بودند و گریز و چاره ای برای ایشان میسر نبود و راهی به نجات خود نمی یافتند؛ امید است که خداوند آنها را مورد عفو خود قرار دهد.»
در تفسیر آیه مذکور روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که بیانگر رفتن کودکان نابالغ به بهشت است، در ذیل به نمونه ای اشاره می شود:
عن ابی عبدالله(ع) فی قوله عزوجل: « ِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً» فقال: لایستطعیون حیله الی النصب فینصبون و لایهتدون سبیل اهل الحق قیدخلون فیه و هولاء یدخلون الجنه بأعمال حسنه و باجتناب المحارم اللتی نهی الله عزوجل عنها و لاینالون منازل الأبرار.»(بحار، ج72، ص160، باب المستضعفین و المرجون لأمرالله»)
امام صادق(ع) در مور آیه 98 سوره مبارکه نساء می فرماید: این مستضعفین کسانی هستند که هیچ راهی را برای کفر و دشمنی برنگزدند تا در جرگه کفار درآیند و از سوی دیگر راه اهل حق را نیز تشخیص نداند تا به آنها بپیوندند، این گروه به وسیله کارهای نیک و شایسته ای که در دنیا انجام دادند وارد بهشت می شوند، گر چه به درجات ابرار نایل نمی شوند.»
در توضیح این روایت به دو نکته اشاره می شود:
نکته اول: منظور امام(ع) از اینکه فرمودند: « این گروه به وسیله انجام کارهای خوب و شایسته ای که انجام دادن وارد بهشت می شوند» هما دو گروه اول یعنی «الرجال» و «النساء» که به سن بلوغ و تمییز رسیده اند، هستند و گرنه «الولدان» یعنی اطفال و کودکان از این موضوع خارج هستند، به قرینه مناسبت حکم و موضوع.
نکته دوم: گروه مستعضفین گرچه وارد بهشت می شوند ولی از آنجا که بهشت از جهت برخورداری از نعمت ها و لذت ها دارای درجات متعددی است- «و لکل درجات مما علموا»- آنها به درجات عالی بهشت که تنها به حسن اختیار و انجام کارهای صالح به دست می آید، راه نمی یابند.
ب. همچنین در ذیل آیه 17 سوره مبارکه واقعه «یطوف علیهم ولدان مخلدون»؛ و فرزندانی زیبا که حسن و زیبائیشان ابدی است گرد آنها به خدمت می گردند.»
روایاتی را مرحوم طبرسی در تفسیر گرانسنگ خود «مجمع البیان» و مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین آیه در بحث روایی و مرحوم حویزی در تفسیر نور الثقلین در ذیل آیه مذکور، بیان می کنند که دلالت بر رفتن کودکان به بهشت می کند: علی(ع) فرمودند: « انهم اولاد اهل الدنیا لم یکن لهم حسنات فیثابوا علیها و لاسیئات فیعاقبوا علیها، فأنزلوا هذه المنزله»(تفسیر نور الثقلین، ج5 ص212)
علی(ع) فرمودند: « منظور از «ولدان مخلدون» فرزندان مردم این دنیا هستند که هیچ حسنه و کار نیکی نداشتند که به سبب آن پاداشی دریافت کنند و هیچ گناهی نیز مرتکب نشده بوند که عقاب شوند لذا در این جایگاه از بهشت قرار گرفتند.
2. روایت دیگر اینکه: « و قَد رُوِیَ عن النبی صلی الله علیه و آله أنّه سُئلَ عن أطفالِ المشرکین؟ فقال: هم خَدَمُ أهل الجنه»(همان)؛ از پیامبر(ص) در مورد سرانجام و فرجام کودکان مشرکین پرسیده شده، حضرت(ص) فرمودند: « آنها خدمتگزاران اهل بهشت هستند».نکته شایان توجه این است که این کودکان خدمتگزار اهل بهشت هستند، هیچ گونه تکلیف و مشقتی برای آنها به حساب نمی آید زیرا آنها از معاشرت و خدمتگزاری اهل بهشت لذت می برند و به این کار خوشنود هستند، علاوه بر اینکه خود نیز از نعمت های بهشتی بهره مند هستند.
4. فلسفه آفرینش بندگان رسیدن رحمت از سوی خداوند به آنها، چنانکه خداوند در سوره هود آیه 119 به آن تصریح می کند: « إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ » همچنین خداوند در جای دیگر رحمت و مهربانی بر بندگان را بر خودش واجب و لازم دانسته است؛ « کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»(انعام/54)
همچنین در ادعیه وارد شده که « یا من سبقت رحمته غضبه؛ ای کسی که رحمت و مهربانی تو بر خشمت پیشی گرفته است.»
همه این موارد شاهد و قرینه ای است بر اینکه خداوند در روز قیامت بر اساس رأفت و رحمت خود با اطفال بی گناه، برخورد خواهد کرد.