آداب اسلامي مجالس جشن و سرور
آداب اسلامي مجالس جشن و سرور
رعايت آداب اسلامي در مجالس جشن و سرور
ما مسلمانان به ويژه پيروان مذهب اهل بيت (ع) همان گونه که موظف هستيم در ايام حزن پيشوايان ديني محزون و در ايام سرور آنان مسرور و خوشحال باشيم، وظيفه داريم در مجالس حزن و غم و مجالس سرور و شادي خود، آداب اسلامي را نيز به طور دقيق رعايت کنيم و از ارتکاب اعمال حرام يا مکروه خود داري نماييم.
در باره مجالس حزن و عزاداري در فصل هشتم مطالبي بيان شد، در اين جا نيز مطالبي درباره مجالس جشن و سرور پيشوايان معصوم (ع) از زبان فقها و مراجع تقليد که در پاسخ به چند سؤال بيان فرموده اند نقل مي شود.
موسيقي در مجالس جشن ميلاد معصومين(ع)
سؤال: اخيراً در ميلاد ائمه معصومين (ع) به عنوان جشن ائمه يا مناسبت هاي ديگر تحت عنوان اجراي موسيقي سنتي، کنسرت هاي موسيقي برپا مي کنند، يا سرودهايي همراه با آهنگ به صورت طرب آور يا خوانندگي هاي سبک اجرا مي کنند، آيا رواج اين حرکت ها از سوي هر گروه و نهاد در فرهنگسراها يا مساجد و حسينيه ها چه صورت دارد و آيا اساساً با توجه به سيره ائمه معصومين (ع) مي توان به نام اهل بيت به چنين اقدامي دست زد؟
پاسخ آيات عظام
خامنه اي: هرگونه خوانندگي و نوازندگي که متناسب با مجالس عيش و نوش و خوش گذراني باشد جايز نيست و از هر کاري که با شئونات مساجد و حسينيه ها سازگار نباشد بايد اجتناب گردد.
فاضل لنکراني: به طور کلي هر امري که هتک و بي احترامي به ائمه اطهار تلقي شود جايز نيست و ظاهراً مجموع اين اعمال عرفاً هتک محسوب مي شود.
بهجت: بر پايي و شرکت در اين مجالس حرام است.
صافي گلپايگاني: تمام اعمال مذکوره در سؤال حرام و ترک آنها واجب است چه در مسجد باشد يا غير آن.
تبريزي: اجراي موسيقي در مجالس معصومين (ع) مطلقاً جايز نيست و نواختن موسيقي لهوي و گوش دادن به آن هر چند در غير مجالس معصومين باشد حرام است و بين انواع موسيقي لهوي فرقي در حرمت نيست.
مکارم شيرازي: کليه صداها و آهنگ هايي که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام است.
سيستاني: اگر لحن و آواز، از الحان اهل لهو و لعب باشد، به احتياط واجب حرام است و اگر موزيک مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است، در غير اين دو نيز مناسب نيست و به خصوص اجراي آن در مساجد اگر هتک باشد حرام است.(1)
علوي گرگاني: استماع موسيقي که مناسب با مجالس لهو باشد، حرام است ولو در مدح ائمه (ع) خوانده شود.(2)
اجراي سرود و موسيقي در محافل ديني
سؤال: اجراي سرود همراه با موسيقي، با نوار يا به صورت زنده در مساجد و محافل ديني چگونه است؟
پاسخ آيات عظام
تبريزي: نواختن موسيقي لهوي و گوش دادن به آن حرام است چه با سرود همراه باشد يا بدون آن حرام باشد، چه گوش دادن به آن از روي نوار باشد يا به صورت مستقيم و انجام اين کار در مسجد به جهت اين که بي احترامي به مسجد است، حرمت آن شديدتر مي شود.
بهجت: جايز نيست.
فاضل لنکراني: چون معمولاً موجب هتک و وهن مسجد است جايز نيست.
مکارم شيرازي: جايز نيست.
صافي گلپايگاني: حرام است.
سيستاني: اگر موسيقي لهوي يا صداي ترانه و مانند آن باشد، در همه جا حرام است و اگر از اين قبيل نباشد هم مناسب شأن مسجد نيست و بايد اجتناب شود.(3)
موسيقي و کف زدن در مساجد و مجالس اهل بيت( ع)
سؤال: خواندن اشعار مذهبي همراه با غنا و کف زدن با آهنگ مناسب لهو و لعب و آوردن تار و تنبور وموزيک وامثال آن به مساجد و حسينيه ها و مجالس اهل بيت (ع) چه صورت دارد؟
پاسخ آيات عظام.
صافي گلپايگاني: نعوذ بالله من شرور أنفسنا؛ اعمال مرقوم همه حرام و اهانت به شعائر اسلام و مذهب و هتک مشاهده شريفه و مساجد و مخالف هدايت ها و تعاليم عاليه دين و حرکت در مسير افساد جامعه و نسل جوان و تحريف احکام است و از محرمات و احکام اوليه است. وارد کردن اين ملاهي و مناهي در برنامه هاي عزاداري و جشن ها و اعياد اسلامي و مذهبي و مجالس ديني و مداحي اهل بيت (ع) از تسويلات شيطان و انحراف از هدايت هاي سازنده قرآن کريم و موجب محروميت از برکات و ثواب هاي بسيار اين برنامه هاست. حقير به همه دست اندرکاران محترم و برگزارکنندگان عزيز اين مراسم بسيار شريف که ان شاءالله مقصد اساسي ايشان تعظيم شعائر و اظهار ولايت و ارادت به اهل بيت (ع) و تقرب به خداوند متعال است، جداً توصيه مي کنم که، اين مراسم و بلکه جامعه اسلامي را از اين ملاهي و مناهي پاک و منزه نگاه دارند و اين آيه شريفه را هميشه در نظر داشته باشند: (قل هل ننبئکم بالاخسرين اعمالاً).(4) از خداوند متعال قبول خدمات و زحمات و مساعي همگان مخصوصاً جوانان عزيز را در تعظيم شعائر مذهبي مسئلت مي نمايم.
مکارم شيرازي: جايز نيست.
سيستاني، غنا و رقص و کف زدن همراه با موسيقي مهيج و مطرب حرام است، و احترام مساجد و حسينيه ها لازم است و انجام هر نوع عملي که باعث هتک و بي احترامي به مساجد و حسينيه ها و خلاف شأن اين مکان ها باشد، مثل برگزاري عروسي و مجالس عقد و شادي همراه با دست زدن و… جايز نيست.
تبريزي: آوازه خواني مناسب مجالس خوش گذراني و نيز استعمال آلات لهو حرام است و آوردن آنها در اماکن مقدسه از جهت اين که موجب وهن بر مقدسات مي باشد حرمت ديگر دارد، خداوند تبارک و تعالي گمراهان را هدايت و به مؤمنين توفيق اطاعت و يپروي از دستورات ديني عطا فرمايد.
بهجت: غنا و موسيقي مطرب و کف زدن لهوي جايز نيست و استعمال آلات ذکر شده در لهو حرام است و در غير لهو خلاف احتياط واجب است، به خصوص اگر موجب هتک اماکن محترمه باشد از اين نظر هم حرمت دارد.(5)
توجيه به کارگيري آلات لهو در مجالس معصومين(ع)
سؤال: ضرب، دف و دايره زدن در مجالس ائمه معصومين (ع) چه صورت دارد؟ در برخي جلسات، خصوصاً زنانه گروه هايي با گرفتن مبالغ سنگين به وسيله اين آلات اجراي برنامه مي کنند و در برابر اعتراضات، به سخن معصومين (ع) که فرمودند: در شادي ما شاد و در عزاي ما عزادار باشيد، استناد مي کنند، آيا اين گونه حرکات موجب رضايت اهل بيت است و در راستاي اين حديث شريف و مشروع مي باشد؟ و دعوت از اين گروه و افراد و پول دادن به آنها چه صورت دارد؟
پاسخ آيات عظام
بهجت: برپايي آن مجالس و پول دادن به آنها حرام است.
تبريزي: استعمال آلات لهو در مجالس معصومين (ع) جايز نيست و نيز حضور در مجالسي که اين برنامه ها در آن اجرا مي شود جايز نيست و گرفتن پول براي امر مزبور جايز نيست، مجالس معصومين (ع) بايد طوري باشد که مردم را به فضايل و سفارش هاي معصومين آشنا نمايد و آنها را به ياد خداوند متعال بيندازد.
صافي گلپايگاني: هيچ يک جايز نيست و در مجالس مربوط به اهل بيت (ع) توهين به مقامات آن بزرگواران نيز مي باشد و در ايام شادي آن بزرگواران اين گونه حرکات موجب غضب آنهاست و با انجام برنامه ها و پول دادن در مقام آن جايز نيست و اگر اشخاص از اين مجريان دعوت کنند و يا به آنها پول بدهند و يا در مجالس آنها شرکت کنند موجب رواج منکرات شده اند و قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه را نگران مي سازند.
فاضل لنکراني: به طور کلي هر امري که هتک و بي احترامي به ائمه اطهار (ع) تلقي شود جايز نيست، و ظاهراً مجموع اين اعمال عرفاً هتک محسوب مي شود.
سيستاني: اگر زدن به نحو لهوي باشد که غالباً هم چنين است حرام است و در غير اين صورت هم مناسب اهل بيت (ع) نيست و اگر هتک شمرده شود حرام است و آن حديث شامل اظهار شادي به کيفيت محرم نيست.(6)
سؤال از آيه الله خامنه اي مدظله
سؤال: ضرب دف و دايره زدن در مجالس ائمه معصومين (ع) چه صورت دارد؟
در برخي جلسات خصوصاً زنانه گروه هايي با گرفتن مبالغ سنگين به وسيله اين آلات اجراي برنامه مي کنند و در مقابل اعتراض ها، به سخن معصومين (ع) که فرمودند: در شادي ما شاد باشيد و در عزاي ما عزادار باشيد، استناد مي کنند، آيا اين گونه حرکات موجب رضايت اهل بيت (ع) و در راستاي اين حديث و مشروع مي باشد؟ و دعوت از اين گروه ها و پول دادن به آنها که غالباً مجالس ائمه (ع) را از محتوا و معنويت خالي کرده و به سوي لهويات سوق مي دهد چه صورت دارد؟ هم چنين اجراي موسيقي و دعوت از کنسرت هاي موسيقي در مجالس اهل بيت چگونه است؟
جواب: هرگونه خوانندگي و نوازندگي مطرب لهوي که متناسب با مجالس عيش و نوش و خوش گذراني باشد حرام است و شادي غير مشروع نيز جايز نيست ولو در اين گونه مجالس باشد.(7)
سؤال از آيه الله صافي گلپايگاني مدظله
سؤال: معمولاً در مراسم عيد الزهرا (ع) کف زدن و پاي کوبي و رقص را مستند به حديث رفع القلم مي دانند، آيا صحيح است؟
جواب: عيد الزهرا با ساير ايام در اين جهت فرقي ندارد و مورد رفع القلم نيست.(8)
سؤال از آيه الله مکارم شيرازي مدظله
سؤال: معمولاً در مراسم عيد الزهرا کف زدن، پاي کوبي، رقص و حتي اموري که فقها صريحاً به حرمت آن فتوا داده اند را مستند به حديث رفع القلم که مي فرمايد: «و امرت الکرام الکاتبين ان يرفعوا القلم عن الخلق کلهم ثلاثه ايام من ذلک اليوم، و لا اکتب عليهم شيئاً من خطاياهم؛ کرامهً لک؛ ولوصيک «جايز مي دانند. (9) آيا اين نوع احاديث از نظر سند معتبر است؟ و بر فرض اعتبار، معناي حديث چيست؟
جواب: اين روايت از نظر سند اعتباري ندارد؛ به علاوه مخالف کتاب الله است و معاذالله که ائمه معصومين (ع) اجازه ارتکاب گناه به افراد در اين ايام يا غير اين ايام داده باشند و بر فرض اعتبار، معناي حديث اين است که، اگر کسي لغزشي از او سرزد خداوند او را مي بخشد، نه اين که عمداً آلوده گناه شود.(10)
کف زدن در مجالس جشن اهل بيت (ع)
سؤال: برخي مداحان مطرح مي کنند: کف زدن داراي ثواب است و هر چه بهتر و محکم تر کف بزنيد ثواب بيشتر مي بريد و اساساً اين گونه حرکات مانند کف زدن و رقص اگر براي اهل بيت (ع) باشد اشکال ندارد، آيا بر اين گونه اعمال که با حرمت قطعيه دارد يا حداقل عملي شبهه ناک و شرک آلود است اگر براي اهل بيت (ع) انجام شد ثواب مترتب مي شود؟
پاسخ آيات عظام
تبريزي: کف زدن و رقص با مجالس معصومين (ع) مناسب ندارد و لازم است در اين مجالس ترک شود، مجالس معصومين (ع) بايد طوري باشد که مردم را به ياد خداوند متعال بيندازد و فضايل و سفارش هاي معصومين (ع) را براي مردم بيان کنند نه اين که – العياذ بالله – در آن کار حرام انجام شود، يا کاري که موجب غافل شدن مردم از خداوند شود که در اين صورت ثوابي بر آن مترتب نمي شود.
صافي گلپايگاني: واضح است کسي که چنين امري را اظهار مي دارد لاابالي است و يا جاهل و اين گونه اشخاص بدعت گذر محسوب مي شوند، صحت و فساد عمل و يا ثواب داشتن و نداشتن آنها را بايد مجتهد جامع الشرايط بفرمايد.
بهجت: شايسته مجالس اهل بيت (ع) نيست، بلکه اگر به حد لهو برسد يا هتک مکان يا معصوم باشد، بايد اجتناب شود.(11)
فاضل لنکراني: به طور کلي کف زدن در مساجد و حسينيه ها و اماکن مقدس به هر عنوان که باشد جايز نيست، و در غير آنها هم با توجه به اين که در طول تاريخ اسلام و تشيع، شعار مسلمانان ذکر صلوات بوده است، خصوصاً در مجالسي که به نام و ياد ائمه تشکيل شده، لذا مناسب است مسلمانان احساسات و علايق مذهبي خويش را با فرستادن صلوات ابراز دارند.(12)
خامنه اي: در مجالس مذهبي و اعياد بهتر است با اذکار شريفه ي صلوات و امثال آن مجلس را گرم کنند. کف زدن همراه با رقص و ابتذال در خوانندگي جايز نيست و اجراي چنين برنامه اي در مجالس مذهبي، غلط اندر غلط است.
مکارم شيرازي: در مساجد و حسينيه ها ترک شود و در محيط هايي مانند مسجدالحرام که سبب وهن مسجد مي شود حرام است.
سيستاني:… بايد سعي شود در مجالس مذهبي (کف زدن) جاي صلوات را نگيرد.
وحيد خراساني: کف زدن در مجالس طرب و شادي، حتي در مجالس مواليد ائمه (ع) بنابر احتياط واجب جايز نيست.(13)
شبيري زنجاني: دست زدن ذاتاً اشکال ندارد، مگر موجب هتک چنين مجالسي باشد و به طور کلي مناسب است دست زدن در اين موارد ترک شود.(14)
علوي گرگاني: دست زدن، نزد ما مطلق جايز نيست چه از طرف مردان چه زنان و چه در مجالس و غير آن و بنابر احتياط از زدن روي قابلمه هم اجتناب شود و مولودي خواني اگر مناسب مجلس لهو نباشد و يا مشکوک باشد، اشکال ندارد و در غير اين صورت جايز نيست.(15)
استفتاء از آية الله نوري همداني مدظله.
سؤال: کف زدن چه حکمي دارد؟
جواب: کف زدن به تنهايي حرام نيست، ولي از ديدگاه اسلام مسلمانان بايد وقار و متانت خود و مجالس خود را هميشه حفظ کنند و اعمال و حرکاتي که نشانگر جلف و سبک بودن است و وقار و عظمت و متانت آنها را خدشه دار مي سازد. را کنار بگذارند.(16)
پاسخ آيه الله صافي گلپايگاني مدظله به چند سؤال
سؤال: آيا دست زدن در مجالس مولودي ائمه اطهار (ع) جايز است و هم چنين اگر در هنگام دست زدن، بدن و شانه ها با ريتم شعر تکان بخورد، چه حکمي دارد؟
جواب: لهو است و اشکال دارد و مخصوصاً اشکالش در صورت دوم بيشتر است و مشابه مجالس رقص و سماع بعض فرق باطله است و علاوه، با احترام و قداست اين مجالس عزيز مناسب نيست و معلوم نيست اين چه گرايشي است که بعضي به امور لهويه و ملاهي پيدا کرده اند و چه شيطاني پشت ترويج اين حرکات است.(17)
سؤال: چند صباحي است که در ايام مواليد ائمه اطهار (ع) مجالس با شکوه و با عظمتي براي سرور و شادباش مي گيرند، اما در مجالس زنانه، خانم جلسه، زنان حاضر در جلسه را مکلف مي کنند که برخيزند و برقصند تا اين که حاجت خويش را بگيرند و استدلالشان اين است که خود ائمه به ما گفته اند در شادي ما شاد و در غم ما غمناک باشيد، حکم شرع را بيان فرما.
جواب: رقص زن فقط براي شوهر به تنهائي جايز است و در ساير موارد حرام مي باشد، و خشنودي ائمه اطهار (ع) با عمل حرام انجام نمي گيرد و آن چه فرموده اند «يفرحون لفرحنا» مقصود اين نيست که مجلس معصيت گرفته شود و اعمال خلاف شرع در آن صورت بگيرد؟ کما آن که سيره ي افراد لاابالي و غير متشرع در مجالس چنين است؟ خداوند متعال گويندگان و شنوندگان را به آن چه وظيفه شرعي آنهاست هدايت فرمايد تا با برداشت غلط از آيات و روايات، موجبات اضلال مردم را فراهم ننمايند.(18)
سؤال: شرکت در مراسمي که به عنوان جشن ولادت ائمه معصومين (ع) جهت شادي به کف زدن و دست زني نسبتاً شديد مشغول مي شوند چه حکمي دارد؟
جواب: اگر کف زدن با نحوه خاصي که تناسب با مجالس لهو دارد انجام شود جايز نيست و شرکت در آن مجلس هم جايز نيست به نحو کلي، در اين گونه مراسم مناسب است به ذکر مدايح ائمه (ع) بپردازيد که هم موجب سرور است و هم ثواب و نيز يادآوري فضائل آن بزرگواران که موجب تشديد محبت و ولايت و بالنتيجه تکميل معرفت خواهد شد و دست زدن بر خلاف شأن اين گونه مجالس است، علاوه بر اين که ممکن است تدريجاً امور ديگري هم که قطعاً جايز نيست در اين مجالس وارد شود.(19)
مطلب پنجم: حسن احتياط
در مواردي که وجوب عملي مشکوک باشد، اگر کسي آن را از روي احتياط ( نه به قصد وجوب) انجام دهد؛ مثلاً نمي داند در رکعت سوم و چهارم نماز، يک بار تسبيحات اربعه واجب است يا سه بار؟ و احتياطاً سه بار بگويد و… کار او مورد پسند عقل و شرع مي باشد. اين که گفتيم در شبهه وجوبي بود و در شبهه تحريمي نيز همين طور است؛ يعني اگر کسي در حلال يا حرام بودن عملي شک دارد و آن را احتياطاً ترک کند، مثلاً اگر کسي نمي داند استعمال سيگار حلال است يا حرام؟ و احتياطاً آن را ترک کند، کار مطلوبي انجام داده است.
يادآوري مي شود که در مقام فتوا هم چنان که در علم اصول ثابت شده است در شک بدوي، اصل برائت جاري مي شود و کسي نمي تواند در جايي که بر وجوب يا حرمت چيزي دليل معتبري وجود ندارد، آن را به عنوان واجب يا حرام اعلام کند، بلکه بر اساس اصل برائت، بايد آن را به عنوان غير واجب و غير حرام معرفي نمايد و گرنه گرفتار تشريع خواهد شد که حرام است، ولي در مقام عمل شايسته است انسان عمل مشکوک الوجوب را احتياطاً (نه به قصد واجب) انجام دهد و عمل مشکوک الحرمه را احتياطاً (نه به عنوان حرام ) ترک کند.
جمله معروفي در بين علما مطرح است که مي فرمايند: « الاحتياط طريق النجاه»؛(20) اگر چه نتوانستم به دست بياورم که اين جمله با همين الفاظ در روايت آمده يا از مضمون روايات مختلف اقتباس شده است. در هر صورت، اين جمله به ما مي فهماند که، اگر کسي مي خواهد در دنيا و آخرت نجات يابد، بايد در کارهاي خود احتياط را پيشه کند که احتياط راه نجات است.
پس در همه موارد شبهه و شک، احتياط خوب است، مگر آن که در مواردي احتياط زياد موجب اختلال نظام زندگي گردد که در آن مورد خاص مطلوب نخواهد بود.
روايات درباره ي حسن احتياط
روايات بسياري از پيشوايان معصوم(ع) رسيده است که دلالت بر مطلوبيت احتياط دارد؛ يعني در همه مواردي که حکم يا موضوع مشخص نباشد، احتياط بهتر از ارتکاب عمل مشکوک است و اين حکم در همه ابواب فقهي جريان دارد و اختصاص به موضوع خاصي ندارد. در اين جا با برخي از اين روايات آشنا مي شويم:
1. در روايت ابوسعيد زهري از امام محمد باقر (ع) آمده است:
الوقوف عند الشبهه خير من الاقتحام في الهلکه؛
توقف در مورد شبهه، بهتر از افتادن در هلاکت است.(21)
2. در روايت مقبوله عمر بن حنظله از امام صادق (ع) آمده است:
و انما الامور ثلاثه: امر بين رشده فيتبع، و امر بين غيه فيجتنب، و امر مشکل يرد علمه الي الله (و الي رسوله). قال رسول الله (ع): حلال بين، و حرام بين، و شبهات بين ذلک، من ترک الشبهات نجا من المحرمات، و من اخذ بالشبهات ارتکب المحرمات، و هلک من حيث لا يعلم، ثم قال: فان الوقوف عند الشبهات خير من الاقتحام في الهلکات؛
امور مردم سه نوع است:
1. عملي که حليت و مايه رشد بودن آن معلوم است، پس انجام داده مي شود.
2. چيزي که حرمت و موجب گمراهي بودن آن معلوم است، پس ترک مي شود.
3. امر مشکلي که حکمش معلوم نمي باشد و بايد علم آن به خدا و رسولش واگذار گردد.
و جدم رسول خدا فرموده است: حلال مشخص، حرام مشخص و ميان آنها شبهات است، هر کسي شبهات را ترک کند، از محرمات نجات خواهد يافت و هر کس شبهات را انجام دهد، مرتکب محرمات مي شود و ناخودآگاه به هلاکت خواهد افتاد.
سپس فرمود: توقف در کنار شبهات، بهتر از افتادن در مهلکه است.(22)
3. حضرت علي (ع) ضمن خطبه اي فرمود:
حلال بين، و حرام بين، و شبهات بين ذلک، فمن ترک ما اشتبه عليه من الاثم، فهو لما استبان له اترک و المعاصي حمي الله، فمن يرتع حولها يوشک ان يدخلها؛
چيزهايي حلال آشکار و چيزهايي حرام آشکار است و ميان آنها موارد مشکوک وجود دارد. هر کسي اعمال مشتبه به گناه را ترک نمايد، حرام معلوم را آسان تر و بهتر ترک خواهد کرد محرمات و موارد معصيت، به منزله قرق خداي متعال است؛ هر که در اطراف قرق خدا چرا نمايد، احتمال مي رود که به داخل قرق وارد گردد.(23)
4. در حديث ديگر از آن حضرت روايت شده که فرمود:
لا ورع کالوقوف عند الشبهه؛
هيچ پرهيزگاري همانند توقف در مقابل عمل شبهه ناک نيست.(24)
5. در حديث «معتبر» جميل بن صالح از امام صادق (ع) و او از پدرانش (ع) نقل فرموده است که رسول خدا (ص) فرمود:
الامور ثلاثه: امر تبين لک رشده فاتبعه وامر تبين لک غيه فاجتنبه وامر اختلف فيه فرده الي الله عز وجل؛
امور مردم سه گونه است:
1. امري که مايه رشد و ترقي است؛ از آن تبعيت کن (انجام بده).
2. امري که موجب ضلالت و گمراهي است؛ از آن دوري کن.
3. امري که مورد شبهه و اختلاف است؛ آن را به خدا واگذار کن (توقف کن). (25)
6. در روايت «موثق» فضيل بن عياض مي گويد: به امام صادق (ع) عرض کردم: پرهيزکارترين مردم کيست؟ فرمود:
الذي يتورع عن محارم الله، و يجتنب هولاء فاذا لم يتق الشبهات وقع في الحرام، و هو لا يعرفه.
پرهيزکارترين مردم کسي است که از محرمات خدا پرهيز کند و از اين کارهاي شبهه ناک اجتناب نمايد، اگر کسي از موارد شبهه اجتناب نکند به طور ناخودآگاه گرفتار حرام مي گردد.(26)
7. در حديث ديگر از آن حضرت روايت شده است:
اورع الناس من وقف عند الشبهه؛
پرهيزکارترين مردم کسي است که در موارد شبهه توقف کند.(27)
8. از امام باقر (ع) روايت شده که فرمود: جدم رسول خدا (ص) فرمود:
ايها الناس! حلالي حلال الي يوم القيامه و حرامي حرام الي يوم القيامه الا وقد بينهما الله عز وجل في الکتاب و بينتهمالکم في سنتي و سيرتي، و بينهما شبهات من الشيطان، و يدع بعدي، من ترکها صلح له امر دينه، وصلحت له مروته و عرضه، و من تلبس بها وقع فيها واتبعها، کان کمن رعي غنمه قرب الحمي، و من رعي ما شيته قرب الحمي، نازعته نفسه الي ان يرعاها في الحمي، الا و ان لکل ملک حمي، الا و ان حمي الله عزوجل محارمه، فتوقوا حمي الله و محارمه؛
اي مردم! حلال من تا قيامت حلال و حرام من تا قيامت حرام است، آگاه باشيد که حلال و حرام را خداي متعال در قرآن بيان فرموده و من نيز در گفتار و رفتارم بيان کرده ام و ميان حلال و حرام، برخي شبهات شيطاني و بدعت هايي است که پس از من پيدا مي شود، کسي که آنها را ترک کند، امر دين او اصلاح شده و مروت و آبروي او نيز اصلاح و حفظ خواهد شد، ولي کسي که مرتکب شبهات و بدعت ها شود، گرفتار و پيرو آنها مي شود و همانند کسي خواهد بود که در نزديکي قرق مي چراند و کسي که چهار پا و حيوان خود را در نزد قرق بچراند، نفس اماره اش او را وادار مي کند که در خود قرق نيز بچراند. آگاه باشيد! هر سلطاني براي خود قرقي دارد و قرق خداي عزوجل محرمات اوست. بنابراين، از قرق خدا و محرمات او دوري کنيد.(28)
9. در حديثي از رسول خدا (ص) نقل شده است:
دع ما يريبک الي ما لا يريبک؛
کارهاي شبهه ناک را رها کن و به کارهاي معلوم و غير مشتبه بپرداز.(29)
و در حديث ديگر از آن حضرت روايت شده است:
من التقي الشبهات فقد استبرا لدينه؛
کسي که از موارد شبهه دوري کند، به يقين ذمه او در مورد دينش بريء شده (به وظايف ديني خود عمل کرده) است.(30)
کلام صاحب کفايه درباره حسن احتياط
شيخ محمد کاظم (معروف به آخوند خراساني ) (قدس سره) در مقصد سابع کفايه، در بحث اصول عمليه، پس از بيان دلايل جواز اجراي برائت در شک بدوي مي فرمايد: چند مطلب مهم در اين بحث باقي مانده است (بقي امور مهمه)… و پس از بيان مطلب اول مي نويسد:
الثاني: انه لا شبهه في حسن الاحتياط شرعاً و عقلاً في الشبهه الوجوبيه او التحريميه في العبادات وغيرها، کما لا ينبغي الارتياب في استحقاق الثواب فيما اذا احتاط واتي او ترک بداعي احتمال الامر و النهي؛
مطلب دوم اين است که در خوبي احتياط از نظر شرع و عقل، هيچ شکي نيست. چه در شبهه وجوبي باشد يا تحريمي و چه در عبادات باشد يا غير آن – هم چنين جاي شک نيست که اگر کسي احتياط کند و عمل مورد شبهه را در شبهه وجوبي به داعي احتمال وجود امر (احتياطاً)انجام دهد و در شبهه تحريمي به داعي احتمال وجود نهي (احتياطاً) ترک کند، مستحق ثواب مي گردد.(31)
از کلام اين فقيه و اصولي بزرگ استفاده مي شود: اگر کسي عملي را که احتمال وجوب دارد، از روي احتياط (نه به قصد واجب) انجام دهد و عملي را که احتمال حرمت دارد از روي احتياط (نه به عنوان حرام) ترک کند، کارش مورد پسند شرع و عقل بوده و ثواب هم دارد.
احتياط درباره موسيقي و غنا
از مطالب گذشته نتيجه مي گيريم که، احتياط در همه جا مطلوب است. اکنون بايد مشخص کنيم که در موسيقي و غنا، مورد احتياط کجاست؟
در موسيقي و غنا، مواردي وجود دارد که قطعاً طرب آور و مناسب مجالس لهو و لعب است که در حرمت آنها شکي نيست، هم چنين صداهاي خوبي در قرائت قرآن، دعا، مرثيه و… به کار گرفته مي شود که مناسب مجالس لهو و لعب نيست که در حليت آنها شکي وجود ندارد، ولي در اين ميان برخي آهنگ ها و خوانندگي هايي هست که از نظر موضوع مشکوک است و معلوم نيست آيا از مصاديق غنا و موسيقي است يا نه؟
در اين گونه موارد، اگر چه اکثر فقها در مقام فتوا بر اساس اصل برائت، حکم بر جواز مي دهند، ولي در مقام عمل توصيه به احتياط مي فرمايند؛ يعني شايسته است مؤمن از اين گونه آهنگ ها اجتناب نمايد؛ زيرا اگر اجتناب نکند، احتمال است به حرام آلوده گردد و اين احتمال خطر از دو جهت است: يکي اين که مرز حلال و حرام به طور دقيق مشخص نيست و ديگر اين که، نفس انسان به سوي حرام بيشتر متمايل مي شود و با ارتکاب عمل مشکوک مقدمه افتادن به حرام قطعي فراهم مي شود همان طور که در روايات گذشته اشاره هايي وجود داشت.
در خدمت يکي از علما در مجلسي بوديم، آهنگي را از نوار پخش مي کردند، آقا گرداننده مجلس را صدا زد و فرمود: آن را خاموش کنيد. او گفت: آقا مجاز است، آقا فرمود: به فرض که جايز باشد آيا گوش دادن به آن واجب است؟
او ديگر جوابي نداشت، فوري رفت و خاموش کرد.
کلام برخي از علما درباره احتياط در غنا و موسيقي
احتياط در موارد مشکوک، به نظر همه علما مطلوب است و بعضي از آنان اين مطلوبيت را با صراحت بيان کرده اند که به عبارت بعضي از آنان اشاره مي شود:
صاحب جواهر (قدس سره): ايشان ضمن بيان موضوع غنا مي فرمايد:
بل الورع يقتضي اجتناب جميع الأفراد المشکوک في اندراجها في موضوعه، و ان کان الاصل يقتضي الاباحه في شبهه الموضوع المراجعه الي شبهه الحکم؛
احتياط اقتضا مي کند که از همه ي موارد مشکوک اجتناب شود اگر چه در شبهه موضوعي که به شبهه حکمي بر مي گردد، اصل برائت مقتضي اباحه است.(32)
شريف کاشاني: (قدس سره): آيه الله ملا حبيب الله شريف کاشاني پس از بيان موضوع غنا مي فرمايد:
ولکن الاحوط الاجتناب عن کل صوت مشتمل علي الترجيع و التطريب، بل علي الاول:
احتياط آن است از هر صدايي که داراي ترجيع و طرب باشد، بلکه از هر صدايي که مشتمل بر ترجيع باشد (اگر چه طرب آور نباشد) اجتناب شود.(33)
مولي محمد رسول کاشاني(قدس سره) ايشان در رساله في تحريم الغناء، در بحث استثناي غناي زن در عروسي مي فرمايد:
وان الاحتياط هو الاجتناب عنه مطلقاً والأحوط التنزه عن کل ما احتمل کونه من الغناء المحرم؛ لئلا نهلک من حيث لا نعلم. اعاذنا الله بفضله عما يورث الندم، و وفقنا لما خيره اکمل و اتم، بحق من به الرساله ختم، محمد و آله نجوم بروج الهدايه و مصابيح الظلم صلي الله عليه و آله و سلم؛
احتياط آن است که از هر نوع غنا اجتناب شود و احتياط بهتر آن است که از هر صدايي که احتمال دارد غناي حرام باشد دوري کنيم تا ناخودآگاه به هلاکت نيفتيم و پناه مي بريم به فضل خدا از چيزهايي که موجب پشيماني مي گردد و خداوند ما را به کارهايي که خيرش بيشتر است موفق فرمايد. به حق محمد (ص) که رسالت با او ختم شد و آل اطهار او که ستارگان برج هاي هدايت و چراغ هاي تاريکي ها هستند.(34)
آيه الله حسيني نجومي مد ظله: آيه الله سيد مرتضي حسيني نجومي پس از اثبات حرمت غنا و بررسي موضوع آن و حکم بر تنجز و حتمي بودن حرمت غنا در موارد معلوم و اجراي اصل برائت و حليت در موارد مشکوک، مي فرمايد:
ولکن الانصاف ان في بعض المصاديق و الموارد التي يتحير فيها غالب المتدينين المتمسکين باصل البراءه، و الحليه في الشبهات الموضوعيه ايضاً لاينبغي ترک الاحتياط، حيث إنها من الموارد التي لا يعلم حالها الا بالفحص الدقيق، و لا يحصل الظن القوي والوثوق بحقيقتها الا من النظر العميق فتکون من الموارد التي يجب فيها الفحص، و لا تجري فيها البراءه، و جواز التغني في بعضي الاوقات – کالموارد المشکوکه – لا ينافي مع حزارة العمل، و سفالة الغناء، لکونه لغواً والمومنون عن اللغو معرضون؛(35)
ولي انصاف اين است که، در برخي از موارد مشکوک که اکثر متدينان تمسک کننده به اصل برائت و حليت در شبهه موضوعي نيز در آن موارد، متحير و سرگردان مي مانند، ترک احتياط روا نيست، زيرا آنها از مواردي است که وضعيت شان (از نظر مصداق غنا بودن و نبودن) معلوم نمي گردد، مگر پس از تفحص دقيق، و ظن قوي و قابل اعتماد به حقيقت آنها حاصل نمي شود، مگر پس از بررسي عميق. پس آنها از مواردي خواهد بود که تفحص و بررسي درباره آنها واجب بوده و اصل برائت در آنها جاري نمي گردد.
به علاوه، جايز بودن آواز خواني در برخي موارد- مثل موارد مشکوک – با زشتي و پستي آن منافات ندارد (ممکن است برخي آوازخواني ها به دليل مشکوک بودن، از نظر فقهي حرام نباشد و در عين حال کار زشت و ناپسند به شمار آيد) چون غنا لغو است و مؤمنان از لغو اعراض مي کنند.(36)
ايشان پس از بيان اجراي برائت در موارد مشکوک، مي نويسد:
ولکن مع النظر الي تشديد حرمه الغناء في الروايات، و انه ام الخبائث، و عش النفاق. و رقيه الزنا، و مع الشبهات الکثيره التي ربما تقع في سعه دائره الموضوع وضيقها، سيما بالنظر الي فعليه آثار الغناء و ترتبها في کثير من هذه الموارد المشکوکه ينبغي الاحتياط في الموارد المشکوکه التي يقوي في النظر شمول الحکم لها، و الاحتياط طريق النجاه، و ربما يشتهي الانسان الملهي بسماع کثير من الموارد المشکوکه غفله عن ان هذا الميل والاشتهاء يجره الي هوه الغناء المردي المهلک؛
ولي با توجه به شدت بيان روايات معصومين (ع) در حرمت غنا که: غنا، مادر کارهاي زشت است، لانه نفاق است و مقدمه زناست و… با وجود شبهات بسياري که درباره ضيق يا توسعه دائره موضوع غنا مطرح است، به ويژه با توجه به اين که آثار شوم غنا در اکثر موارد مشکوک نيز موجود است. از اين رو، در موارد مشکوک که به احتمال قوي حکم حرمت به آنها نيز شامل مي گردد، احتياط کردن بهتر است و احتياط راه نجات است.
چه بسا افرادي که به شنيدن آهنگ هاي مشکوک علاقه دارند، ولي از اين نکته غافلند که اين ميل و خواسته نفساني آنان را به تدريج به سوي سقوط در گودال غناي پستي آور و هلاک کننده مي کشاند.(37)
نصيحت علامه محمد تقي جعفري(قدس سره)
هشيار باشيد و در روي نوار مرزي قانون به قدم زدن نپردازيد!
در مواردي که اداي موسيقي را در مي آوريم، يا به برخي از موسيقي ها که گمان مي کنيم جزء موسيقي هاي ممنوع نيست گوش فرا مي دهيم؛ اگر هم فرض کنيم که اين گونه امور ممنوع نباشد، حداقل قدم روي نوار باريکي گذاشته ايم که يک طرف آن قطعاً قلمرو ممنوعيت و حرمت مي باشد و چون نفس آدمي لذت طلب است، لذا تدريجاً قانون را پاي مال مي سازد و اين را هم بدانيم که طبق خاصيت پديده تقليد و مقتضاي قانون محاکات نوعي از تأثر و تلقين ناخودآگاه در درون به وجود مي آورد که تدريجاً سطح مربوط روان ساييدگي پيدا کرده و کم کم از ممنوعيت موضوع تقليد مي کاهد.(38)
نتيجه
از مطالب مذکور چنين نتيجه مي گيريم: در مواردي که تحقق غنا يا موسيقي معلوم باشد، حتماً بايد از آن دوري کرد و در مواردي که مشکوک باشد، باز اجتناب بهتر است و اين احتياط بسيار مطلوب است، زيرا احتياط راه نجات است.
خدايا! به ما توفيق ترک محرمات و انجام واجبات عنايت فرما.
خدايا! به ملت و دولت توفيق پاک سازي جامعه از غنا و موسيقي و ديگر محرمات عطا فرما.
خدايا! در ظهور امام زمان – ارواحنا له الفداء – تعجيل فرما و ما را از ياوران آن حضرت قرار بده. آمين يا رب العالمين.
پي نوشت ها :
1. مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، ج 2، ص 36و 37.
2. اجوبه المسائل، ج 1، ص 396، سؤال 7.
3. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ج 3، ص 75.
4. کهف (14) آيه 103.
5. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ج 4، ص 195 – 197.
6. همان، ج 2، ص 39و 40.
7. همان، ص 93 و 94.
8. جامع الاحکام، ج 2، ص 129، سؤال 1582.
9. بحارالانوار، ج 31، ص 125.
10. مکارم، استفتائات، جديد، ج 3، ص 158؛ سؤال 470.
11. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ج 2، ص 44.
12. جامع المسائل، ج 1، ص 95، سؤال 307 و ص 486، سؤال 1734.
13. مسائل جديد از ديدگاه مراجع تقليد، ج 1، ص 167 و 168.
14. استفتاء
15. اجوبه المسائل، ج 1، ص 397،سؤال 12.
16. نوري همداني، توضيح المسائل، ص 612.
17. جامع الاحکام، ج 2، ص 128، سؤال 1579.
18. جامع الاحکام، ج 2، ص 128، سؤال 1580.
19. همان، ص 129، سؤال 1583.
20. عين عبارت فوق در کتب حديث به دست نيامد، ولي علامه مجلسي در چهار جاي بحارالانوار، ( ج 62، ص 203؛ ج 71، ص 109؛ ج 78، ص 78 و ج 85، ص 76) در بيان مضمون روايات، همين عبارت (الاحتياط طريق النجاة) را به کار برده است.
21. وسائل الشيعه، ج 27، ص 155؛ ابواب صفات القاضي، باب 12، حديث 2.
22. همان، ص 157، ابواب صفات القاضي، باب 12، حديث 9.
23. همان، ص 161، حديث 27.
24. همان، حديث 23.
25. همان، ص 162، صفات القاضي، باب 12، حديث 28.
26. همان، حديث 30.
27. همان، حديث 29.
28. همان، ص 169، ابواب صفات القاضي، باب 12، حديث 52.
29. همان، ص 173، حديث 63.
30. همان، ص 173؛ ابواب صفات القاضي، باب 12، حديث 64.
31. کفايه الاصول، ج 2، ص 193 و 194.
32. جواهرالکلام، ج 22، ص 47.
33. ذريعه الاستغناء في تحقيق مسأله الغناء، ص 128.
34. ميراث فقهي، ج 1، ص 783؛ رساله في تحريم الغناء، ص 61.
35. اقتباس از سوره مؤمنون (23) آيه هاي 1 – 3.
36. الرسائل الفقيهه، ص 145.
37. همان، ص 168.
38. مباني فقهي، رواني موسيقي، ص 33.
منبع: موسيقي وغنا از ديدگاه اسلام.