آداب و اخلاق کسب و تجارت
در کتب روايي، از ائمه معصومين ( عليهم السلام)، در آداب و چگونگي داد وستد، مطالب ارزنده اي نقل شده است که ما گوشه اي از آنها را بيان مي کنيم:
1 – مستحب است کسي بين طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد. زيرا پيامبر اکرم (ص) در اين هنگام نهي فرموده است:
«نهي رسول الله صلي الله عليه و آله عن الشوم ما بين طلوع الفجر الي طلوع الشمس»(1)
1 – مستحب است کسي بين طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد. زيرا پيامبر اکرم (ص) در اين هنگام نهي فرموده است:
«نهي رسول الله صلي الله عليه و آله عن الشوم ما بين طلوع الفجر الي طلوع الشمس»(1)
آداب و اخلاق کسب و تجارت
1. مستحبات کسب و تجارت
در کتب روايي، از ائمه معصومين ( عليهم السلام)، در آداب و چگونگي داد وستد، مطالب ارزنده اي نقل شده است که ما گوشه اي از آنها را بيان مي کنيم:
1 – مستحب است کسي بين طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد. زيرا پيامبر اکرم (ص) در اين هنگام نهي فرموده است:
«نهي رسول الله صلي الله عليه و آله عن الشوم ما بين طلوع الفجر الي طلوع الشمس»(1)
از طرفي خوابيدن در اين موقع کراهت دارد؛ پس بهترين فرصت براي مطالعه و کسب فضايل و معارف اخلاقي در جهت رشد و نورانيت عقل، همين وقت است.
اصولا آن چيزي که نفس انسان از آن گريزان است، اسلام روي آن عنايت بيشتري دارد. بنابراين در صبحگاهان، ساعتي را مطالعه کردن و قرآن خواندن، از بهترين کارهاست.
2- دعاي اهل بازار
مستحب است هنگام وارد شدن به بازار اين دعا خوانده شود و اين دعا از امام صادق (ع) روايت شده است:
«اللهم اني أسألک من خيرها و خير أهلها و اعوذ بک من شرها و شر اهلها، اللهم اني اعوذبک من ان اظلم و اظلم، او ابغي او يبغي علي او اعتدي او يعتدي علي. اللهم الي اعوذ بک من شر ابليس و جنوده و شر فسقه العرب و العجم، و حسبي الله لا اله الا هو عليه توکلت و هو رب العرش العظيم.»(2)
يعني بارالها، خير آن و خير اهل آن را از تو خواهانم، و از بدي آن و شر اهل آن به تو پناه مي برم. بارالها، پناه مي برم از اينکه ظلم بکنم و يا ورد ظلم واقع شوم، يا اينکه طمع کنم و يا مورد طمع ديگران قرار گيرم، يا حقي را پايمال کنم و يا حقي از من پايمال گردد. بارالها، من از شر ابليس و جنود او به تو پناه مي برم و نيز از شر همه ي مردم. خدايا، اي مربي و گرداننده همه ي هستي، تنها تو مرا کفايت مي کني و توکل و تکيه گاه من تو هستي.(3)
3. اثر ذکر خدا در بازار
امام صادق (ع) فرمودند:
«من ذکر الله عزوجل في الاسواق غفر الله له بعدد اهلها».(4)
يعني کسي که در بازار ذکر خدا گويد، خداوند به عدد اهل بازار او را مشمول غفران و بخشش خود قرار مي دهد.
همچنين آن حضرت فرمودند:
«من قال في السوق «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» کتب الله له الف حسنه».(5)
4- رعايت مسائل اخلاقي
گاهي مشتري در حال بررسي يک جنس و در حال گفتگو با صاحب جنس است که مشتري ديگري از راه مي رسد و همان جنسي را مي خواهد که در دست مشتري اول است. در اينجا نبايد به مشتري دوم توجه کرد. زيرا از پيامبر اکرم (ص) نقل شده است که:
« صاحب السلعه احق بالسوم».(6)
يعني آنکه جنس را در دست دارد، سزاوارتر است به معامله تا ديگري.
5- دقت در وقت معامله
مشتري مي تواند با اجازه ي صاحب جنس، هرجنسي را که مي خواهد بخرد، امتحان و آزمايش کند. مثلا جنس بوييدني را بو کند، خوردني را بخورد، صوتي را بشنود تا بعدا دچار ضرر و مشکلات نشود. و يا اينکه او صاف و خصوصيات جنس بيان شود تا اگر خلاف آن درآمد، حق برگرداندن يا اَرش و ما به التفاوت را داشته باشد.
امام صادق (ع) مي فرمايد:
« شکي رجل الي رسول الله صلي الله عليه و آله الحرقه فقال: انظر بيوعا فاشترها ». (7)
مردي پيش رسول خدا (ص) از کاسبي شکايت کرده حضرت در جواب فرمود: در موقع خريد دقت کنيد، سپس بخريد.
6- استحباب جنس خوب خريدن و جنس خوب فروختن
اگر کاسب، جنس خوب بخرد و جنس خوب بفروشد، توليدکنندگان را وادار خواهد کرد تا جنس را هر چه بهتر توليد کرده و به بازار مصرف عرضه کنند. اما وقتي فروشنده از هر جنسي استقبال کرد، توليد کننده هم کاري به کيفيت نخواهد داشت و تنها ضررش براي مشتري مي ماند که از باب ناچاري مي خرد و از او هم احيانا نفريني عايد فروشنده و توليد کننده مي شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
«في الجيد دعوتان، و في الردي دعوتان، يقال لصاحب الجيد: بارک الله فيک وفي من باعک، و يقال لصاحب الردي: لا بارک الله فيک و لا في من باعک».(8)
يعني آنکه جنس خوب به دستش مي رسد، هم فروشنده را و هم توليد کننده را دعا مي کند و مي گويدخداوندا به آنها برکت عنايت بفرما، و آنکه جنس بد به دستش مي رسد، مي گويد خدايا برکت را از آنها بردار.
7- مستحب است معامله اي که انجام مي گيرد، سودآور و داراي منافع باشد.
8- مستحب است انسان در امر خريد و فروش مسامحه کند و سختگير نباشد. خصوصا اگر مورد معامله از ابزار و آلات طاعت و عبادت باشد. از رسول خدا (ص) روايت شده است که مي فرمايد:
«بارک الله علي سهل البيع، سهل الشراء، سهل القضاء، سهل الاقتضاء».(9)
يعني خدا برکت دهد بر کسي که آسان مي خرد و آسان مي فروشد و آسان مي گيرد و آسان مي پردازد.
9- مستحب است انسان در معامله مقداري چانه بزند. امام باقر (ع) فرمودند:
«ما کس المشتري فانه اطيب للنفس، و ان اعظي الجزيل، فان المغبون في بيعه و شرائه غير محمود و لا مأجور». (10)
يعني چانه زدن اطمينان نفس مي آورد، ولو بعدا به او اضافه اي دهد؛ زيرا کسي که در معامله مغبون مي شود، نه مورد ستايش است و نه اجري دارد.
10- مستحب است انسان در معامله کم بگيرد و زياد رد کند.
امام صادق (ع) فرمودند: «مر اميرالمؤمنين – عليه السلام –
«علي جاريه قد اشترت لحما من قصاب و هي تقول: زدني، فقال له اميرالمؤمنين – عليه السلام – زدها فانه اعظم للبرکه».(11)
روزي علي (ع) از مغازه ي قصابي عبور مي کرد، شنيد زني که دارد گوشت مي خرد به قصاب مي گويد افزون کن. حضرت به قصاب فرمودند: زياد کن که اين برکت عظيمي است.
11- مستحب است صاحب جنس، اجناس خود را به جهت رغبت و جلب نظر مشتريان تزيين نکند.
شهيد ثاني در آداب تجارت مي فرمايد: اگر قصدش از اين عمل امر ديگري باشد، غير از فريب و ترغيب جاهلين، مثل اينکه از نظر عرف، اجناس مزين مطلوب است، در اين صورت اشکال وايرادي نيست.(12)
12- مستجب است عيوب موجود در جنس را ذکر کردن، چه عيوب ظاهري و چه عيوب پنهاني؛ که اين عمل از علائم مؤمن بودن است.(13)
«اذا اشتريت مناعا فکبر اللهثلاثا ثم قل اللهم اني اشتريته التمس فيه من خيرک، فاجعل لي فيه خيرا، اللهم اني اشتريته التمس فيه من فضلک». (14)
يعني هنگامي که جنسي را خريدي، سه مرتبه «الله اکبر» بگو. سپس بگو بارالها به انتظار خيري از جانب تو خريد مي کنم. پس براي من در آن خير قرار بده. بارالها من خريد کرده ام و از تو مي خواهم که فضلت را در آن قرار دهي.
14- مستحب است اجتناب کردن از معامله با کسي که مالش را در معصيت خدا مصرف مي کند. اين عمل در حقيقت گونه اي از نهي از منکر و مبارزه ي منفي است تا شايد شخص گناهکار از اين طريق متنبه و آگاه گردد.
امام صادق (ع) مي فرمايد:
«اذا رأيت الرجل يخرج من ماله في طاعه الله فاعلم انه اصابه من حلال، و اذا اخرجه في معصيه الله فاعلم انه اصاب من حرام ».(15)
يعني وقتي مي بيني مردي مالش را در طاعت خداوند خرج مي کند، پس بدان که از راه حلال به دست آورده؛ و اگر ديدي در معصيت خدا خرج مي کند، بدان که از راه حرام به دست آورده است.
15- مستحب است انسان در شهر خودش کسب و تجارت کند. زيرا اين امر باعث خواهد شد اولا تا با هر کس معامله نکند و ثانيا در کک و يار و ياور تنها نماند. امام سجاد (ع) مي فرمايد:
«ان من سعاده المرء ان يکون متجره في بلده و يکون خلطاؤه صالحين و يکون له اولاد يستعين بهم ».(16)
از سعادت مرد اين است که تجارتخانه اش در وطن و همکاران و هم صحبتانش از صالحين و کمک کار او فرزندانش باشند.
16- مستحب است با کساني که عقب ماندگي فکري دارند، معامله نشود. مرحوم شهيد اول (ره) در کتاب لمعه فرموده اند: مستحب است با اشخاص پست معامله نشود و شهيد ثاني (ره) در شرح لمعه فرموده است:
17- مستحب است با «محارفين» معامله نشود. «محارف»، کسي را گويند که در کسب و تجارتش برکت نيست. امام صادق (ع) مي فرمايند:
«لا تشتر من محارف فان صفقته لا برکه فيها»(17)
از محارف چيزي نخر، زيرا برکت در خريد و فروش او نيست.
همچنين از امام صادق (ع) روايت شده است:«المؤمن لا يکون محارفا». مؤمن، محارف نيست. زيرت مؤمن هر دو دستش يمين و برکت آفرين است، برخلاف کافر که هر دو دستش شمال و شوم است. اين ممانعتها شايد بدين جهت باشد که افراد ياد شده خود را اصلاح کنند و با معنويت وارد تجارت شوند.
18- مستحب است در مزايده، وقتي واسطه و دلال در فروش جنسي، به منظور جلب مشتري ندا سر مي دهد و اعلان قيمت مي کند، شنونده بر قيمت آن اضافه نکند تا بدين وسيله بخواهد بر ديگران مقدم شود و بازار گرمي به وجود آورد.
از علي (ع) روايت است:
«اذ نادي المنادي فليس لک ان تزيد، و انما يحرم الزياده النداء و يحلها السکوت».(18)
يعني زماني که منادي (دلال) ندا مي کند، حق زياد کردن قيمت را نداري، وگرنه حرام است و تنها سکوت آن را حلال مي کند. ( بايد صبر کرد و ساکت بود و با حالت عادي معامله کرد، آنگاه اگر انسان خواست مبلغي اضافه کند، مانعي ندارد. )
19- مستحب است رعايت حال مؤمنين شود و هنگام فروش، به حداقل سود بسنده شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
ربح المؤمن علي المؤمن ربا الا ان يشتري باکثر من مأه درهم فاربح عليه فوت يومک، أو يشتر به للتجاره فاربحوا عليهم و ارفقوا بهم.»(19)
يعني سود گرفتن مؤمن از مؤمن صحيح نيست، مگر اينکه بيشتر از صد درهم بخرد که مي تواند مخارج روزانه را روي آن قرار دهد، يا براي تجارت بخرد که در اينجا با رعايت حال، سود گرفتن مانعي ندارد.
توضيح آنکه کلمه ي «ربا» در روايت فوق، آن رباي اصطلاحي و حرام نيست، بلکه به معني لغوي آن (زياده است).
20- مستحب است نسبت به همه ي مشتري ها و معامله کنندگان رعايت انصاف و عدل را نموده و به يک نظر نگاه کند و تفاوتي بين افراد قائل نشود.(20)
21- مستحب است انسان در اول وقت نماز، کسب را رها کرده و به نماز برود و کسب کردن در اين وقت، کراهت دارد.
عن الحسين بن يسار عن رجل رفعه في قول الله عزوجل: «رجال لا تلهيهم يجاره و لا بيع عن ذکر الله» قال: هم التجار الذين لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذکر الله عزوجل اذا دخل مواقيت الصلاه اذوا الي الله عزوجل حقه فيها.(21)
حسين به يسار که از اصحاب امام هفتم (ع) بود، از امام درباره ي آيه ي فوق سؤال کرد، آن حضرت فرمود: آنان تجار و کسبه اي هستند که تجارتشان باعث غفلت از ذکر و ياد خدا نمي شوند، هر گاه وقت نماز مي رسد، مي روند تا حق خداوند را بجا آورند.
22- مستحب است فروشنده در معامله حسان کند و چيزي را به خريدار بدهد که به نفع و صلاح او باشد.(22) و اگر به او وعده ي احسان داد، مستحب است به وعده ي خود وفا کند و به وسيله ي ترک سود، احسان کند.(23)
23- مستحب است انسان در خريد و فروش، مدح از کالاي خود و مذمت از جنس ديگري نکند.(24)
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) روايت کرده است:
«من باع او اشتري فليحفظ خمس حضال و الا فلا يشترين و لا يبيعن: الرباء و الحلف و کتمان العيب و الحمد اذا باع و الذم اذا اشتري».
يعني کسي که معامله مي کند، بايد از پنج خصلت، خودداري کند؛ و گرنه معامله نکند:
1- ربا 2- قسم خوردن 3- پوشانيدن عيب 4- تعريف در موقع فروختن 5- مذمت در موقع خريدن.
24- مستحب است اقاله ي نادم. يعني پس از اينکه معامله اي واقع شد، خريدار يا فروشنده در صورتي که متوجه شد که اين معامله به نفع او نبوده و يا فعلا به کارش نمي خورد، اگر پيشنهاد فسخ معامله را کرد از او قبول کند و معامله را برگرداند.
امام صادق (ع) فرمودند:
«انما عبد مسلم اقال مسلما في بيع افان الله عثرته يوم القيامه»(24)
يعني هر مسلماني که عقد معامله واقع بين خود و مسلمان ديگر را اقاله و فسخ نمايد،خداوند متعال روزقيامت از لغزشها و اشتباهاتش در مي گذرد.
همچنين از رسول خدا (ص) روايت شده است:
«من اقال نادما اقاله الله يوم القيامه».(25)
يعني اگر کسي از معامله ي انجام شده پشيمان شد، و فروشنده با برگشت معامله، رضايت او را جلب کرد، فرداي قيامت خداوند از اشتباهات او خواهد گذشت.
26- مستحب است معاملات نسيه اي در محلي ثبت گردد.
در کتب روايي، از ائمه معصومين ( عليهم السلام)، در آداب و چگونگي داد وستد، مطالب ارزنده اي نقل شده است که ما گوشه اي از آنها را بيان مي کنيم:
1 – مستحب است کسي بين طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد. زيرا پيامبر اکرم (ص) در اين هنگام نهي فرموده است:
«نهي رسول الله صلي الله عليه و آله عن الشوم ما بين طلوع الفجر الي طلوع الشمس»(1)
از طرفي خوابيدن در اين موقع کراهت دارد؛ پس بهترين فرصت براي مطالعه و کسب فضايل و معارف اخلاقي در جهت رشد و نورانيت عقل، همين وقت است.
اصولا آن چيزي که نفس انسان از آن گريزان است، اسلام روي آن عنايت بيشتري دارد. بنابراين در صبحگاهان، ساعتي را مطالعه کردن و قرآن خواندن، از بهترين کارهاست.
2- دعاي اهل بازار
مستحب است هنگام وارد شدن به بازار اين دعا خوانده شود و اين دعا از امام صادق (ع) روايت شده است:
«اللهم اني أسألک من خيرها و خير أهلها و اعوذ بک من شرها و شر اهلها، اللهم اني اعوذبک من ان اظلم و اظلم، او ابغي او يبغي علي او اعتدي او يعتدي علي. اللهم الي اعوذ بک من شر ابليس و جنوده و شر فسقه العرب و العجم، و حسبي الله لا اله الا هو عليه توکلت و هو رب العرش العظيم.»(2)
يعني بارالها، خير آن و خير اهل آن را از تو خواهانم، و از بدي آن و شر اهل آن به تو پناه مي برم. بارالها، پناه مي برم از اينکه ظلم بکنم و يا ورد ظلم واقع شوم، يا اينکه طمع کنم و يا مورد طمع ديگران قرار گيرم، يا حقي را پايمال کنم و يا حقي از من پايمال گردد. بارالها، من از شر ابليس و جنود او به تو پناه مي برم و نيز از شر همه ي مردم. خدايا، اي مربي و گرداننده همه ي هستي، تنها تو مرا کفايت مي کني و توکل و تکيه گاه من تو هستي.(3)
3. اثر ذکر خدا در بازار
امام صادق (ع) فرمودند:
«من ذکر الله عزوجل في الاسواق غفر الله له بعدد اهلها».(4)
يعني کسي که در بازار ذکر خدا گويد، خداوند به عدد اهل بازار او را مشمول غفران و بخشش خود قرار مي دهد.
همچنين آن حضرت فرمودند:
«من قال في السوق «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» کتب الله له الف حسنه».(5)
4- رعايت مسائل اخلاقي
گاهي مشتري در حال بررسي يک جنس و در حال گفتگو با صاحب جنس است که مشتري ديگري از راه مي رسد و همان جنسي را مي خواهد که در دست مشتري اول است. در اينجا نبايد به مشتري دوم توجه کرد. زيرا از پيامبر اکرم (ص) نقل شده است که:
« صاحب السلعه احق بالسوم».(6)
يعني آنکه جنس را در دست دارد، سزاوارتر است به معامله تا ديگري.
5- دقت در وقت معامله
مشتري مي تواند با اجازه ي صاحب جنس، هرجنسي را که مي خواهد بخرد، امتحان و آزمايش کند. مثلا جنس بوييدني را بو کند، خوردني را بخورد، صوتي را بشنود تا بعدا دچار ضرر و مشکلات نشود. و يا اينکه او صاف و خصوصيات جنس بيان شود تا اگر خلاف آن درآمد، حق برگرداندن يا اَرش و ما به التفاوت را داشته باشد.
امام صادق (ع) مي فرمايد:
« شکي رجل الي رسول الله صلي الله عليه و آله الحرقه فقال: انظر بيوعا فاشترها ». (7)
مردي پيش رسول خدا (ص) از کاسبي شکايت کرده حضرت در جواب فرمود: در موقع خريد دقت کنيد، سپس بخريد.
6- استحباب جنس خوب خريدن و جنس خوب فروختن
اگر کاسب، جنس خوب بخرد و جنس خوب بفروشد، توليدکنندگان را وادار خواهد کرد تا جنس را هر چه بهتر توليد کرده و به بازار مصرف عرضه کنند. اما وقتي فروشنده از هر جنسي استقبال کرد، توليد کننده هم کاري به کيفيت نخواهد داشت و تنها ضررش براي مشتري مي ماند که از باب ناچاري مي خرد و از او هم احيانا نفريني عايد فروشنده و توليد کننده مي شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
«في الجيد دعوتان، و في الردي دعوتان، يقال لصاحب الجيد: بارک الله فيک وفي من باعک، و يقال لصاحب الردي: لا بارک الله فيک و لا في من باعک».(8)
يعني آنکه جنس خوب به دستش مي رسد، هم فروشنده را و هم توليد کننده را دعا مي کند و مي گويدخداوندا به آنها برکت عنايت بفرما، و آنکه جنس بد به دستش مي رسد، مي گويد خدايا برکت را از آنها بردار.
7- مستحب است معامله اي که انجام مي گيرد، سودآور و داراي منافع باشد.
8- مستحب است انسان در امر خريد و فروش مسامحه کند و سختگير نباشد. خصوصا اگر مورد معامله از ابزار و آلات طاعت و عبادت باشد. از رسول خدا (ص) روايت شده است که مي فرمايد:
«بارک الله علي سهل البيع، سهل الشراء، سهل القضاء، سهل الاقتضاء».(9)
يعني خدا برکت دهد بر کسي که آسان مي خرد و آسان مي فروشد و آسان مي گيرد و آسان مي پردازد.
9- مستحب است انسان در معامله مقداري چانه بزند. امام باقر (ع) فرمودند:
«ما کس المشتري فانه اطيب للنفس، و ان اعظي الجزيل، فان المغبون في بيعه و شرائه غير محمود و لا مأجور». (10)
يعني چانه زدن اطمينان نفس مي آورد، ولو بعدا به او اضافه اي دهد؛ زيرا کسي که در معامله مغبون مي شود، نه مورد ستايش است و نه اجري دارد.
10- مستحب است انسان در معامله کم بگيرد و زياد رد کند.
امام صادق (ع) فرمودند: «مر اميرالمؤمنين – عليه السلام –
«علي جاريه قد اشترت لحما من قصاب و هي تقول: زدني، فقال له اميرالمؤمنين – عليه السلام – زدها فانه اعظم للبرکه».(11)
روزي علي (ع) از مغازه ي قصابي عبور مي کرد، شنيد زني که دارد گوشت مي خرد به قصاب مي گويد افزون کن. حضرت به قصاب فرمودند: زياد کن که اين برکت عظيمي است.
11- مستحب است صاحب جنس، اجناس خود را به جهت رغبت و جلب نظر مشتريان تزيين نکند.
شهيد ثاني در آداب تجارت مي فرمايد: اگر قصدش از اين عمل امر ديگري باشد، غير از فريب و ترغيب جاهلين، مثل اينکه از نظر عرف، اجناس مزين مطلوب است، در اين صورت اشکال وايرادي نيست.(12)
12- مستجب است عيوب موجود در جنس را ذکر کردن، چه عيوب ظاهري و چه عيوب پنهاني؛ که اين عمل از علائم مؤمن بودن است.(13)
«اذا اشتريت مناعا فکبر اللهثلاثا ثم قل اللهم اني اشتريته التمس فيه من خيرک، فاجعل لي فيه خيرا، اللهم اني اشتريته التمس فيه من فضلک». (14)
يعني هنگامي که جنسي را خريدي، سه مرتبه «الله اکبر» بگو. سپس بگو بارالها به انتظار خيري از جانب تو خريد مي کنم. پس براي من در آن خير قرار بده. بارالها من خريد کرده ام و از تو مي خواهم که فضلت را در آن قرار دهي.
14- مستحب است اجتناب کردن از معامله با کسي که مالش را در معصيت خدا مصرف مي کند. اين عمل در حقيقت گونه اي از نهي از منکر و مبارزه ي منفي است تا شايد شخص گناهکار از اين طريق متنبه و آگاه گردد.
امام صادق (ع) مي فرمايد:
«اذا رأيت الرجل يخرج من ماله في طاعه الله فاعلم انه اصابه من حلال، و اذا اخرجه في معصيه الله فاعلم انه اصاب من حرام ».(15)
يعني وقتي مي بيني مردي مالش را در طاعت خداوند خرج مي کند، پس بدان که از راه حلال به دست آورده؛ و اگر ديدي در معصيت خدا خرج مي کند، بدان که از راه حرام به دست آورده است.
15- مستحب است انسان در شهر خودش کسب و تجارت کند. زيرا اين امر باعث خواهد شد اولا تا با هر کس معامله نکند و ثانيا در کک و يار و ياور تنها نماند. امام سجاد (ع) مي فرمايد:
«ان من سعاده المرء ان يکون متجره في بلده و يکون خلطاؤه صالحين و يکون له اولاد يستعين بهم ».(16)
از سعادت مرد اين است که تجارتخانه اش در وطن و همکاران و هم صحبتانش از صالحين و کمک کار او فرزندانش باشند.
16- مستحب است با کساني که عقب ماندگي فکري دارند، معامله نشود. مرحوم شهيد اول (ره) در کتاب لمعه فرموده اند: مستحب است با اشخاص پست معامله نشود و شهيد ثاني (ره) در شرح لمعه فرموده است:
17- مستحب است با «محارفين» معامله نشود. «محارف»، کسي را گويند که در کسب و تجارتش برکت نيست. امام صادق (ع) مي فرمايند:
«لا تشتر من محارف فان صفقته لا برکه فيها»(17)
از محارف چيزي نخر، زيرا برکت در خريد و فروش او نيست.
همچنين از امام صادق (ع) روايت شده است:«المؤمن لا يکون محارفا». مؤمن، محارف نيست. زيرت مؤمن هر دو دستش يمين و برکت آفرين است، برخلاف کافر که هر دو دستش شمال و شوم است. اين ممانعتها شايد بدين جهت باشد که افراد ياد شده خود را اصلاح کنند و با معنويت وارد تجارت شوند.
18- مستحب است در مزايده، وقتي واسطه و دلال در فروش جنسي، به منظور جلب مشتري ندا سر مي دهد و اعلان قيمت مي کند، شنونده بر قيمت آن اضافه نکند تا بدين وسيله بخواهد بر ديگران مقدم شود و بازار گرمي به وجود آورد.
از علي (ع) روايت است:
«اذ نادي المنادي فليس لک ان تزيد، و انما يحرم الزياده النداء و يحلها السکوت».(18)
يعني زماني که منادي (دلال) ندا مي کند، حق زياد کردن قيمت را نداري، وگرنه حرام است و تنها سکوت آن را حلال مي کند. ( بايد صبر کرد و ساکت بود و با حالت عادي معامله کرد، آنگاه اگر انسان خواست مبلغي اضافه کند، مانعي ندارد. )
19- مستحب است رعايت حال مؤمنين شود و هنگام فروش، به حداقل سود بسنده شود.
امام صادق (ع) فرمودند:
ربح المؤمن علي المؤمن ربا الا ان يشتري باکثر من مأه درهم فاربح عليه فوت يومک، أو يشتر به للتجاره فاربحوا عليهم و ارفقوا بهم.»(19)
يعني سود گرفتن مؤمن از مؤمن صحيح نيست، مگر اينکه بيشتر از صد درهم بخرد که مي تواند مخارج روزانه را روي آن قرار دهد، يا براي تجارت بخرد که در اينجا با رعايت حال، سود گرفتن مانعي ندارد.
توضيح آنکه کلمه ي «ربا» در روايت فوق، آن رباي اصطلاحي و حرام نيست، بلکه به معني لغوي آن (زياده است).
20- مستحب است نسبت به همه ي مشتري ها و معامله کنندگان رعايت انصاف و عدل را نموده و به يک نظر نگاه کند و تفاوتي بين افراد قائل نشود.(20)
21- مستحب است انسان در اول وقت نماز، کسب را رها کرده و به نماز برود و کسب کردن در اين وقت، کراهت دارد.
عن الحسين بن يسار عن رجل رفعه في قول الله عزوجل: «رجال لا تلهيهم يجاره و لا بيع عن ذکر الله» قال: هم التجار الذين لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذکر الله عزوجل اذا دخل مواقيت الصلاه اذوا الي الله عزوجل حقه فيها.(21)
حسين به يسار که از اصحاب امام هفتم (ع) بود، از امام درباره ي آيه ي فوق سؤال کرد، آن حضرت فرمود: آنان تجار و کسبه اي هستند که تجارتشان باعث غفلت از ذکر و ياد خدا نمي شوند، هر گاه وقت نماز مي رسد، مي روند تا حق خداوند را بجا آورند.
22- مستحب است فروشنده در معامله حسان کند و چيزي را به خريدار بدهد که به نفع و صلاح او باشد.(22) و اگر به او وعده ي احسان داد، مستحب است به وعده ي خود وفا کند و به وسيله ي ترک سود، احسان کند.(23)
23- مستحب است انسان در خريد و فروش، مدح از کالاي خود و مذمت از جنس ديگري نکند.(24)
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) روايت کرده است:
«من باع او اشتري فليحفظ خمس حضال و الا فلا يشترين و لا يبيعن: الرباء و الحلف و کتمان العيب و الحمد اذا باع و الذم اذا اشتري».
يعني کسي که معامله مي کند، بايد از پنج خصلت، خودداري کند؛ و گرنه معامله نکند:
1- ربا 2- قسم خوردن 3- پوشانيدن عيب 4- تعريف در موقع فروختن 5- مذمت در موقع خريدن.
24- مستحب است اقاله ي نادم. يعني پس از اينکه معامله اي واقع شد، خريدار يا فروشنده در صورتي که متوجه شد که اين معامله به نفع او نبوده و يا فعلا به کارش نمي خورد، اگر پيشنهاد فسخ معامله را کرد از او قبول کند و معامله را برگرداند.
امام صادق (ع) فرمودند:
«انما عبد مسلم اقال مسلما في بيع افان الله عثرته يوم القيامه»(24)
يعني هر مسلماني که عقد معامله واقع بين خود و مسلمان ديگر را اقاله و فسخ نمايد،خداوند متعال روزقيامت از لغزشها و اشتباهاتش در مي گذرد.
همچنين از رسول خدا (ص) روايت شده است:
«من اقال نادما اقاله الله يوم القيامه».(25)
يعني اگر کسي از معامله ي انجام شده پشيمان شد، و فروشنده با برگشت معامله، رضايت او را جلب کرد، فرداي قيامت خداوند از اشتباهات او خواهد گذشت.
26- مستحب است معاملات نسيه اي در محلي ثبت گردد.
پي نوشت :
1- وسائل، ج 12، ص 295.
2- وسائل، ج 12، ص 301.
3-چه زيبا است که ايت دعا به صورت تابلو در ابتداي بازار نصب گردد.
4- وسائل، ج 12، ص 303.
5- وسائل، ج 12، ص 303.
6- وسائل، ج 12، ص 295.
7- فروع کافي، ج 5، باب المعيشه.
8- وسائل، ج 12، ص 332.
9- همان مأخذ.
10- وسائل، ج 12، ص 335.
11- وسائل، ج 12، ص 290.
12- شرح لمعه قسمت آداب تجارت.
13- شرح لمعه قسمت آداب تجارت.
14- وسائل، ج 12، ص 304.
15- وسائل، ج 12، ص 339.
16- فروع کافي،ج 5، ص 257.
17- وسائل، ج 12، ص 305.
18- وسائل، ج 12، ص 337.
19-وسائل، ج 12، ص 293.
20- کافي، ج5، ص 154.
21و 22 – وسائل، ج12، ص 287 و ص 292.
23 -شهيد در شرح لمعه، باب آداب تجارت.
24- کافي، ج 5، ص 153.
25- کنز العمال.
/س