نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي نجم
آدمي را نيست، جز آنچه بکوشد
(آيات 1-18) ما را به پيوندي رهنمون مي سازد که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) از رهگذر وحي با پروردگار خويش دارد. اين ويژگي [وحي]، پيامبر را از نظريه پردازان بشري و انديشه هايي که از خرد سرآمدان بشر برخاسته، جدا
نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي نجم
(آيات 1-18) ما را به پيوندي رهنمون مي سازد که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) از رهگذر وحي با پروردگار خويش دارد. اين ويژگي [وحي]، پيامبر را از نظريه پردازان بشري و انديشه هايي که از خرد سرآمدان بشر برخاسته، جدا مي کند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مگر با رخصت پروردگار، سخن نمي گويد، اين ويژگي کاري مي کند تا او در هر زمان و مکاني براي بشريّت، حجّت و الگو باشد. همچنين پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به پيامبري خويش، يقيني تمام دارد.
بسياري از آيات سوره ي نجم با ما از وحي سخن مي گويند، چندان که خواننده در آغاز کار گمان مي برد اين سوره، عهده دار بررسي موضوعي چنين است، ليک به رغم اين، آن که انديشه کند، درخواهد يافت سياق اين سوره در پي بررسي مسؤوليت بشري است و اين انديشه آن هنگام روشني بيشتري مي يابد که قرآن تأکيد مي ورزد آدمي خود، مسؤوليت مستقيم کرده هايشان را دارد و او را جز آنچه بکوشد، چيزي نيست و او نتيجه ي کوشش خويش را يا به زودي در سراي دنيا مي بيند و يا روز رستاخيز زمان آگاهي از آن است.
پيوند ميان دو انديشه (انديشه ي مسؤوليت و انديشه ي وحي)، پيوند اُرگانيک روشني است؛ زيرا انديشه ي مسؤوليت پذيري نزد آدمي، رهاورد مستقيم ايمان ژرف او به وحي است.
آيا پيام هاي الهي به مردم، که در گذر تاريخ بر پيامبران فرود آمده، براي آن نبوده که حجّت بر آنان تمام شود؟ و مسؤوليت آنان در پيشگاه پروردگار بازگو گردد؟
همچنين در سوره، خطي موازي با اين سياق مي يابيم که هدف آن تصحيح روش انديشه کردن، نزد آدمي است، افزون بر اين، اين خط باوري نادرست را مستقيماً بررسي و درمان مي کند.
همچنين (آيات 19-30) اشاره دارند که فاصل ميان هدايت و هوس همان فاصلي است که ميان حقيقت و آرزوهاي دور و دراز و تلاش و رؤياها وجود دارد. سپس قرآن در پي آن است که باورهاي مشرکان را به سختي درهم کوبد، بدين اعتبار که اين باورها به هيچ روي پشتوانه اي از حق ندارند و تنها اسمهايي هستند بي هيچ مسمايي.
سياق قرآني با بهره گيري از صراحت حقيقت و نيروي يقين، ما را اندک اندک به سوي انديشه ي محوري سوره پيش مي برد، اين انديشه ي محوري، همان انديشه مسؤوليت است که آن را در لابه لاي بيشتر آيات اين سوره مي يابيم و گويا در تمامي انديشه هاي سوره پنهان شده، يا نمايان است. انديشه ي مسؤوليت در آيه: و اينکه براي انسان، جز حاصل تلاش او نيست (آيه 39) به روشني خورشيد، پديدار مي شود.
ليک پروردگار، پيش از آن که بدين سخن حق، فرهنگ توجيه گري و پيروي از هوس را براندازد، گونه اي از گونه هاي شفاعت را به ما يادآور مي شود که نزد او پذيرفته است، اين شفاعت، شفاعت کارهاي نيک آدمي از مجموعه ي گناهان اوست.
شايد پيش داشتن انديشه ي شفاعت، که از اميدواري و لطف الهي آکنده است، بر انديشه ي مسؤوليت با همه ي سختي و سختگيري اش از آن روي باشد که پروردگار مي خواهد مردمان را نسبت به رحمت خويش اميدوار سازد تا آدمي زاده، نوميد نگردد و در گناه فرو نرود و يا از انجام کارهاي نيک باز ننشيند.
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج