تعریف خوش اخلاقی:
خوش اخلاقی دارای
دو معنای عام و خاص است. معنای عام آن اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه کمالات
و خصلت های
پسندیده ای است که انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها می آراید و
معنای خاص آن خوشرویی، خوشرفتاری و برخورد شاد و پرنشاط با دیگران است. مقصود ما از
این گفتار معنای خاص خوش اخلاقی است.
به طور کلی رابطه
با مردم و اخلاق اجتماعی یکی از مهمترین و گسترده ترین عرصه های خودسازی و پرورش
توانایی های انسان است. در این عرصه است که انسان می تواند در اثر ارتباط با انسان
های دیگر ارزش های وجودی سایر مهارت های حرفه ای، علمی، عقلی و مدیریتی خود را
بنمایاند و فضایل اخلاقی و کمالات انسانی را در خویش نهادینه کند و همچنین به
شکوفایی توانایی هایی دیگران نیز کمک نماید. صحنه اجتماع عرصه یک تعامل بسیار
گسترده است که در آن عوامل خدمت رسان، آموزش دهنده، آموزش گیرنده، کارآفرین،
کارفرما، کارآموز و کارکنان در تمامی حوزه ها در یک شبکه فعال به شکوفایی توانایی
های یکدیگر کمک می کنند و هدف تمامی این سیستم برای تمامی اعضای آن، چیزی جز
توانمند سازی فرد و جامعه انسانی در ابعاد گوناگون، نیست.
در عرصه تعامل
اجتماعی، حسن خلق و خوش اخلاق بودن، به معنای خاص آن، جایگاه ویژه ای دارد. خوش
اخلاقی اولین نمود توانایی شخصیت انسانی و پرورش یافتگی او در حوزه ارزش های انسانی
و اخلاقی است.
در اصطلاح اخلاقی و
آموزه های دینی اسلام به کسی خوش اخلاق گفته می شود که با گشاده رویى، زبانی ملایم
و برخوردی شاد با مردم روبرو می شود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد که با
خوش روئى برخورد کند، لب هایى پر از تبسم، و کلماتى پر از محبت و لطف داشته باشد.
البته همه ما کاملا واقف هستیم که این توانایی در روابط اجتماعى انسان چه تاثیر
اعجاز گونه ای دارد و چه مقدار کارگشا است.
به عکس، کج خلقى و
ترش روئى و سخنان خشن و خشک و فاقد لطف و محبت، حالت آزار دهنده ای است که ریشه در
شخصیت نابهنجار فرد بد اخلاق دارد و علامت ضعف وجودی و نقصان پرورش یافتگی او می
باشد. انسان های ضعیف، شکست خورده، نا امید، عصبانی و ناتوان معمولا بداخلاق می
شوند. این افراد اغلب در هر شرایطی حالت طلب کاری دارند و عزت نفس و توانایی های
خود را نادیده می گیرند. کج خلقی معمولا باعث ناراحتی عصبی خود فرد، آزار خانواده
او، نفرت عمومی و گسستن پیوندهاى اجتماعى واجد آن خواهد شد.
صادق آل محمد(ع) در
تعریف خوش اخلاقی فرموده: حسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی، سخنت را پاکیزه
گردانی و برادرت را با خوش رویی دیدار نمایی.(1)
اهمیت خوش اخلاقی:
دین اسلام همواره
پیروان خود را به نرم خویی و ملایمت در گفتار و رفتار فراخوانده و از درشتی و تند
خویی بازداشته است. می دانید چرا؟ چون این آموزه یکی از مهمترین عوامل قدرت، موفقیت
و پیروزی انسان در زندگی است.
آیا می دانید
مهمترین عامل موفقیت انبیای الهی به خصوص پیامبر گرامی اسلام(ص) در جذب قلوب انسان
ها و گسترش دین چه بوده است؟ این عامل همانا خوش اخلاقی، گشاده رویی ، کلام نرم و
دلنشین و نرم خویی آن حضرات بوده است.
حسن خلق و خوش رویی
در نفوذ سخن انسان در دیگران اثری شگفت دارد. به قول شاعر:
از محبت خارها گل
می شود و از محبت سرکه ها مل می شود
از آن روی خدای
مهربان پیامبران و سفیران خود را از میان انسان های عطوف و خوش اخلاق برگزیده تا
بهتر و آسان تر در قلب ها نفوذ کنند و آنان را به سوی حق شناسی و حق پرستی دعوت
نمایند.
این مردان بزرگ به
اندازه ای خوش اخلاق و خوش برخورد بودند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را جذب می
نمودند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده خود می نمودند و منقلب می ساختند.
درباره پیامبر
اسلام حضرت محمد(ص) که مصداق کامل حسن خلق بود خدای مهربان فرمود: انک لعلی خلق
عظیم. به درستی که تو با اخلاق پسندیده و بزرگ آراسته شده ای.(2)
بعد در آیه ای دیگر
فرمود به همین دلیل هم توانستی در دلها نفوذ کنی و آنان را پیرامون خود گرد آوری و
در دعوت خویش موفق عمل کنی. فبما رحمه من الله لنت لهم و او کنت فظا غلیظ القلب
لانفضوا من حولک. چون در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم خو شده ای
اطرافت گرد آمدند و اگر خشن و سنگ دل بودی، هر آینه از گردت پراکنده می شدند.(3)
در تاریخ اسلام می
خوانیم: علی(ع) به فرمان پیامبر گرامی(ص) دو نفر از دشمنان اسلام را که بر علیه
مسلمان ها توطئه می کردند، دستگیر کرد و به نزد آن حضرت آورد. پیامبر(ص) اسلام را
به آنان عرضه کرد، ولی نپذیرفتند، بنابراین به جرم توطئه بر علیه اسلام آن دو تن را
محکوم به اعدام نمود. در این هنگام جبرائیل نازل شد و عرض کرد: یکی از آنان خوش
اخلاق و سخاوتمند است، پس او را عفو نما. پیامبر از کشتن او در گذشت، آن فرد چون
دانست که به خاطر آن دو صفت اخلاقی مورد عفو قرار گرفته است، شهادتین گفت و مسلمان
شد. پیامبر خدا(ص) در حق ا و فرمود: او از کسانی است که خوش رویی و سخاوتمندی اش او
را به سوی بهشت کشانید.(4)
می فرمود: «اکرم
اخلاق النبیین و الصدیقین البشاشه اذا تراووا و المصافحه اذا تلاقوا» برترین
اخلاق پیامبران و رادمردان خوشروئى است، هنگامى که به هم می رسند؛ و مصافحه و دست
دادن به یکدیگر است، هنگامى که با هم ملاقات می کنند.(5) از آن رو هر وقت پیامبر
مسلمانى را می دید فورا با او مصافحه می کرد و بر این امر بسیار تاکید می نمود. در
روایت است که هرگاه دو مؤمن به هم می رسند و دست می دهند، گناهان آنها مانند برگ
درختان در فصل خزان می ریزد.
از اخلاق حضرت آن بود که به هر کس مى رسید سلام مى کرد، و با هر که دست مى داد
دست خود را نمى کشید تا او دست بکشد، و با هر یک از اصحاب دیدار مى کرد با او
مصافحه مى نمود و دست او را مى گرفت و انگشت در انگشت او مى کرد و سخت مى فشرد.
در سیره اخلاقی آن
حضرت آمده که از همه مردم دیرتر خشم مى گرفت و از همه زودتر خشنود مى شد،
مهربانترین مردم به آنان و خیرخواه ترین و سودمندترین مردم براى آنان بود.
در شماره آینده
به راه های خوش اخلاق شدن خواهیم پرداخت. منتظر نظرات شما هستیم.
ادامه دارد
پی نوشت ها
1- جامع السعادات، ج1، ص324.
2- قلم، 4.
3- آل عمران، 159.
4- بحارالانوار ج 71، ص 389.
5- مجموعه ورام، ص 29.