خانه » همه » مذهبی » آرامش روان با دوری از گناه

آرامش روان با دوری از گناه

آرامش روان با دوری از گناه

در این مقاله سعی داریم به موردی که باعث ناآرامی روان می شود اشاره کرده و نحوه رسیدن به آرامش روح را مطالعه کنیم.

654 - آرامش روان با دوری از گناه

حبّ ذات در وجود هرانسانی وی را به کمال مطلوب سوق می دهد تا در سایه آن روح و روان خود را آرامش بخشد.

ولی چه بسیار انسانهائی که کمال مطلوب خود را در جاه، پول، شهوت و غضب می بینند و آرامی روان خود را در سایه آن جستجو می نمایند، در حالی که هرکدام از اینها خود عاملی برای سلب آرامش روحی از آدمی هستند.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم:

الرَّغْبَةُ فِی الدُّنْیا تُکثِرُ الْهَمَّ وَالْحُزْنَ، وَالزُّهْدُ فِی الدُّنْیا یریحُ الْقَلْبَ وَالْبَدَنَ.[1]

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

میل به دنیا غم و غصه را می افزاید و زهد در دنیا، روح و جسم را راحت می سازد.

بلی، دنیا و آنچه در آن است توان ایجاد آرامش را برای انسان ندارند، روان آرام مقصود راهی دیگر است که دنیاگزین عکس آن را می پیماید.

قرآن کریم آرامش را در یاد خدا می بیند.

«الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[2]

هدایت شدگان کسانی هستند که ایمان آورده اند و دلهایشان به نام خدا مطمئن است، آگاه باشید دلها تنها با نام خدا آرام می گیرد.

و عشق به معبود را مایه آن می شمارد.

أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ.[3]

بدانید اولیاء خداوند، نه ترسی دارند و نه حزنی

حضرت امیر علیه السلام اولیاء خدا را چنین توصیف فرموده است.

قَوْمٌ اخْلَصُوا للَّهِ فی عِبادَتِهِ وَنَظَرُوا الی باطِنِ الدُّنْیا حینَ نَظَرَ النَّاس الی ظاهِرِها، فَعَرفُوا آجِلَها حینَ غَرَّتِ الْخَلْقُ سِواهُمْ بِعاجِلِها، فَتَرَکوا ما عَمِلُوا انَّهُ سَیتْرُکهُمْ وَاماتُوا مِنْها ما عَمِلُوا انَّهُ سَیمیتَهُمْ.[4]

گروهی که عبادتها را برای پروردگارشان خالص گردانیده و زمانی که مردم به ظواهر دنیا چشم دوخته اند آنها بواطن را می نگرند، و وقتی خلایق فریب آن خورده اند نهایت آن را می بیند، لذا هرچه دست از مردم می کشد اینها از آن دست برمی دارند و هرچه مردم را می میراند اینها آن را می میرانند.

مایه اصلی آرامش روح پرهیز از معصیت است و گناه چون مرض روحی و روانی است و در مقابل سیر فطری روان بسوی کمال هستی بخش قرار می گیرد، عامل ناآرامی روان می شود.

حضرت امیر علیه السلام می فرماید:

لا وَجَعَ اوْجَعُ لِلْقُلُوبِ مِنَ الذُّنُوبِ.[5]

مرضی برای قلب دردناکتر از گناهان نیست.

قوه ای به نام وجدان در وجود آدمی قابل انکار نیست، این قوه عظیم در هرلحظه ای که از قید و بند غفلت آزاد شود عاصی را می آزارد و عذاب می دهد، و جوی پرتلاطم را در وجودش ایجاد می کند، حالتی که انواع داروهای ضداضطراب، تنها بردامنه آن می افزایند.

این حالت لازمه گناه است و هرگز از آن جدا شدنی نیست هرچند ممکن است مدت زمانی در خفاء بماند.

امام باقر علیه السلام می فرماید:

لا یزالُ الْهَمَّ وَالْغَمَّ بِالْمُؤمِنِ حَتّی ما یدَعَ لَهُ مِنْ ذَنْبٍ.[6]

همواره غم و اندوه با مؤمن است تا زمانی که معصیتی برایش باقی بماند.

پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 73، ص 91.
[2] رعد 28.
[3] یونس 62.
[4] بحارالأنوار، ج 69، ص 91.
[5] بحارالأنوار، ج 73، ص 342.
[6] اصول کافى، ج 2، کتاب ایمان و کفر، حدیث 2992.

منبع: حوزه نت

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد