خانه » همه » مذهبی » آزمایش ‏میلگرم و نتایج حیرت انگیز آن

آزمایش ‏میلگرم و نتایج حیرت انگیز آن

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - آزمایش ‏میلگرم و نتایج حیرت انگیز آن
عصراسلام: آزمایش میلگرم، یک آزمایش روانشناسی اجتماعی است که توسط استنلی میلگرم انجام شد. این آزمایش برای این طراحی شده بود که میل شرکت‌کنندگان در آزمایش را به اطاعت از قدرت و انجام اعمالی بر خلاف تمایلات و اخلاقیاتشان را بسنجد.

نتایج این آزمایش، نخستین بار سال ۱۹۶۳، در یک مجله روانشانسی چاپ شد  و بعدا با جزئیات بیشتر در سال ۱۹۷۷ در کتابی با عنوان «اطاعت از صاحبان قدرت از منظر آزمایشی» Obedience to Authority: An Experimental View به چاپ رسید.

این آزمایش در جولای سال ۱۹۶۱، ‌درست سه ماه بعد از شروع دادگاه آیشمن -جنایتکار نازی- به انجام رسید. آیشمن در دادگاه بارها خود را تنها مجری دستورات می‌دانست که مجبور به اطاعت بوده و توانایی مخالفت با آن را نداشته. آزمایش میلگرام هم میزان فرمان‌برداری کورکورانه آدمی را بیش از حد تصورات قبلی نشان داد. اما این تصویر از دادگاه و یا آزمایش چندان دقیق نبود.‏ 

هانا آرنت به بررسی آیشمن و محاکمه او پرداخته. از دید او آیشمن جهان‌بینی غیرواقعی و ساده داشت، تصور او از آموزه‌های کانت اشتباه بود، به تعلق به گروه بسیار وابسته بود، اصلا فرد باهوشی نبود، و حتی مسوولیت برخی از جنایات را هم بر عهده گرفت.‏ 

به عنوان مهمترین مشاهده، آیشمن را همانند بسیاری دیگر از نازی‌ها، فردی کاملا عادی و نه یک روانی سایکوپت می‌دید. این عبارت بسیاری را به این نتیجه‌گیری رساند که همه آدم‌ها در صورت شرایط مناسب امکان انجام هولوکاست را دارند. اما این نتیجه‌گیری با گفته‌های آرنت چندان سازگار نبود.‏ 

آرنت معتقد بود که پایبندی به اصول اخلاقی در تمامی شرایط و تحت حکومت سرکوبگر همچنان زنده است و فرد همیشه حق انتخاب دارد. او آیشمن را بیشتر یک احمق فریب خورده می‌دید تا یک جانی مطیع دستورات. نکته اساسی در تمایز بین این دو تفاوت بین اقناع فکری و اجبار به پیروی از دستورات است.‏ 

آیشمن زمانی که در آرژانتین بود در مصاحبه با یک روزنامه‌نگار هلندی گفت که در انجام کارها تنها مجری و مطیع نبوده و به اینکه با صلاحدید شخصی برخی کارها را انجام داده افتخار می‌کرد. 

در آزمایش میلگرام بیش از نیمی از شرکت‌کننده‌ها بعد از پایان آزمایش اعتراف کردند که باور نداشتند‏. شوک الکتریکی که وارد می‌کنند واقعی باشد، و برخی هم گفتند تنها برای مشارکت در تحقیق علمی تا پایان همراهی کردند. در واقع نتایج غیرقابل پیش‌بینی آزمایش میلگرام نمی‌توانست چگونگی رخ دادن هولوکاست را بر مبنای فرمان‌برداری کورکورانه آدمی توجیه کند. 
دو تئوری در مورد این آزمایش مطرح شده است:

۱- تئوری همرنگی با جماعت: افرادی که قدرت و صلاحیت تصمیم‌گیری را به خصوص در موارد بحرانی ندارند، در شرایط دشوار، تصمیم‌گیری را به جامعه و سیستم سلسله مراتب قدرت واگذاری می‌کنند.

۲- تئوری دوم را خیلی راحت می‌شود، تئوری مأمور معذور ترجمه کرد: در این تئوری افراد جامعه خود را تنها ابزاری برای اجرای دستورات مافوق می‌بینند و خود را مسئول کارهای خود نمی‌دانند.

جارد دایموند، برگرفته از یک پزشک

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد