خانه » همه » مذهبی » آستانه‌ي حضرت معصومه (س)

آستانه‌ي حضرت معصومه (س)

آستانه‌ي حضرت معصومه (س)

مدفن حضرت فاطمه دختر امام موسي کاظم (عليه السلام) و خواهر امام رضا (عليه السلام)، واقع در قم مجموعه‌ي باشکوهي که بعد از آستان قدس رضوي، مهمترين زيارتگاه شيعيان ايران در داخل کشور به شمار مي‌رود.

astanehmasumeh - آستانه‌ي حضرت معصومه (س)
astanehmasumeh - آستانه‌ي حضرت معصومه (س)

 

مدفن حضرت فاطمه دختر امام موسي کاظم (عليه السلام) و خواهر امام رضا (عليه السلام)، واقع در قم مجموعه‌ي باشکوهي که بعد از آستان قدس رضوي، مهمترين زيارتگاه شيعيان ايران در داخل کشور به شمار مي‌رود. سال درگذشت حضرت فاطمه (عليها السلام) را 201ق در قم ثبت کرده‌اند. جنازه را در باغ «بابلان» واقع در کنار رودخانه در خارج شهر که به موسي بن خزرج، مهماندار حضرت تعلق داشت دفن کردند. اين محل از آن پس به «مقبره‌ي بابلان» شهرت مي‌يابد و تعدادي از امامزادگان و بسياري از مشايخ در طي چند قرن در آنجا به خاک سپرده مي‌شوند و بقعه‌هائي نيز بر مزارشان برپا مي‌گردد. گفته شده که تعدادي از امامزادگان در جوار حضرت فاطمه (عليها السلام) به خاک سپرده شده‌اند که بر روي نام پنج تن آنها: ام محمد و ميمونه دختران موسي مبرقع، ام‌اسحق جاريه‌ي محمدبن موسي مبرقع و ام قاسم دختر علي کوکبي، تأکيد شده است. بناي نخستين بقعه را به حضرت زينب دختر امام جواد (عليه السلام) نسبت مي‌دهند. درباره‌ي شکل نخستين بقعه‌ي حضرت فاطمه (عليها السلام) اطلاع روشني در دست نيست، ولي احتمال آنکه طرحي برج‌گونه داشته دور به نظر نمي‌رسد. تاريخ قم به قبه‌ي حضرت فاطمه (عليها السلام) و قبه‌ي مجاور آن اشاره دارد که مزار ام محمد و ام اسحق نيز در زير قبه‌ي حضرت فاطمه (عليها السلام) قرار داشته است. کهن‌ترين اشاره‌ي روشن درباره‌ي بناي بقعه مربوط است به کتاب معتبر النقض (سال تأليف 556ق). در اين کتاب در بحث مربوط به وزيران قمي در ذکر ميرابوالفضل عراقي وزير طغرل سلجوقي و آثار او مي‌نويسد: «باروي شهر ري او فرمود و باروي قم او نهاد و مسجد جامع عتيق و مناره‌هاي آن در قم او کرد و مشهد و قبه‌ي منوره‌ي فاطمه بنت موسي بن جعفر عليهما السلام او نمود». تاريخ بنا را مي‌توان ميان سالهاي 447 و 457ق دانست. در اين تجديد بنا دو قبه‌ي کوچک را خراب کرده بقعه‌ي وسيعتري به جاي آنها برپا کردند. اساس حرم کنوني در سال 529ق به شاه بيگم دختر عماد بيک نامي که شخصيت تاريخي او روشن نيست نسبت داده شده است. طرح هشت ضلعي حرم با توجه به آثار برج‌هاي زيباي آرامگاهي قرن ششم و هفتم موجود در قم، که بيشتر آنها به گونه‌ي هشت ضلعي و گنبدهاي هرمي بنا شده‌اند و بالاخره کاشيهاي نفيس و کم نظير روي مرقد و ديواره‌هاي آن از 605 تا 613ق، روشنگر آنست که هسته‌ي مرکزي حرم بايد از آثار قرن ششم باشد. به احتمال زياد با انجام لايه‌برداري در زير آيينه‌کاري حرم، احتمال کشف کتيبه‌ي اصلي وجود دارد. نکته‌ي قابل توجه اينکه به تغييرات اساسي شاه بيگم در حرم، در کتاب معتبر النقض اشاره‌اي نرفته است و اين شک وجود دارد که شايد اساس حرم موجود همان گنبد عراقي قرن پنجم باشد. نکته‌ي مهم آنکه بعد از حمله‌ي ويرانگر مغول و انهدام شهر قم، بازماندگان فاجعه متوجه حرم مطهر حضرت فاطمه (عليها السلام) که در خارج شهر قرار داشت مي‌شوند و اساس شهر کنوني قم در پيرامون حرم طرح‌ريزي مي‌شود و شبکه‌هاي ارتباطي و واحدهاي مسکوني و بازار و بناهاي عمومي به تدريج ايجاد و شهر جديد بنا مي‌گردد. بناي حرم در آغاز دوران صفويه و به همت شاه اسماعيل صفوي و به اعتباري ديگر دختر او شاه بيگم دستخوش تغييرات اساسي مي‌شود. در کتيبه‌ي معرق ايوان طلا، بناي «ايوان» و «روضه‌ي مقدسه» به سال 925ق و زمان شاه اسماعيل ذکر شده و با توجه به پيوندي که ميان بناي حرم و ايوان وجود دارد، مي‌رساند که گنبد فراز حرم و ايوان با حفظ اساس پيشين برپا شده و گنبد هرمي کهن به گنبد پيازي شکل کنوني تبديل يافته است. در 939ق ايوان کنوني مدرسه‌ي فيضيه که در کتيبه از آن «عتبة العلية السنية الفاطميه» ياد شده است در زمان شاه طهماسب در مدخل شمالي صحن عتيق برپا مي‌شود. در 950ق به دستور شاه طهماسب مهمانسرا يا «مضيف» آستانه ساخته مي‌شود. در 965ق براي حفاظت از کاشيهاي نفيس مرقد، ضريح کاشي کنوني و در برابر آن ضريح فولادي توسط شاه طهماسب نصب مي‌گردد. مجموعه‌ي بناهاي آستانه بعد از شاه طهماسب همچنان در جهت توسعه و شکوه هرچه بيشتر مورد توجه قرار مي‌گيرد، که خوشبختانه آگاهيهاي جالبي در دو سه سفرنامه‌ي معتبر درباره‌ي آن وجود دارد. در دست بودن سه طرح از دورنماي شهر قم مربوط به قرن هفدهم ميلادي (قرن يازدهم هجري)، مدارک تصويري قابل توجهي را درباره‌ي آستانه‌ي حضرت معصومه (عليه السلام) در اختيار قرار مي‌دهد. کهن‌ترين آن مربوط به اولئاريوس و سال 1637 م/1047ق است. 30 سال بعد گرلو در تصوير خود از قم، بناي آستانه را گنبدي بزرگ در وسط تصوير عرضه مي‌کند. 35 سال بعد برون تصوير جالبتري از آستانه را عرضه مي‌دارد که عبارت است از بنايي سترک با گنبد پيازي شکل بر روي يک گردني کشيده و قبه‌اي بلند مرکب از چند گوي بر فراز آن. ولي جالبترين و استثنائي‌ترين و مستندترين سند، تصويري است از هنرمند نقاش فرانسوي ژوزف گرلو، دستيار شاردن سياح هنرمند نقاش فرانسوي ژوزف گرلو، دستيار شاردن سياح معروف فرانسوي که در سال 1667م از مجموعه آستانه‌ي حضرت معصومه (عليها السلام) تهيه کرده است. در اين تصوير مجموعه‌ي آستانه به صورت چهار صحن بزرگ مستطيل پي‌درپي در حاليکه در يک سوي آن رودخانه و در سوي ديگر قبرستان قرار دارد، به تصوير کشيده شده است. صحن اول با سردر آجري قوس‌دار بزرگ مياني و دو طاقنما در دو سوي آن، تنها ورودي مجموعه را تشکيل مي‌دهد. گرداگرد صحن را حجره‌هائي با پوشش گنبدي عرقچيني فرا گرفته و سطح صحن به صورت باغي منظم و زيبا نموده شده است که شاردن از آن با صفت «فرحبخش» ياد مي‌کند. شاردن ترجمه‌ي کتيبه‌ي سردر را که در ده بيت با آب طلا بوده و بنا را از آثار عهد شاه عباس دوم معرفي مي‌کند، نقل کرده است و ماده‌ي تاريخ آن را «مشتاق درک» يا 1065ق ذکر کرده است. از راه يک سردر واقع در وسط ضلع مقابل، به صحن دوم وارد مي‌شويم که چهارسوي آن داراي نماسازي ساده با طاقنماهاي آجري است. از سردر واقع در انتهاي صحن دوم به صحن سوم راه مي‌يابيم. حوض مستطيل بزرگي در وسط و چهار درخت در چهار گوشه‌ي آن و پلکاني پهن از سنگ مرمر در برابر سردر بزرگ و مجموعه‌ي بناهاي انتهاي صحن قرار دارد. شاردن درباره‌ي سردر مي‌نويسد: «سردر مرتفع اين حياط بسيار عالي و باشکوه مي‌باشد. قسمت سفلاي آن با مرمرهاي سپيد شفافي که همچون عقيق و سنگ سماق مي‌درخشد مستور شده است. قسمت علياي سردر که نيمه‌ي گنبد عظيمي مي‌باشد، با قطعات لاجوردي و زرين ضخيمي مزين گشته است». صحن چهارم، صحني است که بقعه‌ي اصلي را در بر دارد. در سه سوي صحن حجره‌هاي ايوان دار طلاب و متوليان و فضلاي حوزه‌ي مقدسه قرار داشته است. بناي حرم مرکب است از يک ايوان بزرگ در جلو و گنبد پيازي شکل با قبه‌هاي طلا در پشت آن. در دو سوي ايوان با شکوه بقعه‌ي آرامگاههاي شاه عباس دوم و شاه صفي با نماسازي ساده‌تر و وروديهاي مستقل قرار داشته است. شاردن در توصيف حرم چنين مي‌نويسد: «عمارت آستانه‌ي حضرت معصومه در مقابل قرار دارد و عبارت از سه بارگاه باعظمتي مي‌باشد که در کنار يکديگر واقع شده‌اند. مدخل بارگاه وسطي که به عمق 18 پا مي‌باشد، فوق‌العاده معظم و باشکوه است. سردر آن از سنگ مرمر شفاف عقيق مانند بنا شده است. سطح خارجي بالاي سردر که نيمه‌ي گنبد عظيمي مي‌باشد، با کاشيهاي بسيار زيبايي پوشيده شده و سطح داخلي آن کاملاً زرين و لاجوردي است. خود در که به ارتفاع 12 پا و به پهناي 6 پا مي‌باشد، از مرمر بلورين حاکي ماورايي (که نور از آن مي‌گذرد) تعبيه گشته است. سطوح تخته‌هاي در با صفحات سيمين مستور است و با تزيينات طلايي و قلمکاري و صيقلي خاتمکاري فوق العاده نفيس بوجود آمده است. بارگاه هشت ضلعي مي‌باشد و گنبد مرتفعي آسمانه‌ي آن را پوشانيده است. قسمت سفلاي بارگاه به اندازه‌ي 6 پا با صفحات عظيم سنگهاي سماق، منقش به ازهار زرين و رنگين که از فرط تلالؤ چشم تماشائيان را خيره مي‌سازد، پوشيده شده است. قسمت علياي آن با صفحات زرين و لاجوردي فوق العاده درخشاني که عبارات و کلمات ادعيه و احاديث بر روي آنها مسطور مي‌باشد، مستور گشته است. متن سطح داخلي گنبد نيز بعينه همينطور مي‌باشد. اين گنبد بسيار عظيم و بي‌نهايت عالي است و سطح خارجي آن مثل سردر خاتم کاري شده است. در بالاي گنبد رأس مناره‌اي افراشته شده است (منظور قبه‌ها و گويهاي فراز گنبد است) که بر سر آن هلالي تعبيه گشته و در تصوير مربوطه ملاحظه مي‌شود. اين دستگاه که عظمت آن بخصوص قابل توجه مي‌باشد، از گلوله‌هايي به اندازه‌هاي مختلف که بر رويهم قرار گرفته است، درست شده و به ارتفاع 20 پا به نظر مي‌آيد. تمام آن از طلاي ناب است». تاورنيه سياح ايتاليايي نيز با اختصار بيشتر اين مجموعه را به همين وضع معرفي کرده است. با توجه به آنچه که گذشت ملاحظه مي‌گردد که فضابنديهاي موجود مجموعه‌ي آستانه با آنچه که در عهد صفويه ايجاد شده بود متفاوت است. چنانکه صحنهاي چهارگانه‌ي عهد صفوي و تعدادي از بناهاي آن مجموعه دگرگون و يا از ميان رفته بوده است. صحن اول به مجموعه‌ي «دارالشفاء» تبديل گشته و صحن دوم و سوم درهم ادغام و مدرسه‌ي فضيه را تشکيل داده‌اند و صحن چهارم به صورت صحن عتيق بدون تغيير عمده با حفظ اختلاف سطح نسبت به صحن سوم همچنان برجاي مانده است. با ايجاد مدرسه‌ي فيضيه و سازماندهي آن به عنوان يک مرکز مهم آموزش علوم ديني به تدريج ارتباط زوار با حرم از راه مدرسه‌ي فيضيه مشکل مي‌گردد و در نتيجه در آغاز قرن چهاردهم با ايجاد صحن وسيع اتابکي (صحن جديد) و ايجاد سه ورودي در سه جانب آن، راه ورود اصلي زوار تغيير داده مي‌شود و صحن جديد نقش اساسي را در جلب و جذب زائران برعهده مي‌گيرد و در نتيجه به گونه‌اي منطقي ايوان آيينه به عنوان چشم‌گيرترين نماي حرم، جانشين ايوان طلا در صحن عتيق مي‌گردد. اينکه با آنچه که گفته شد به اختصار به معرفي آثار مجموعه‌ي موجود در آستانه مي‌پردازيم:
حرم و گنبد طلا: حرم به عنوان هسته‌ي مرکزي و کهن‌ترين بخش آستانه براساس طرح هشتگانه و دهانه‌اي به طور 8/50 متر بنا شده است. در اصل در وسط هر يک از صفه‌هاي هشتگانه دري به پيرامون حرم وجود داشت که در حال حاضر تنها از درهاي طلا و نقره‌ي ميان حرم و ايوان شمالي و حرم و رواق شرقي برجاي مانده است. ازاره‌ي حرم از مرمر خوش نقش شفاف پوشيده شده و بر فراز آن حاشيه‌اي کمربندي از کاشي معرق و سپس کتيبه‌اي به خط ثلث از کاشي معرق به رنگ طلائي و سفيد (سفيدها تعميري هستند) بر روي زمينه‌ي لاجوردي شامل چندين حديث نقش بسته است. از آن به بعد به بلندي 3 متر سطح ديوارها با قاب و آيينه‌هاي نقش‌دار رنگين زينت شده که باني آن کيکاوس ميرزا مي‌باشد. او در 1251ق کاشيهاي صوفي را به آيينه کاري تبديل کرد. فراز آيينه‌کاريها کتيبه‌ي گچبري به عرض 60 سانتيمتر تمامي بدنه‌ي حرم را پوشانيده که بخش عمده‌ي آن بازمانده‌ي عصر صفوي است. متن کتيبه عبارت است از: سوره‌ي مبارکه‌ي دهر، از آيه‌ي 20 سوره‌ي مبارکه‌ي حشر تا پايان آن، آيه‌ي شريفه از سوره‌ي فتح. در بالاي کتيبه در گوشه‌ها با ايجاد ترنبه‌ها طرح هشت ترک بدنه به شانزده ترک تبديل يافته است. سپس دوره‌ي پاطاق سقف بر روي آنها استوار شده است. مقرنس زير سقف در 6 رديف و هر رديف در 16 قفسه انجام گرفته و با مهارتي خاص به مقرنسهاي پوشش صفه‌ها و ترنبه‌ها متصل گرديده است. مقرنس‌بندي طاق را بايد از آثار دوران صفويه دانست که همزمان با آيينه‌کاري بدنه‌ها، آنها را آيينه پوش کرده‌اند. در مرکز سقف، فلکه‌ي گچبري با طرح يک شمسه‌ي شانزده ضلعي از آيينه‌هاي نقش‌دار رنگين نظر را به خود جلب مي‌نمايد. گنبد خارجي بنا با طرح پيازي شکل به ارتفاع 16 و محيط 35/60 متر بر روي گردني بلند به ارتفاع 6 متر بنا شده است. سطح گنبد که در زمان صفويه با کاشيهاي معرق پوشيده شده بود، در 1218ق در عهد فتحعليشاه با خشتهاي زراندود پوشانده شد. گردني گنبد از سطح بام تا 90 سانتيمتر از آجر تراش و بعد به ارتفاع يک متر از کاشي فيروزه‌اي است. در بالاي گردني و در زير پاکار گنبد کتيبه‌اي به عرض 60 سانتيمتر مرکب از 12 ترنج کشيده و 12 ترنج چهار پر شامل شش بيت از فتحعليخان صبا ملک الشعراء با مطلع:

آتش موسي عيان از سينه‌ي سيناستي * * * يا که زرين بارگاه بضعه‌ي موساستي

بر جلوه‌ي گنبد افزوده است. بر تارک گنبد ميله‌اي به ارتفاع 6 متر مرکب از چند قبه‌ي زرين استوار شده است. مرقد مطهر: اين مرقد به اعتبار کاشيهاي نفيس و استثنائي آن از ارزشمندترين آثار هنر دوران اسلامي ايران به شمار مي‌رود. طول مرقد 2/90، عرض آن 1/20 و ارتفاع آن 1/20 متر است. سطح مرقد با 15 پارچه خشتهاي مستطيل 59×40 سانتيمتر کتيبه‌دار پوشش شده است. طرح کلي مجموعه محراب گونه‌ايست با يک حاشيه‌ي کتيبه‌ي دور تا دور و طرحهاي گياهي پرکار در وسط. خط کتيبه‌ها کوفي، ثلث و نسخ و به رنگهاي طلايي، قهوه‌اي و شنجرفي در زمينه‌هاي رنگارنگ است. کتيبه‌ها عبارتند از آية الکرسي و آياتي ديگر از قرآن مجيد. کاشيهاي بدنه‌ها به صورت خشتي لب برگردان، دوال ساده، هشت ضلعي، کوکبي‌هاي شانزده ضلعي، هشت ضلعيهاي پاپيوني و مربع با طرحهاي زيباي گياهي و کتيبه‌هائي به رنگ طلائي در زمينه‌ي لاجوردي، مشکي، در زمينه‌ي شنجرفي بر آنها نقش بسته است. کتيبه‌ها شامل سوره‌هائي از قرآن مجيد، احاديث نبوي، نام سازنده‌ي کاشي و تاريخ رحلت حضرت معصومه (عليها السلام) است. واقف کاشيهاي مرقد، امير مظفر احمدبن اسماعيل سردودمان ملوک آل مظفر، از اميران دولت سلجوقيان است. نام هنرمند خطاط و سازنده‌ي اين کاشيهاي نفيس محمدبن ابي طاهربن ابي الحسين ثبت شده که آثار نفيس او در آستان قدس رضوي، در بهشت در قم معروف است. سال ساخت کاشيها ميان 605 و 613ق ثبت شده است. اين کاشيها گذشته از ارزش هنري از نظر جنبه‌هاي فني و نحوه‌ي لعاب دادن بويژه در زمينه‌ي ترکيب طلا و لاجورد و حفظ شفافيت رنگ آنها با درجه‌ي حرارتهاي مختلف کوره نيز از اعتباري بالا برخوردار است. ضريح کاشي: از آثار شاه طهماسب در سال 950ق است. طول آن 4/80، عرض 4/40 و ارتفاع 2 متر، پوشش آن از کاشيهاي معرق با زمينه‌ي فيروزه‌اي و ترکيبي از طرحهاي گياهي دوران صفويه مي‌باشد. در بالا، دور تا دور، کتيبه‌اي به خط نسخ و به رنگ سفيد بر روي زمينه‌ي لاجوردي شامل صلوات کبيره نقش بسته است. در طلاي جانب شمالي اين ضريح مربوط به سال 1213ق و زمان فتحعليشاه قاجار است. ضريح نقره‌ي کنوني ضريحي است که در سال 951ق به دستور شاه طهماسب از فولاد ساخته شده بود و در 1230ق به دستور فتحعليشاه آن را نقره‌پوش ساخته و تاکنون چند بار دستخوش تغييرات اساسي شده است. درهاي طلا و نقره‌ي حرم: در طلاي حرم که متصل به رواق ايوان طلا نصب شده، داراي 3/20 متر بلندي و 2/80 متر پهنا مي‌باشد. صفحه‌ي زيرين آن نقره و روي آن با ورقه‌هاي طلا، طرحهاي مختلف اژدر درهم و کوکبي آراسته شده است. اشعاري از دانش نيز بر آن نقش بسته است. سال ساخت آن 1221ق است. در نقره در ضلع شرقي حرم به ارتفاع 2/75 متر و عرض 1/70 متر کار گذارده شده است. کنده‌کاريهاي زيبا و اشعاري از شوريده‌ي شيرازي در آن نقش بسته است. باني آن حسينقلي خان مافي، نظام السلطنه و سال وقف 1310ق است.
واحدهاي پيوسته به حرم: با توجه به اعتبار و اهميت هسته‌ي مرکزي حرم، در طول زمان، واحدهاي مختلفي براي پذيرفتن زيارت کنندگان و يا آرامگاههائي براي شخصيتها بنا گرديده و در گذشت زمان نيز تغييراتي در آنها بوجود آمده است. واحدهاي عمده‌ي موجود عبارتند از: ايوان طلا، ايوان آيينه، مسجد بالاسر، رواق شرقي، رواق جنوبي، دارالحفاظ، مقبره‌ي شاه صفي، مقبره‌ي شاه سليمان، مقبره‌ي شاه عباس دوم، مقبره‌ي ميرزا علي اصغر خان اتابک، مقبره‌ي قائم مقام و موزه. ايوان طلا: واقع در صحن عتيق، از بناهاي زمان شاه اسماعيل صفوي شامل ايوان بزرگ مياني و دو ايوان کوچکتر قرينه‌ي جانبي. دهانه‌ي ايوان بزرگ 9 و ارتفاع آن 4/80 متر است. ازاره‌ي آن از کاشيهاي ساده و هشت گوش فيروزه فام عهد صفوي و بالاي آن کتيبه‌اي با کاشي معرق از عهد فتحعليشاه و سال 1225ق به خط سفيد بر روي زمينه‌ي لاجوردي شامل احاديثي چند است. بالاي کتيبه‌ي سطح ديوارها با کاشيهاي معرق زمينه‌ي لاجوردي خوش نقش صفوي پوشش شده و بر روي آن کتيبه‌ي معرق صفوي به خط طلائي و به عرض 60 سانتيمتر به تاريخ 925ق قرار گرفته است. از کتيبه به بالا را در زمان ناصرالدينشاه با خشتهاي زراندود پوشش کرده‌اند. سقف نيم طاق گنبد نيز با مقرنس طلا پوشش شده است. گلدسته‌هاي دو جانب ايوان به بلندي 17/40 متر از سطح بام و قطر 1/5 متر با پوشش کاشي به شيوه‌ي گره‌سازي پيچ زينت شده است. در بالا در گلوگاه کتيبه‌اي از کاشي سفيد قرار دارد که آيه‌ي مبارکه‌ي: «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» در روي آن خوانده مي‌شود. روي کتيبه مقرنسي خوش قطار در سه رديف اجرا شده و سپس گلدسته‌اي زيبا با پوشش چتري طلائي بر روي 12 ستونچه‌ي چوبي از چوب ساج بر فراز آن استوار گشته است. اساس مناره‌ها مربوط به عهد صفوي و زمان بناي ايوان است. در 1198ق اين دو گلدسته به دستور لطفعليخان زند که حکمران اصفهان و قم و کاشان بود بازسازي مي‌شود، ولي باز دچار شکست مي‌گردد و در آغاز سلطنت ناصرالدينشاه بعد از تذهيب ايوان، محمدحسين خان شاهسوند (شهاب الملک) گلدسته‌هاي کنوني را برپا مي‌کند و در سال 1301ق کامران ميرزا پوشش کاشي آنها را زراندود مي‌سازد. ايوان آيينه: واقع در نماي شرقي حرم، يکي از چهار ايوان صحن جديد و پر جاذبه‌ترين منظره در مجموعه‌ي آستانه. اين ايوان ترکيبي است از يک پيش ايوان ستوندار با سقف صاف در جلو که از آن به عنوان تالار ياد مي‌شود و ايوان اصلي با پوشش قوس‌دار در پس آن. ستونها از سنگ يکپارچه به بلندي 10 متر با قلمه‌هاي پيچ و پايه‌ي ستون و سرستونهاي حجاري شده از نمونه‌هاي استثنائي به شمار مي‌روند. طول اين پيش ايوان 12 و ارتفاع آن 14/80 متر است. در دو سوي آن دو کفکش و بالاي آنها هر يک تالارچه‌اي زيبا بنا شده است. پوشش زير سقف پيش ايوان و تالارچه‌ها به گونه‌ي قاب‌بندي و آلت‌سازي منبت تخته پوش و با آيينه و نقشهاي رنگي زينت شده است. چهار نقش برجسته‌ي حجاري شده در روي ازاره‌ي کفشکنها که تصويري از کفشداران قديم را نشان مي‌دهد، از کارهاي زيباي حجاري دوران قاجار است. ايوان اصلي به دهانه‌ي 9 و بلندي 14/80 متر بنا شده است. ازاره‌ي آن با تخته مرمرهاي بزرگ و خوش‌نقش محلات به طول 3/25 و 3 متر پوشش شده است. دو تخته‌ي جلو از نظر حجاري و ريزه‌کاري و تنوع طرحهاي گياهي و پرنده از شاهکارهاي دوران قاجار به شمار مي‌روند. بالاي ازاره به کمک قاب آيينه‌هاي قدي و کوچک با طرحهاي زيبا و نقاشيهاي رنگين پوشش شده و سپس کتيبه‌اي به عرض 30 سانتيمتر و به طول 23/40 متر به خط نسخ از سنگ مرمر قرار دارد که با «أللَّهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ…» آغاز شده و مربوط به بناي ايوان در عهد ناصرالدينشاه، توسط امين السلطان است. بدنه‌ي بالاي کتيبه و جدار شاه‌نشينها و مقرنسهاي سقف، صفه‌ها و ايوان بزرگ همه آيينه‌کاي شده است. آويزهاي پا بلند مقرنس سقف از جلوه‌اي چشم‌گير برخوردارند. دارالحفاظ واقع در مدخل رواق آيينه نيز از نظر مقرنس سقف اثري ممتاز به شمار مي‌رود. بر فراز جرزهاي ايوان دو مناره به ارتفاع 28 متر از سطح بام و قطر 2/30 متر با پايه‌ي هشت ترک و بعد دوازده ترک شکم‌دار و سپس استوانه‌اي شکل بنا شده است. بر فراز آن گلدسته‌ي خوش تناسبي استوار گشته است. سراسر بدنه‌ي مناره‌ها با کاشيهائي در طرحهاي مختلف از جمله نقش شير و خورشيد تزيين شده است. راه‌پله‌‌ي دو زوجي داخل مناره‌ها از نظر معماري کاري ارزنده به شمار مي‌رود. استاد معمار ايوان و گلدسته‌ها استاد حسن معمار قمي و سال بناي آن 1303ق است. مسجد بالاسر: اين بنا در سال 1236ق توسط شاهزاده حسام السلطنه به جاي عمارت «مضيف» دوران شاه طهماسب (945ق) شامل سه گنبد پي‌درپي با ازاره‌ي کاشي و تزيينات گچبري و محرابي زيبا بنا گرديد. در 1338ق آيت الله فيض خرابه‌ي غرب بنا را به عرض 8 و طول 48 متر بدان افزود که فضايي شد به عرض 14 و طول 48 متر با شش چشمه روي‌پوش. اين بنا را در قرن چهاردهم شمسي مرحوم سيد ابوالفضل توليت (متولي آستانه‌ي مقدسه) خراب کرد و به جاي آن رواق وسيع کنوني را با سطح صاف تيرآهني بنا نهاد. ازاره‌ي رواق کنوني از مرمر سنندج و داراي طاقنماهاي تزييني از کاشي معرق است. رواق شرقي: اساس آن همزمان با بناي ايوان آيينه در 1300ق در محل «مسجد پايين پا» گذارده شد. بعدها با انجام تغييراتي در پيرامون حرم و افزودن حجره‌ي کشيکخانه و دو محوطه‌ي خزانه‌ي شمالي و جنوبي حرم بدان، وسعت يافت. ميان رواق و حرم سه درگاه ايجاد شده که در نقره‌ي حرم به گونه‌ي تزيين در درگاه مياني قرار دارد. مقابل اين در، در سمت شرقي نيز در نقره‌ي ديگري قرار دارد که به ايوان آيينه راه مي‌دهد. طول رواق 23 و عرض آن 3/50 متر است با ازاره‌ي سنگ مرمر و پوشش آيينه‌کاري گنبد رواق واقع ميان دو در نقره با توجه به ستونهاي هشتگانه آيينه‌کاري و سرستونهاي گچبري زير گنبد و پوشش مقرنس آيينه‌کاري 16 آويز آن، از نظر تزييني از جلوه‌ي خاصي برخوردار است. رواق جنوبي: به طول 8 و عرض 3/50 متر با ازاره‌ي مرمر و پوشش آيينه‌کاري. بخشي از اين رواق عبارت بود از بنائي که در 1053ق شاه سليمان به عنوان آبدارخانه براي آرامگاه شاه صفي ساخت و بعدها به کشيک خانه‌ي خدام تبديل شد. در 1380ق قائم مقام رشتي رواق کنوني را ايجاد کرد. دارالحفاظ: ايوانچه‌اي واقع در بالاي ورودي حرم در ايوان طلا، با تزييناتي از کاشي معرق زمينه‌ي لاجوردي. در کمرگاه آن کتيبه‌ايست از کاشي معرق شامل حديثي در فضيلت زيارت حضرت معصومه (عليها السلام): «قال مصنف عيون اخبار الرضا فيما جاء عن الرضا في زيارة فاطمة بنت موسي بن جعفر عليهم السلام، حدثنا ابي عن محمدبن موسي بن متوکل قال حدثنا علي بن ابراهيم بن هاشم عن ابي الحسن الثالث عن الرضا سئل من زيارة فاطمة بنت موسي بن جعفر فقال من زارها فله الجنة صدق ابن رسول الله صلي الله علي محمد خاتم النبيين و آله الطيبين و عترته الطاهرين». صحن عتيق: از آثار دوران صفويه، طرح کنوني عبارت است از هشت ضلعي مختلف الاضلاع، طول جهات اصلي شمالي- جنوبي 34/30 و شرقي- غربي 33/30 متر و چهار ضلع کوچک به پخ 3/40 متر مي‌باشد. گذشته از ايوان طلاي جنوبي و ايوان شمالي (واقع در پشت مدرسه‌ي فيضيه) بقيه‌ي بناها و آرامگاههاي پيرامون صحن از سال 1245ق به بعد بنا شده‌اند که عمده‌ي آنها عبارتند از: گنبد فتحعليشاه، گنبد محمدشاه، مقبره‌ي مهدعليا، گنبد معتمد، گنبد نظام الدوله، مقبره‌ي قهرمان ميرزا، مقبره‌ي صدراعظم، کتابخانه‌ي آستانه، دفتر توليت آستانه. ايوان شمالي صحن عتيق: شامل ايوان بزرگ مياني و دو ايوان جانبي. ايوان مياني با 8/75 متر دهانه و بلندي 12/5 متر از آثار دوران صفوي (925ق) است که در سال 1301ق مرمت و تزيين شده است. ازاره و جرزهاي دو طرف از کاشي هفت رنگ و لچکيها از کاشي معرق با کتيبه‌اي به خط نستعليق بر روي کاشي خشتي لاجوردي است. زير پوشش ايوان تزيينات مقرنس آويزدار گچي اجرا شده است. روي بام، وسط ايوان، نقاره خانه‌اي قرار دارد که سقف آن بر روي هشت ستون چوبي زيبا استوار شده است. سقف آن هرمي شکل و با خشتهاي زراندود پوشش شده که از تزيينات دوران فتحعليشاه است. بر روي جرز شرقي ايوان ساعت بزرگ «کوبنده» و منجنيقي که زنگ و چکش سنگين بدان متصل است، نصب شده‌اند. اين ساعت در سال 1278ق توسط مشکوة الملک اهداء شده است. در اين ايوان کتيبه‌ي وقفنامه‌ي قنات ناصري که براي مصرف مردم قم توسط ناصرالدينشاه در 1278ق وقف گرديده و ده محله‌ي شهر را سيراب مي‌ساخته نيز نصب مي‌باشد. در برابر کليه‌ي حجره‌هاي دو سوي شرقي و غربي صحن ايوان‌هاي زيبائي با تزيينات کاشي و مقرنس گچي وجود دارد که به مجموعه‌ي صحن جلوه‌ي خاصي مي‌بخشد. صحن اتابکي: بناي اين صحن بزرگ از سال 1295 تا 1303ق به طول انجاميد. اين صحن از ترکيب دو مستطيل بزرگ (49/80×86/60 متر) و کوچک (10×30 متر) با گوشه‌هاي پخ بوجود آمده است. در ميان چهار جهت صحن، چهار ايوان ايجاد شده که زيباترين آنها، ايوان آيينه، در جانب شرقي حرم مطهر است. ايوان شمالي: به دهانه‌ي 7 و بلندي 12 متر. ازاره‌ي آن از سنگهاي حجاري با گلهاي برجسته و اسپرهاي کاشي است. کتيبه‌ي کمربندي آن از کاشي معرق با دو خط نسخ و کوفي به تاريخ 1303ق حديثي است درباره‌ي قم که در آن مردم ري نيز اهل قم خوانده شده و از مزاياي قميين برخوردار بوده‌اند. پوشش ايوان به شيوه‌ي رسمي سازي با کاشيهايي به شيوه‌ي گره زينت يافته که نام محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) و علي (عليه السلام) به نسخ با کاشي معرق در ميانشان خوانده مي‌شود. بر روي نماي جرزهاي دو طرف طرح نيم ستونهاي تزييني برجسته با سرستونهائي زيبا اجرا شده که بر فراز آنها دو گلدسته به بلندي 6 متر استوار گشته است. کتيبه‌ي پيشاني ايوان به خط نستعليق سفيد بر روي زمينه‌ي لاجوردي حاوي شش بيت سروده‌ي «پروانه» جلوه‌ي مطلوبي به ايوان بخشيده است. ايوان شرقي: روبروي ايوان آيينه به دهانه‌ي 7/80 و بلندي 13/60 متر. ازاره‌ي آن از سنگ سياه حجاري شده و نماي بالاي آن داراي پوشش کاشي به شيوه‌ي گره سازي هفت رنگ است. کتيبه‌ي کمربندي آن از کاشي خشتي به خط سفيد روي متن لاجوردي است که در آن به بناي قبه‌ي نخستين توسط زينب بنت الجواد (عليه السلام) اشاره شده است. در بالاي کتيبه‌ي کمربندي پاطاق پوشش مقرنس ايوان بالا آمده است. مقرنس سقف ايوان که از چند گروه هشت قطاري ترکيب يافته، از نمونه‌هاي بسيار جالب مقرنس بندي به شمار مي‌رود که از آن جمله است ترنجهاي کاشي معرق آن. بر فراز جرزهاي جانبي دو مناره به بلندي 9 متر با تزيينات کاشي برپا شده است. کتيبه‌ي پيشاني ايوان از کاشي معرق به خط نسخ با رنگ سفيد روي متن لاجوردي حاوي آيات قرآني است. روي تيزه‌ي ايوان ساعتي بزرگ نصب شده است. ايوان جنوبي: به اندازه‌ي ايوان شمالي و تزييناتي همانند آن. در فاصله‌ي ايوانهاي چهارگانه‌ي اصلي، پيرامون صحن 35 بقعه با ايواني در برابر هر يک وجود دارد که ازاره‌ي نماسازي دورادور صحن با سنگ حجاري و سپس فراز آن با پوششي از کاشي تزيين شده است. زير هره‌ي سنگي لب بام کتيبه‌اي از کاشي خشتي بطول 258/80 متر به خط نستعليق از «خوشنويس تبريزي» حاوي دو قصيده از «ميرزا فتح الله شيباني کاشاني» بر رويهم 89 بيت که مصرع اول به رنگ سفيد و مصرع دوم به رنگ طلائي نوشته شده نقش بسته است. حوض مرمر: در وسط صحن حوض بيضي مرمرپوش بزرگي به طول 20 متر قرار دارد که با انعکاس نماي چشمگير ايوان آيينه در آن، جلوه‌اي کم نظير به صحن با روح آستانه مي‌بخشد. سردرهاي ورودي: در پشت ايوانهاي شرقي، شمالي و جنوبي به خارج صحن سه سردر بزرگ قرار دارد که گروه فراوان زواران آستانه بوسيله‌ي آنها بدرون راه مي‌يابند. نقشه و هيأت کلي و تزيينات آنها بجز برخي اختلافها بهم شباهت بسيار دارند که از آن ميان سردر شرقي را معرفي مي‌کنيم: اين سردر به دهانه‌ي 2 و بلندي 12 متر است. ازاره‌ي سنگي حجاري شده با بغله‌ها و سپر و جرزهاي کاشيکاري در مايه‌ي گره مي‌باشد. کتيبه‌ي کمربندي آن از کاشي خشتي به خط نستعليق سفيد بر روي زمينه‌ي لاجوردي حاوي چهار بيت از ميرزا صادق پروانه است. پوشش زير نيم طاق به شيوه‌ي رسمي سازي با تزييني از کاشي صورت گرفته است. بر فراز آن چهار گلدسته شبيه به هم با پايه‌ي هشت ترک به ارتفاع 6 متر برپا شده است. در پيشاني سردر کتيبه‌ايست سروده‌ي «سيد غمخوار» به تاريخ 1304ق. باني صحن جديد ميرزا علي اصغر اتابک صدراعظم دوران ناصري است و معمار آن استاد حسن معمار قمي که از ديگر آثار مهم او مي‌توان مسجد سپهسالار تهران و تيمچه‌ي معروف قم را ياد کرد. کاشيکاران و بنايان معتبر مجموعه نيز عبارت بوده‌اند از: استاد محمدباقر قمي، حاج غلامعلي و استاد محمد شيرازي. موزه‌ي آستانه به اعتبار آثار هنري پرارزش آن، بويژه مجموعه‌اي از نفيسترين آثار کاشي، قالي و قاليچه، قرآنهاي خطي و آثار فلزي، از جمله موزه‌هاي معروف ايران بشمار مي‌آيد. شخصيتهاي دفن شده: از شخصيتهاي معروفي که در داخل و پيرامون آستانه به خاک سپرده شده‌اند و قبر برخي از آنها شناخته شده است، به افراد زير مي‌توان اشاره داشت: محمدبن حسن صفار قمي مؤلف بصائر الدرجات؛ ابوعبدالله محمدبن خالد برقي؛ مولي عبدالرزاق لاهيجي ملقب به فياض، صاحب شوارق الالهام؛ قاضي سعيد قمي؛ ابوالحسن علي بن حسين بن موسي بن بابويه القمي، پدر رئيس محدثين شيخ صدوق؛ زکريابن آدم بن عبدالله بن سعد اشعري قمي، از اصحاب حضرت رضا (عليه السلام)؛ ابوالقاسم جعفربن محمدبن موسي بن قولويه، استاد شيخ مفيد در فقه و صاحب تاريخ شهور و حوادث؛ علي بن ابراهيم بن هاشم قمي، صاحب تفسير القرآن و الشرايع؛ محمد طاهربن محمدحسين قمي، صاحب اربعين در فضايل اميرالمؤمنين؛ قطب الدين سعدبن هبة الله راوندي، صاحب الخرائج و الجرائح و المغني؛ آدم بن اسحق بن آدم اشعري قمي؛ ابو جرير زکريا ابن ادريس؛ ميرزا حسن فرزند مولي عبدالرزاق لاهيجي، صاحب شمع اليقين؛ ابوالقاسم بن محمد حسن جيلاني مشهور به ميرزاي قمي، صاحب قوانين الاصول و بالاخره حاج شيخ عبدالکريم حائري، گسترش دهنده‌ي حوزه‌ي علميه‌ي قم و حضرت آيت الله بروجردي.
موقوفات آستانه از زمان صفويه فزوني گرفته و در نتيجه تشکيلات اداري و توليت آن گسترش يافته است. شاه طهماسب سيد حبيب الله، پسر ميرسيد حسين خاتم المجتهدين را به توليت آستانه گماشت و او به توسعه‌ي تشکيلات آستانه پرداخت و مشاغل زير را بوجود آورد: 1) مستوفي، مسئول امور مولي؛ 2) مشرف، مسئول ثبت اسناد و هداياي آستانه؛ 3) خازن، مسئول نگهداري نفايس؛ 4) ضابط، مسئول اموال خارج از خزانه؛ 5) سرکشيک، مسئول انتظام داخلي آستانه؛ 6) خطيب، کسي که هر شب با حضور خدام خطبه‌اي شامل حمد و ثناي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و دعاي سلطان وقت مي‌خواند؛ 7) خادم، تحت نظر سرکشيک، عهده‌دار نگهباني بود. در سال 1314ش آئين نامه‌اي براي آستانه تدوين و امور آن به چهار شعبه تقسيم گرديد: دفتر آستانه، موزه، کشيک خدام، تنظيف. مسئولان دفتر عبارتند از: معاون توليت، مدير دفتر و محاسب، مباشر تعميرات و وصول عايدات. کشيک آستانه بر عهده‌ي 90 نفر خادم گذارده شد که در سه کشيک انجام وظيفه مي‌کردند. هر گروه شامل يک سرکشيک، يک ضابط، دو پليس و 26 خادم. کار تنظيف مجموعه‌ي آستانه برعهده‌ي «فراشان» است. اعتبار مورد مصرف از محل آستانه و آرامگاههاي پادشاهان، فروش بليط موزه و نذورات تأمين مي‌گردد. مجموعه‌ي آستانه‌ي مقدسه‌ي حضرت معصومه به شماره‌ي 128 در فهرست بناهاي تاريخي ايران به ثبت رسيده است.

کتابنامه:
راهنماي قم، 41-107؛ گنجينه‌ي آثار قم، ج1؛ تاريخ قم، آثار تاريخي تهران، 367-369؛ سياحتنامه‌ي شاردن، ترجمه‌ي محمد عباسي، 65/3-66؛ اسناد مصور اروپائيان از ايران، ج2؛ بارگاه معصومه، بيژن سعادت، فلورانس 1977؛ فهرست بناهاي تاريخي و اماکن باستاني ايران، 234-235.

منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد