خانه » همه » مذهبی » آمادگی برای نماز

آمادگی برای نماز

مهیا شدن و آمادگى براى نماز در تحصیل حضور قلب و کنترل قوه خیال در نماز ، نقش بسزایى دارد . اگر هر عملى و یا گفتارى از انسان بدون مقدمه صادر گردد ، ناقص خواهد بود . لذا آدمیان براى انجام امورى که برایشان مهم است ، مقدماتى را فراهم مى کنند تا عمل منظور ، به بهترین شکل انجام گیرد از باب مثال براى رفتن به ملاقات بزرگى ، خود را کاملا مهیا مى کنند و قبل از آن که به محضر آن بزرگ برسند ، ذهن خود را متوجه آن محضر و بزرگ مى نمایند و براى این که با بهترین صورت ، به دیدار بروند ، چگونگى گفتار و اعمال خود را در آن محضر کنترل مى کنند . یکى از عرفاى بزرگ مى گوید : « بنده اى که براى خدمت و عبادت در پیشگاه خداى متعال مى ایستد ، موظلف است با قلب و تمام جوارح و اعضا اظهار عبودیت و بندگى کند و قیام در هنگام نماز از همین معنا است ، و کمال قیام بدن به این است که با طمأنینه و آرامش و هیبت و حیا باشد و شخص نمازگزار سر خود را پایین باندازد و به موضع سجده بنگرد و گردن و پشت خود را راست نگه دارد و دست هاى خود را بر روى رانها بگذارد بدون اینکه با دست هایش بازى کند و یا پاهاى خود را حرکت دهد ، و دقت کند که سر انگشتان پا به سمت قبله باشد و بین دو قدم از یک انگشت تا یک وجب فاصله باشد و ثابت و استوار بایستد ، و کمال قلب در هنگام نماز به این است که این سخن خداى تبارک و تعالى را پیوسته در مرأى و منظر پروردگارت هستى و او تو را مى بیند . سکون و آرامش در هنگام نماز ، کنایه از مطیع بودن انسان در مقابل اوامر و نواهى الهى و نشانه حیا و شرمسارى او از قصور و تقصیر در بندگى و عبادت حق به قدر امکان است ، و اینکه دست ها را باید روى رانها گذاشت و پاها را مرتب بر زمین نهاد ، اشاره به این است که او در مقام خدمت است و بر قدم خوف و رجا ایستاده است و سر را که به پایین گرفت و به محل سجده نگاه کرد ، کنایه از دورى جستن از کبر و غرور مى باشد ، و مى بایست پیوسته به یاد قیامت و وقوف در پیشگاه حضرت حق باشد و با خود چنین تصور کند که اگر نزد یکى از سلاطین و ملوک دنیا حاضر شود و خیانت و تقصیرى هم از او نسبت به آن سلطان سر زده باشد ، حالش چگونه خواهد بود و چگونه سراسر وجودش ناظر به این معنا است که آیا آن سلطان ، چه دستورى درباره او صادر مى کند و چه خطابى به او مى نماید ؟ آیا او را مى پذیرد و یا از خود مى راند و چگونه با تمام وجود مرتّب و آرام در برابر او مى ایستد . اگر نفسش که به لهو و لعب عادت نموده در هنگام حضور در پیشگاه حضرت ذوالجلال . در خشوع و آرامش ( لااقل به اندازه حضور در مقابل آن سلطان ) با او همراهى ننمود ، مى بایست که نفس خود را مورد عتاب قرار دهد و او را سرزنش کند که : اى خبیث ! من شرم درام از اینکه ذات اقدس حق از بنده مملوکى که مالک نفع و ضرر و مرگ و حیات خویش نیست ، در نزد تو پست تر باشد ، و مرا به کجا مى برى و به چه ملکه اى مى خواهى مرا بیفکنى ! ! مى خواهى مرا نزد سید و مولایم از همه پست تر گردانى ؟ ! اگر تو از او حیا نمى کنى و از خطا و تقصیر خویش منفعل و سرمشار نمى شوى ، لااقل از این مقام خطیرى که در آن قرار گرفته اى بترس و از اعمال قبیح خود بر حذر باش ! از رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده که فرمود : « آیا کسى که در هنگام نماز صورتش را این طرف و آن طرف مى کند ، از این نمى ترسد که خدا صورتش را به صورت حمارى برگرداند . » 1 در روایت است که حضرت داوود ( علیه السلام ) وقتى مى خواست به صحرا براى مناجات برود ، از یک هفته قبل مقدمات آن را فراهم مى نمود مثلا یک هفته روزه مى گرفت یعنى چون نظر خدا به دل است ، باید قلب را پاک نمود ، بعد رو به سوى او آورد . 2 نقل شده است : هنگامى که امام حسن مجتبى ( علیه السلام ) براى نماز بر مى خاست ، بهترین لباس هاى خود را مى پوشید . از آن حضرت پرسیدند : چرا بهترین لباس خود را مى پوشید ؟ امام در پاسخ فرمود : « خداوند ، زیباست و زیبایى را دوست دارد به همین جهت من لباس زیبا براى راز و نیاز با پروردگار مى پوشم ، و هم او فرموده است ، که به هنگام رفتن به مسجد ، زینت خود را برگیرید » .
3 امام خمینى براى نماز ، تمیزترین جامه ها را بر تن مى کردند . ایشان ، بعد از تطهیر و گرفتن وضو ، ریش مبارک خود را شانه مى کردند عطر مى زدند و بعد از گذاشتن عمامه بر سرشان به نماز مى ایستادند . حضرت امام ، حتى در هنگام بیمارى و در عین خونریزى و با وجود زخم بزرگ شکم ، در موقع نماز ، تمیزترین جامه ها را که بدون آلودگى بود بر تن مى کردند .
4 محمود بروجردى نقل مى کند : جاب این بود که امام خمینى همیشه موقع نماز عطر و بوى خوش مصرف مى کردند و شاید بدون بوى خوش سرنماز نایستاده باشند . حتى در نجف هم که نماز شب را روى پشت بام مى خواندند ، در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند .
5 شهید مطهرى اهمیت فوق العاده اى براى نماز قائل بودند ، ایشان هرگز با لباس خانه نماز نمى خواندند به خصوص نماز صبح را . ما که از رختخواب بیرون مى آییم با همان لباس زیر نماز صبح را مى خوانیم اما ایشان به هنگام نماز لباس پوشیده ، عمامه بر سر مى گذاشتند و خودشان را براى نماز آراسته مى کردند . شاید این کار بدین سبب بود که مى خواستند از همان آغاز که لباس مى پوشیدند ، آمادگى روحى پیدا کنند یعنى ، مى خواهم کارى انجام دهم که سرسرى نیست ، این حالت آمادگى قبل از نماز مسلماً تأثیر روحى بسزایى دارد . »
6 آداب و مقدّمات ورود به نماز
در این راستا شارع مقدس ، احکام و وظایفى را از باب مقدمه ورود به نماز ، مقرر کرده تا با آمادگى کامل در محضر او قرار بگیریم ، از جمله آن احکام عبارت است از : « وضو با حضور قلب و خواندن نماز رو به قبله و رعایت آداب دیگر مثل : موقر و سنگین بودن لباس نمازگزار استعمال بوى خوش در حین نماز ، نخواندن نماز در حمام ، مقابل انسان ، مقابل درى که باز است ، در جاده و خیابان ، مقابل آتش و چراغ ، رو به روى عکس و در قبرستان ، گفتن اذان و اقامه با حضور قلب ، رعایت نظافت و ازاله موهاى زاید و چیدن ناخن ها وأ . »
اگر انسان تمام این مقدمات را با توجّه و دقت انجام دهد ، با آمادگى کامل وارد نماز مى شود چرا که با رعایت این امور ، اهمیت نماز به قلب تلقین مى شود . نمازگزار همین که براى نماز آماده مى شود ، با شوق و شعف از جا بر مى خیزد تا خود را از آلودگى ها و پستى ها و ضعف ها خالى کند ، پس با انجام هر یک از این مقدمات ، قلب را آرام آرام آرامش و پاکى فرا مى گیرد . به طور کلّى ایجاد آمادگى قبلى و قلبى براى ورود به نماز داراى ابعاد و آدابى است که به بعضى از آنها اشاره مى شود .
. 1 زمینه سازى براى حضور قلب
الف . اقبال قلب :
گاهى قلب انسان به انجام یک امر معنوى و عبادى خاصى رغبت و اقبال دارد مثلاً دلش مى خواهد نماز بخواند ، قرآن بخواند ، یا دلش مى خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند یا حتى دلش مى خواهد الان غزل عرفانى و شعر معنادار را بخواند بهتر است هر کارى که قلب تمایل و کشش نسبت به آن اقبال و نشاط داشت ، به همان کار پرداخته شود . امام على ( علیه السلام ) مى فرماید : « اَنّ لِلْقُلُوبِ شَهْوهً و اِقبالاً و اِدباراً فَأتُوها مِنْ قُبِلَ شَهوتِ ها وَ اِقْبالَ ها فَاِن الْقَلْبَ اِذا اَکرَه عَمى » براى دل ها خواهش و رو کردن و پشت کردنى است ، پس شما از ناحیه همان خواهش و رو کردن دل ها به آنها بها بدهید زیرا هرگاه قلب با ناخوشایندى بر کارى وا داشته شود ، کور مى گردد . »
با رعایت این دستور قلب با زمزمه هاى معنوى ، پرورش مى یابد و به آنها انس مى گیرد . در سایه این انس گرفتن ، قطعاً به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بیشترى برگزار مى شود . پس اگر کارى کنیم که خداوند را واقعاً دوست داشته باشیم ، دل همان جا مى رود که به آن علاقه دارد . با زور و نذر و تنبیه خود حضور قلب حاصل نمى شود . باید ریشه اصلى حل شود ، اگر انسان به خداوند علاقه داشت حتى در غیر نماز هم دهنش متوجه به او است ، حتى اگر در محیطى شلوغ و پر سر و صدا باشد .
ب . فراغ بال قبل از نماز :
قبل از هر نماز ، باید از هر کارى دست کشید و به مدت تقریباً یک ربع تا نیم ساعت مشغول کارى شد که افکار و خیالات روزمره صحفه دل را خلوت کند . بهترین کار همانى است که در مورد قبلى توضیح داده شد به قلبش بنگرد که به چیزى اقبال دارد به همان کار بپردازد . اگر قلب به هیچ کارى از امور معنوى رغبت نداشته ، داراى عللى است که دو علت آن در دو مورد بعدى روشن مى شود .
ج . نشاط داشتن :
منظور از نشاط این نیست که انسان خوشحال و خندان باشد بلکه یعنى کسالت و بى حالى را از خود دور سازد . گاهى در اثر اشتغال روزمره خستگى و کسالت نسان را مى گیرد این کسل بودن و نشاط نداشتن هم براى خوب عمل کردن مورد قبلى مضر است و قلب کمتر رغبت و اقبال به امور معنوى پیدا مى کند و هم براى خود نماز خواندن با حضور قلب مضر است مام محمد باقر ( علیه السلام ) در قسمتى از روایتى مى فرمایند : « وَ لا تَقُم اِلَى الصّلاهِ مُتکاسِلاً وَ لا مُتَناعِسَاًأ » 7 « در حال کسل بودن و سستى ، نزدیک به خواب ( و خمیازه کشان ) به نماز مشغول نشوید » .
پس این نشاط هم باید در آن چند دقیقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوى و حال آور اقبال و توجّه کند و هم باید هنگام خواندن خود نماز ، حفظ شود .
د . فراغت فکر از شکم :
نه انسان باید در چند دقیقه فراغت بال و نه در حال نماز آنقدر گرسنه باشد که گرسنگى و سوزش شکم فکر را مشغول سازد و حواس را پرت کند و نه باید آن قدر سیر باشد که پر کردن شکم و سنگینى آن فکر را مشغول سازد . هر دوى اینها هم براى مورد « ب » یعنى فراغت بال قبل از نماز مضر مى باشد و نمى توان از آن چند دقیقه قبل از نماز ، خوب استفاده کرد ( و این همان علت دومى است که با این حال شاید قلب به هیچ امرى معنوى اقبال و رغبت پیدا نکند ) و هم براى مورد « ج » یعنى نشاط داشتن مضر است . در واقع این فراغت فکر از شکم ، یکى از اسباب ایجاد کننده آن نشاط داشتن مورد قلبى است ولى به دلیل مهم بودن آن مستقلاً ذکر شد . در همان ادامه روایت قبلى مى فرماید : « و لا مُتثاقِلاً فَانّ ها مِن خَلال النّفاق‌أ » « و نیز با سنگینى و پرى شکم به نماز نایست زیرا از شکاف نفاق بر مى خیزد » یعنى ، نماز خواندن با این حالات ناشى از نفاق است زیرا ظاهرش حکایت از این مى کند که توجّه به خدا دارد چون به نماز ایستاده ولى باطنش ، هیچ اقبال و توجهى به خدا ندارد و این دو گانگى ظاهر و باطن انسان نفاق است . براى حفظ نشاط ، باید اسبابى را قبل از وقت فراغت بال فراهم کرد از جمله اینکه اگر نیازى به خوابیدن است ، مقدارى استراحت شود و اگر با خوردن مختصر چیزى مثل چند دانه خرما یا میوه اى یا آب میوه وأ نشاط حاصل مى شود ، حتما باید چنین کرد .
. 4 زینت و آرایش در هنگام نماز
در اسلام استفاده کردن از زیبایى هاى طبیعت ، لباس هاى زیبا و متناسب و به کار بردن عطریان و امثال آن ( در حد اعتدال و مجاز ) ، نه تنها جایز شمرده شده بلکه در بعضى از موارد ( از جمله هنگام نماز ، عبادت و رفتن به مسجد ) سفارش نیز شده است . خداوند در قران و پیشوایان مذهبى در روایات بسیار ، در این زمینه توصیه هایى نموده اند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم :
خداوند مى فرماید : « یَا بَنِى آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ » 8 « اى فرزندان آدم ! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید . »
این جمله هم مى تواند اشاره به زینت هاى جسمانى باشد مثل پوشیدن لباس هاى مرتب و تمیز ، شانه زدن موها ، به کار بردن عطر و مانند آن ، و هم شامل زینت هاى معنوى یعنى ، صفات انسانى ، ملاکات اخلاقى ، پاکى نیت ، اخلاص و مانند آن .
در هر حال ، این آیه ، نصیحتى است به آنان که به هنگام نماز و یا رفتن به مساجد ، لباس هاى کثیف و مندرس و یا لباس هاى مخصوص منزل را مى پوشند و در مراسم عبادت خداوند به همان هئیت ، شرکت مى نمایند . در حالى که طبق آیه فوق و روایاتى که در این زمینه ، وارد شده است ، دستور داریم بهترین لباس هاى خود را به هنگام حضور در مساجد و هنگام نماز و عبادت بپوشیم .
ائمه اطهار ( علیهم السلام ) به این امر ، توجّه خاص داشته و هنگام نماز ، عبادت و رفتن به مسجد ، خودشان را معطر و مرتب نموده و بهترین لباس خود را مى پوشیدند .
. 5 اختصاص دادن وقت مناسب براى نماز
از عوامل حضور قلب ، فراغت وقت و اهمیت دادن به اول وقت و محافظت بر آن مى باشد . « فراغت آن است که انسان در شبانه روز براى عبادت خود ، وقتى را معین کند تا در آن زمان ، اشتغال دیگرى به غیر از عبادت نداشته باشد . » 9 و لازمه این امر ، تنظیم وقت براى عبادت و محافظت بر آن است البته محافظت بر وقت ، باید طورى باشد که نماز در وقت فضیلت خوانده شود .
انسان همان طور که براى امور دنیوى خود و کسب علم ، دانش ، ملاقات با دیگران و امور دیگر ، وقت تنظیم مى نماید ، باید براى عبادت هم وقت تعیین کند تا وقت نماز ، انتخابى باشد نه اکراهى و اضطرارى . نمازى که در وقت کار دیگر ، خوانده شود ، موجب اکراه در قلب مى شود و در حقیقت با زبان بى زبانى به نماز مى گوید : کار دارم و تو مزاحم شدى ! ! لذا خیلى سریع و با عجله و بى حضور قلب ، آن را به جا مى آورد ولى اگر نماز در وقت خودش و بهترین وقتش خوانده ، دلیلى براى فرار از آن نمى بیند چرا که وقت نماز است نه کار و اشتغال دیگر .
. 6 تعیین مکان مخصوص
یکى ازعوامل حضور قلب ، انتخاب مکانى مخصوص براى عبادت است . تأثیر انتخاب مکان مخصوص براى نماز ، از جهت تداعى معانى است چرا که هر مکان و هر زمان مخصوص ، معانیى را که با آن زمان و مکان انس گرفته ، در ذهن انسان حاضر مى کنند مثلاً وقتى به مسجد مى رویم ، عبادت و مناجات کردن به ذهن مى آید ، لذا انتخاب مکان نماز و مناجات در منزل موجب این مى شود که وقتى در آن مکان مى ایستیم ، احساس قرب و نزدیکى به خداوند مى کنیم ( مانند کسى که وارد منزل محبوب باشد ) و نورانیت و روحانیت خاصى در خود مى یابیم که همه اینها ، موجب تحصیل حضور قلب مى شود .
10 خود به خود با وارد شدن در مکان مخصوص ، اغیار از دل خارج شده ، با خدا بودن و در محضر او بودن به خاطر مى آید و به همین جهت است که در روایات متعددى آمده که مستحب است انسان در خانه اش ، اتاقى مخصوص براى عبادت و نماز داشه باشد که از جمله آن روایات ، دستور امام صادق ( علیه السلام ) به حزیر است که فرمود : « اتخذ مسجداً فى بیتک » 11 « در خانه ات مسجدى و مکانى براى نماز بساز » . و در روایت دیگر از امام صادق ( علیه السلام ) آمده است : « قال على ( علیه السلام ) قد اتّخذّ مسجداً فى داره ، لیس بالکبیر و لا بالصغیر » 12 « على ( علیه السلام ) در منزلش مکانى را براى عبادت انتخاب کرده بود که نه بزرگ بود و نه کوچک » .
از آثار انتخاب مکان مخصوص ، تلقین و تفیهم اهمیت نماز به قلب است چرا که با انتخاب چنین مکانى ، قلب اهمیت نماز را باور مى کند و همین القاى اهمیت نماز ، موجب تحصیل حضور قلب مى شود .
در پایان توصیه عرفانى یکى از اولیاى خدا را در این باره تقدیم مى کنیم : « در مرحله اول مدتى قبل از شروع نماز ، حداقل 15 دقیقه به حسابرسى و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادى عوامل پریشانى خاطر را تعدیل بخشید . مثلاً اگر کار ناشایستى انجام داده اید ( مثل فریاد زدن بیهوده ) ، از کرده خود اظهار ندامت کنید منظور این است آن چه در باطن شما رسوب کرده و با نماز برانگیخته مى شود ، با اختیار خود شما مورد ارزشیابى و حسابرسى قرار گیرد و براى موارد مشابه تصمیم معقول بگیرید که رفتار خود را کنترل کنید . پس منظور از این مرحله این است که خود را براى نماز مهیا سازید .
مرحله دوم همان طور که در ابتداى سخن ، ذکر شد شرایط را فراهم کنید . در طول مدت نماز ، ابتدا همان اذکار و اوراد نماز را در درون حاضر کنید و سپس الفاظ را ادا نمائید . امام خمینى این عمل را این گونه تشبیه مى نمایند که نمازگزار اذکار نماز را به درون خود تلقین کند مثل اینکه طفلى در درون او هست و یک یک اذکار را به او عرضه مى کند .
البته حضور قلب در حال نماز و دعا و مناجات با قاضى الحاجات ، یک باره و به طور ناگهانى حاصل نمى گردد بلکه نیازمند صبر و حوصله و تأنى است و باید با نفس مانند کودکى نوآموز مدارا کرد و به تدریج و با آهستگى آن را مهار و رام نمود و آن را متوجه نمود . بنابراین باید از مقدار بسیار کم شروع کرد و به تدریج بر میزان تمرکز و توجّه و حضور قلب افزود . مثلاً باید تمرکز را از 5 دقیقه شروع کنید و قبل از نماز و دعا تصمیم جدى بگیرید ، در این 5 دقیقه حتماً حواستان جمع باشد و به اطراف توجهى نکند . پس از موفقیت در پنج دقیقه ، باید حدود یک ماه بر روى آن کار کنید و هنگامى که متوجه شدید بر این مقدار توجّه و حضور تسلط یافته اید ، آن را به ده دقیقه افزایش دهید و همین طور کم کم بر وسعت آن بیفزایید تا ان شاءالله در تمام اوقات نماز و دعایتان حضور قلب و تمرکز را داشته باشید .
الیته این راهکار براى ابتداى راه ، در حضور قلب مؤثر است . براى مراحل بعد توصیه هاى دیگرى لازم است که ان شاءالله در فرصت هاى بعد به سمع و نظر شما خواهد رسید .
مطالعه پیرامون کیفیت نمازهاى اهل بیت ( علیهم السلام ) و همچنین مطالعه کتاب هایى همچون « آداب الصلوه » یا « پرواز در ملکوت » امام خمینى و « اسرار الصلاه » مرحوم میرزا جواد آقا ملکى بسیار نافع است .
پى نوشت ها :
. 1 اسرار الصلاه ( ملکى تبریزى ) ، ص . 2
. 263 قیامت و قرآن ، ص . 3
. 70 داستان دوستان ، ج 1 ، ص . 4
. 44 امام در سنگر نماز ، ص . 37
. 5 همان ، ص . 6
. 39 نماز فرزانگان ، ص . 7
. 98 وسائل الشیعه ، ج 4 ، ص . 8
. 677 اعراف ، آیه . 9
. 31 اربعین امام خمینى ، ص . 10
. 476 عوامل حواس پرتى و درمان آنها ، ص . 11
. 132 وسائل الشیعه ، ج 3 ، ص . 12
. 555 همان .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد