آموزه هايي از اخلاق علوي
آموزه هايي از اخلاق علوي
شَرُّ النّاسِ مَنْ لايُبالِي اَنْ يَراهُ النّاسُ مُسِيئا.1
بدترين مردم كسي است كه از اينكه مردم او را گناهكار ببينند، پروايي ندارد.
در مقابل اينان، انسانهاي با شرم و حيايي هستند كه حضرتدرباره آنان ميفرمايد:
مَن كَسْاهُ اَلْحَياهُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ.2
كسي كه لباس حيا بر تن كرده است، مردم عيب وي را نخواهند ديد.
توبه
………
آمرزشخواهي از خدا، وسيله رهايي انسان از آسيبهاي نافرماني و رنجهاي گناهان است. اصولاً هر چيزي چارهاي دارد و چاره گناهان، توبه است. جان و روان آدمي در زمزم توبه شستوشو ميشود و صفا و نورانيت باطن به او بازميگردد. بايد دانست كه زيباترين توبه، توبه خالص، راستين و بدون بازگشت است. توبه كننده آنچنان به خدا روي ميآورد و تعهد ميكند كه دگرباره به سوي گناه بازنگردد. گناهكاران در صورت بازگشت و توبه، علاوه بر اينكه مورد استقبال و توجه مؤمنان قرار ميگيرند، خداوند نيز درهاي رحمت را به سوي آنان ميگشايد و چنان نوري به قلبشان ميتاباند كه احساس ميكنند مورد الطاف خداوندي قرار گرفتهاند. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد:
مَنْ تَرَكَ الشَّرَّ فُتِحَتْ عَلَيْهِ اَبْوابُ الْخَيْرِ.3
هر كس بدي را رها كند، درهاي خير به رويش گشوده خواهد شد.
اگر همچنان بر بدي اصرار بورزد، بايد بداند كه باركش همه عيبهاست اگر زود نجنبد، چه بسا راه رهايي برويش بسته شود. حضرت ميفرمايد:
اَلْشَّرُّ جَامِعٌ لِمَساوِيَ اَلْعُيُوبِ.4
بدي دربردارنده همه زشتيها و عيبهاست.
تقويت اراده
………………
اراده انسان تمام هستي اوست. كسي كه اراده ندارد، شخصيت هم ندارد. انسان ضعيفالنفس، سستاراده است و در برابر مشكلات،خود را ميبازد. در مقابل، انسانهاي با اراده بر مشكلات چيره ميشوند و چون كوه در برابر حوادث ميايستند و آنها را از پاي درميآورند. پس در راه تقويت اراده بايد با هوسها مبارزه كرد و با تمرين، راه بندگي پيمود. انسان تنها با نيروي اراده ميتواند بر دشمن درون و بيرون پيروز شود. افراد سستاراده در برابر دشمنان ناتوانند و به راحتي تسليم ميشوند و به همين دليل، هيچگاه به مقصد و هدف خويش نخواهند رسيد. امام دلاوران و جوانمردان، علي عليهالسلامميفرمايد:
مَنْ ضَعُفَ جِدُّهُ قَوِيَ ضِدُّهُ.5
هر كس ارادهاش سست باشد، دشمنش نيرومند است.
و در سخني ديگر، تقويت اراده در طاعت الهي را خواستار شده است و ميفرمايد:
اِذَا قَوَيْتَ فَاقو عَلي طاعَةِ اللّهِ وَ اِذَا ضَعُفْتَ فَاْضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللّهِ.6
اگر خواستي توانا باشي، در طاعت الهي توانا باش و اگر خواستي ناتوان باشي، در معصيت الهي ناتوان باش.
عاقبت انديشي
…………………
عاقبتانديشي يكي از رازهاي بزرگ كاميابي است. انسان بايد درباره نتايج كارش تفكر كند و عاقبتانديش باشد. اگر توانست نتيجه خوبي براي آن كار پيشبيني كند، در انجام دادنِ آن بكوشد و اگر نتيجه را مثبت نديد، به آن نزديك نشود، اگرچه به ظاهر، كار مفيدي به نظر آيد. شتابزدگي و بدون تأمل و تدبّر در هر كاري وارد شدن، نتيجهاي جز حسرت و پشيماني در پي نخواهد داشت و زيانهاي جبرانناپذيري بر انسان وارد ميسازد. چه بسيار عصبانيتهاي آتشين كه جان انساني را گرفته و ديگري را به پيش ميلههاي زندان و فرجام ناگوار قصاص كشانده و بنيان خانوادهها را از بين برده است. آنگاه آدمي همدم آه افسوس و اشك ندامت بوده و با خود انديشيده است كه اي كاش قدري بيشتر ميانديشيدم و خود را كنترل ميكردم. به راستي، اگر آدمي در زندگي، سنجيده و حسابشده عمل كند، باز هم به درد بيدرمان «اي كاش، اي كاش!» گفتن دچار خواهد شد؟ مولاي متقيان، علي عليهالسلام بنا بر نقل شيعه و اهل سنت در اين باره ميفرمايد:
اَلتَّدْبِيرُ قَبْلَ الْعَمَلِ يُؤْمِنُ النَّدَمَ.7
عاقبتانديشي پيش از انجام دادن كار، انسان را از پشيماني ايمن ميدارد.
ميانهروي
…………..
رعايت اصل تعادل و ميانهروي در زندگي در سيره پيشوايان ديني همواره مورد تأكيد بوده و در آموزههاي قرآني از افراط و تفريط و خارج شدن از حدّ اعتدال نكوهش شده است. حسابگري و ميانهروي در زندگي سبب ميشود انسان از شرايط بحراني و مشكلات زندگي به راحتي بگذرد. در مقابل، زيادهروي و تفريط، آدمي را مغلوب مشكلات ميكند. انسانهاي حسابگر و آيندهنگر، در زندگي ميانهرو هستند و تلاش ميكنند زندگي معصومين عليهمالسلامرا الگوي خود قرار دهند. اين افراد همواره حدّ اعتدال و ميانهروي را برميگزينند و از ريختوپاشهاي بيمورد و تحمل هزينههاي غيرضروري دوري ميكنند و تلاش ميكنند همواره زندگي اقتصادي خود را بر اساس الگوي صحيح برگرفته از منش معصومين عليهمالسلامتنظيم كنند. حضرت علي عليهالسلامميفرمايد:
مَنِ اقْتَصَدَ فِي الْغِني وَالْفَقْرِ فَقَدِاسْتَعَدَّ لِنَوائِبِ الدَّهْرِ.8
هر كس هنگام دارايي و ناداري ميانهرو باشد، براي تحمل مشكلات زندگي آمادگي خواهد داشت.
در كلامي ديگر ميفرمايد:
لَمْ يُهْلَكْ مَنِ اقْتَصَدَ و لَمْ يَفْتَقِرْ مَنْ زَهَّدَ.9
كسي كه ميانهروي كند، نابود نشود و كسي كه زهد بورزد، فقير نخواهد گشت.
تبذير
………
شايسته نيست در حاليكه در اطرافمان انسانهايي به نان شب محتاجند و در حسرت شكمي سير، شب را به صبح ميآورند، عدهاي سرگرم شادخواري و ريختوپاش باشند. شگفتا در جهاني كه هر شب ميليونها انسان بر اثر فقر و تنگدستي جان ميبازند، گروهي نيز به تبذير و اسراف ميپردازند. شبي نيست كه اينان با ترتيب دادن ضيافتهاي آنچناني به رقابت نپردازند و بخشي از ثروتهاي بادآوردهشان را فداي هوسهاي فخرفروشانه و چشم و همچشمي نسازند. اينان نميدانند كه ممكن است بر اثر اين ريختوپاشهاي غيرمشروع، روزي به فقر و نداري گرفتار شوند. آنگاه در چنين روزي دست نياز به سوي ديگران دراز كنند. انسان مؤمن به خدا و رسول بايد بهگونهاي زندگي كند و معيشت خود را چنان سامان دهد كه دچار فقر ناشي از تبذير نشود. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد:
مَنِ افْتَخَرَ بِالتَّبْذِيرِ اِحْتَقَرَ بِالاِْفْلاسِ.10
هر كس به ريختوپاش افتخار كند، دچار تنگدستي ميشود.
پينوشتها:
1. غررالحكم، ج 4، ص 169.
2. كفاية الطالب، ج 223.
3. غررالحكم، ج 5، ص 276.
4. سجع الحمام، ص 319.
5. غررالحكم، ج 5، ص 212.
6. كفاية الطالب، ص 69 .
7. غررالحكم، ج 1، ص 372؛ محمد بن سلامه
قضايى، دستور معالم الحكم، بيروت، شركت دار ارقم بن ابى ارقم، ص 67 .
8. غررالحكم، ج 5، ص 431.
9. سجع الحمام، ص 342.
10. غررالحكم، ص 433.
منبع : كتاب “جرعه هاي ولايت به روايت شيعه و اهل سنت”
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج