جريان دستيابي ايران به انرژي هستهاي، به قضيهاي كاملاً سياسي مبدل شده است. بر اين اساس ميتوان ادعا كرد كه روابط ساير كشورها با ايران نيز دستخوش جريانات سياسي گرديده است. از سويي ايران ميگويد فعاليت هستهاي صلحآميز داريم ولي از سويِ ديگر آژانس بينالمللي انرژي اتمي تحت شانتاژهاي سياسي آمريكا و رژيم صهيونيستي ايران را متهم به فعاليتهاي غيرقانوني هستهاي مينمايد. با اين همه به نظر ميرسد كه پاسخ پرسش فوق در 3 نكتة اجمالي لحاظ گردد:
اول: هر چند جمهوري اسلامي ايران به صورت كاملاً شفاف، برنامههاي هستهاي خود را اعلام مينمايد، ولي در مقابل كشورهاي غربي به رهبري آمريكا، معتقدند كه ايران به سلاح اتمي دست يافته است. بر اين اساس ميتوان موضعگيري فعلي كشورهاي عضو يا غير عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي را در راستاي اين مسئله مورد كنكاش قرار داد كه به زعم آنها ايران فعاليت غيرمجاز هستهاي دارد. به ديگر سخن؛ ساير كشورها بر اين گمانند كه فعاليت هستهاي ايران افشا شده است و ايران با ساخت دستگاههاي سانتيرفوژ، به غني سازي اورانيوم دستيابي پيدا كرده است. آژانس به واسطة گزارشات مغرضانه آمريكا و عدهاي گروه مخالف جمهوري اسلامي، ايران را متهم به مخفيكاري مينمايد اما در واقع به گمان خودشان دستيابي به انرژي غيرمجاز هستهاي براي ايران مسجل شده است. بر اين اساس ميتوان تحليل نمود كه موضعگيري فعلي كشورهاي مختلف؛ در راستاي همين مطلب دوم قابل تحليل است كه به زعم آنها فعاليت مجاز يا غير مجاز هستهاي ايران امري افشاء شده ميباشد.[1]دوم: براساس مطلب گفته شده بايد به طور كل گفت كه اساساً هر كشوري براساس منفعت خود عمل ميكند به ديگر سخن بايد گفت كه موضعگيري كشورهاي مختلف پيرامون فعاليت هستهاي ايران بر اساس منافع ملي اين كشورها قابل تحليل است. اگر منفعت آن كشورها در محكوم نكردن ايران تحقق يابد، مطمئناً با ايران مماشات نموده و آن را محكوم نمينمايند بنابراين بايد گفت تأثيرگذاري يا عدم تأثيرگذاري روابط كشورهاي ديگر با ايران در صورت افشاي برنامههاي اتمي ايران، بستگي به ميزان سودرسي و منفعتطلبي كشورهاي عضو يا غير عضو خواهد داشت. به عنوان نمونه بايد گفت كه كشوري مانند اسرائيل غاصب با داشتن بيش از دويست كلاهك هستهاي ـ كه به اندازة تخريب كلّ دنيا كفايت ميكند ـ هيچگاه مورد شماتت كشورهاي مختلف به ويژه آمريكا و آژانس بينالمللي هستهاي قرار نميگيرد. امّا در مقابل ايران با شماتت و سختگيري غير منصفانه عكسالعمل نشان ميدهند پس بايد در يك جمله كلي بيان نمود كه هر گونه موضعگيري كشورها در صورت افشاي برنامة هستهاي ايران به ميزان تأمين يا عدم تأمين منفعت آن كشورها برميگردد.
سوم: با اين همه معتقديم كه امروزه تعاملات جهاني دستخوش اعمال نفوذ آمريكاييها ست. آنان با در اختيار داشتن بيشترين امكانات و تجهيزات روز دنيا، داعية رهبري جهان را دارند و خود را بزرگ دنيا ميپندارند. اين خوي استكباري از سوي ايران به چالش كشيده شده است و جمهوري اسلامي، آمريكا را مستكبر و پوشالي ميداند با اين حال آمريكا نيز عكسالعمل نشان داده تا كشورهاي ديگر را از داشتن رابطه دوستانه با ايران برحذر دارد اين تلاش آمريكا براي ايجاد فشار عليه ايران، در روز 17 ارديبهشت 1383 با تصويب قطعنامهاي در كنگره به حقيقت پيوست قطعنامهاي كه ايران را به پنهان ساختن واقعيتها در مورد برنامة هستهاي خود متهم نموده بود. آنان در اين قطعنامه روسيه، اروپا و ژاپن را به قطع روابط تجاري با ايران و خودداري از همكاري در زمينه انرژي هستهاي با جمهوري اسلامي تا زماني كه (به ادعاي آنان)تهران از فعاليت هستهاي غيرقانوني خود دست بردارد، فرا خواندهاند.اين قطعنامه با 376 رأي مثبت و سه رأي ممتنع در نشستي با حضور تمامي اعضاي مجلس نمايندگان به تصويب رسيد.[2]پس همانطوريكه ملاحظه فرموديد آمريكا با تحت فشار دادن كشورهاي ديگر سعي در به زانو در آوردن ايران را دارد. در اين ميان موضعگيري كشورها هم مختلف ميباشد. برخي از كشورها از موضع آمريكاييها حمايت كرده و آن را تأييد مينمايند بعنوان نمونه ژاپنيها در آبان ماه سال گذشته موضعي مانند آمريكاييها داشتند ولي در اسفند همان سال موضع خود را كمي تعديل كردند.
اروپاييها نيز مايلاند به ايران نوعي حسن نيت نشان دهند اما از سوي ديگر نظرات خود را اعمال نمايند هر چند در اين اواخر همراه با آمريكاييها شدند. روسيه و چين نيز براساس منافع خود، عمل ميكنند هر چند اين طور به نظر ميرسد كه جانب ايران را ميگيرند اما بيگمان بايد اذعان نمود نفوذ و تهديد آمريكاييها بر مواضع آنان تأثيرات زيادي گذاشته است. كشورهاي غير متعهد نيز تاكنون اقدامات مثبتي در دفاع از ايران داشتند ولي اين اقدامات كارساز نبود.[3] در اين اين بين نظرات يكي از كارشناسان امور سياسي نيز جالب توجه است. شخص مزبور با اشاره به قطعنامه كنگرة آمريكا درباره ايران گفت: ظرف يك ماه اخير، (ارديبهشت ماه 83) آمريكاييها برنامهاي هدفمند و برنامهريزي شده را براي اعمال فشار بيشتر بر جلسه شوراي حكام آغاز كردند كه اين قطعنامه در راستاي همين فشارهاست. او معتقد است: به هر حال روسيه، ژاپن و اتحاديه اروپا مطابق منافع خودشان وارد اين معامله ميشوند و ما بايد بدانيم كه بخش عمده اين منافع از براي روابط راهبردي روسيه، ژاپن و اتحاديه اروپا با آمريكاست و درست است كه اين بازيگران در مواردي با آمريكا اختلاف نظر دارند، ولي اينها به آمريكا نزديكترند تا ايران…[4]البته ذكر اين نكته هم ضروري است كه اصولاً سازمانهاي بينالمللي مانند آژانس بينالمللي انرژي اتمي، تحت نفوذ كشورهاي مستكبر دنيا به ويژه آمريكا درآمده است و به طور كل نميتوان موضعگيريهاي اين نهاد را مستقل ارزيابي كرد. ولي بحث اينجاست كه متأسفانه اين سيطرة شيطاني آمريكا به ساير كشورها نيز سرايت پيدا كرده و بسياري از كشورها تحت تأثير شانتاژهاي آمريكاييها، موضعگيري مينمايند بر اين اساس موضعگيري يا عدم موضعگيري برخي از كشورهاي دنيا بر ضد ايران در راستاي تدابير كلي آمريكاييها قابل تحليل است كه پروژهاي در برابر گسترش انقلاب اسلامي در جهان است.
نتبجه كلي:
اولاً به زعم آژانس و بسياي از كشورها، برنامه هستهاي افشاء شده ايران دستيابي به سلاحهاي غير متعارف از سوي ايران ميباشند.
هر كشور براساس منفعت خويش عمل ميكند. بنابراين اگر منفعت كشوري با محكوم نمودن ايران و سردي روابط با اين كشور محقق شود قطعاً كشور ما را محكوم نموده و با آن رابطة سردي خواهد داشت.
امروزه متأسفانه بسياري از تصميمات آژانس و برخي كشورها براساس ارادة نامشروع آمريكا استوار است. لذا ميتوان تأثيرگذاري آمريكائيها بر روابط اين كشورها با ايران را تا حدود زيادي موثر دانست.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
نشريه نگاه، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، شماره 35 مراجعه فرماييد.
پي نوشت ها:
[1] . ويژهنامه روزنامه همشهري، 28/12/1382،صص 11 ـ10.
[2] . روزنامه اعتماد، 19/2/1383، ص 1.
[3] . هفتهنامه يالثارات، 20/3/1383، ص 4.
[4] . روزنامه خراسان، 19/2/1383،ص 16.