خانه » همه » مذهبی » آيا امکان صلح با رژيم صهيونيستي وجود دارد ؟

آيا امکان صلح با رژيم صهيونيستي وجود دارد ؟

با ادعايي که صهيونيست ها بر اساس تعاليم توراتِ موجود دارند آنان خود را «ملت برگزيده خدا» دانسته و براي تحقق اين ايده،آنان همواره در فكر سلطه و چيرگي بر ديگر اديان و ملل بوده اند و در مواردي هم كه به پيشنهادات ديگران تن داده اند، جز از روي ضعف و ناتواني نبوده است و هر موقعي قدرتي يافته اند، كشتار عظيمي به راه انداخته اند،
«صهيونيست ها» اقدام به غصب سرزمين هاي ديگران و آواره ساختن آن ها از وطن هايشان و كشتن و نابود كردن فرزندانشان كرده اند و حتي احترام خانه خدا، «بيت المقدس» را نيز رعايت نكردند.
آنها در برخورد با مسائل جهاني، عملا نشان داده اند كه تابع هيچ قانون و معيار بين المللي نيستند. فرضاً هرگاه يك جنگجوي مدافع فلسطيني به سوي آنها شليك كند آنها در عوض اردوگاه هاي آوارگان، كودكستان ها و بيمارستان هاي آنان را بمباران مي كنند و در مقابل كشته شدن يك نفر از آنها، گاهي صدها نفر بي گناه را به قتل مي رسانند و خانه هاي زيادي را منفجر مي سازند!
تاريخ شاهد فجايع «صهيونيست ها» در مسجد الاقصي از زمان اشغال آن، در سال 1967 ميلادي، بوده است. در سال 1969 فردي به نام «مايكل رومان»، آتشي در مسجد برافروخت كه حدود 1500 متر مربع از مساحت مسجد را دربر گرفت. در اين آتش سوزي، منبر «صلاح الدين»، گنبد مسجد كه داراي آثار معماري اسلامي با ارزشي بود و نيز «مسجد عمر» در داخل مسجد اقصي و محراب «زكريا» و بعضي چيزهاي ديگر در آتش سوخت. در سال 1969 ميلادي، «صهيونيست ها» ، مراسم مذهبي خود را در اين مسجد انجام دادند و اين عمل را چندين بار تكرار كردند و وقتي با اعتراض مسلمانان روبرو شدند، قاضي صهيونيست به محق بودن «صهيونيست ها» حكم صادر كرد! در سال 1982، يك صهيونيست آمريكايي، مسجد و نمازگزارانِ در مسجد را با آتش مورد تعرّض قرار داد و در همان سال فرد ديگري با مواد منفجره قسمتي از حرم را تخريب نمود. عدّه زيادي از صهيونيست ها اعلان نمودند كه بايد مسجد خراب شود و به جاي آن معبد صهيونيست ها ساخته شود.[1]يكي از نويسندگان عرب، درمورد رفتار جنگ طلبانه صهيونست ها مي گويد: ما داراي دليل واضح بر توحّش صهيونست ها در طي جنگ هاي فلسطين از سال 1948 ميلادي به بعد بوده ايم، به گونه اي كه در توحّش و خون ريزي ضرب المثل هستند. كشتار آنها در «دير ياسين»، «الخليل»، «رامُ الله»، «غَزِّه» و ديگر شهرهاي فلسطين.»[2] آنها به هيچ يك از مصوبات مجامع بين المللي و قطعنامه هاي سازمان ملل، خود را پايبند نمي دانند و علناً و آشكارا همه را زيرپا مي گذارند. بدون شك اين همه قانون شكني و بيدادگري اعمال ضدّ حقوق بين الملل، جايي را براي صلح باقي نمي گذارد.
تبيين موضوع اين است که خاورميانه براي مدّت چندين قرن تحت استعمار استعمارگران مخصوصاً انگليس قرار داشت. اين نفوذ و تسلط به تدريج به ضعف گراييد و آنان مي خواستند جاي خالي خود را با نيرويي مطمئن و هميشگي پر نمايند تا منافع استعماري آنان استمرار داشته باشد. از طرف ديگر در سال 1897 «جنبش صهيونيستي يهود» كنفرانسي را تشكيل داد و در آن اساس تشكيل دولت يهود پايه گذاري شد. صهيونيسم در آن كنفرانس، علاوه بر تعيين هدف نهايي، ابزار لازم را نيز مشخص كرد، كه از جمله ي آن تأسيس «سازمان صهيوني جهاني» و ديگر تشكيلات اقتصادي و سياسي لازم جهت تسهيل امر و رفع موانع مهاجرت به فلسطين بود. آنان تا سال 1942 ميلادي به علّت ترس از اعتراض جهانيان، به جاي لفظ «كشور» كلمه «كانون» را به كار مي بردند.
در نهايت، مهاجرت يهوديان به فلسطين، با پايان جنگ اوّل و فروپاشي امپراتوري عثماني، که فلسطين به طور رسمي تحت قيمومت انگليس درآمد و مهاجرتِ يهوديان به فلسطين به صورت گسترده تر ادامه پيدا كرد و در اين ميان هنگامي که فلسطينيان از فروش زمين هاي خود امتناع ورزيدند با قتل، غارت، تجاوز و انواع ظلم ها مواجه شده وسرزمين مسلمانان به اشغال صهيونيست ها قرار گرفت .
با افزايش جمعيّت مهاجر يهودي، صهيونيست ها موجوديت دولت اسرائيل را اعلام كردند و كشورهايي همچون انگليس و آمريكا فوراً آن را به رسميّت شناختند. كشورهاي عرب و مسلمان به مقابله با اين امر پرداختند كه نمونه آن جنگ شش روزه ي اعراب و اسرائيل در سال 1967 ميلادي است. به دليل تهديدات ابرقدرت ها عليه مسلمانان و دعوت به آتش بس و ارسال تجهيزات فراوان براي رژيم اشغالگر و حمله ناگهاني هواپيماهاي اسرائيل به فرودگاه هاي كشورهاي عربي، وضعيت به شكست مسلمانان منجر شد و اراضي اشغالي را از 5/3 ميليون كيلومتر به بيش از 27 ميليون كيلومتر رساندند و غير از چند شهر مهّم، 205 روستاي فلسطين را تصاحب كردند و علاوه بر كشتار و ظلم هاي فراوان، 000/200/1 انسان بي گناه را آواره ساختند. در آمريكا و كشورهاي اروپايي براي شكست مسلمانان جشن گرفته شد. از آن تاريخ به بعد، اسرائيل و حاميانش با ايجاد اختلاف در ميان كشورهاي اسلامي، به دنبال مشروعيت يابي و تحكيم موقعيت اقتصادي و سياسي خود مي باشد و با شعار صلح طلبي به نفوذ و رابطه ي خود با كشورهاي همسايه ادامه مي دهد. در اين ميان، بعضي از كشورهاي منطقه مانند مصر، با انعقاد قرارداد صلح، آب به آسياب دشمن ريختند و هم اكنون اسرائيل به دنبال تحكيم موقعيت و موجوديت خود از راه هاي اقتصادي و تكنولوژيك مي باشد تا در دراز مدّت مركز ثقل توليد، ابداع، تكنولوژي و تحقيق در خاورميانه شود.
بنا بر اين  صهيونيست ها كه همواره بر طبل نژادپرستي مي كوبند و با اين ماهيت غاصبانه و نژادپرستانه اي که دارند هيچ مشروعيتي نداشته وبا توجه به اين جنايت هايي که بر ملت فلسطين روا مي دارند, هيچ امکان صلحي با آنان  وجود نخواهد داشت.

پي نوشت ها:
[1] . ر. ك: شلبي، احمد، مقارنة الاديان اليهود، قاهره، مكتبة النهضة العربية، 1992، ص 118 ـ 119.
[2] . وهبة الزحيلي، آثار الحرب، ص 45.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد