با مراجعه به آياتي كه در رابطه با بهشت و توصيف نعمتهاي آن سخن گفته ا ند به اين مطلب مي رسيم كه رابطة ارادة بهشتيان با نعمتهاي آن در سه سطح بيان شده كه در ادامه به آيات مربوطه اشاره خواهيم كرد.
دستة اول: در سورة مباركه واقعه در دو آية متوالي آمده: «و فاكهه مما يتخيرون» (و ميوه هايي از هر نوع كه مايل باشند) «و لحم طير مما يشتهون» (گوشت پرنده از هر نوع كه بخواهند.)
اراده و انتخاب مؤمن در مورد خوردني ها اعم از ميوه ها و گوشتها در اين سطح قوي دانسته شده به طوريكه هر ميوه اي كه بتواند تصور كند با اراده كردن مهيا مي شود و هر گوشت پرنده اي را كه بخواهد براي او آماده مي شود ولي اين دو آيه نسبت به ساير لذايذ مادّي ساكت است.
دستة دوم: در آيه اي داريم كه: «و فيها ما تشهيه الانفس و تلذ الاعين» (در بهشت هر آنچه دلها بخواهد و چشم ها از آن لذت برد وجود دارد.)[1] اين آيه دامنه اراده را وسيعتر كرده و هرگونه خواست نفس اعم از خوردن و لذايذ ديگر مثل لذتي كه مربوط به چشم است در بر مي گيرد.
البته چون تنوع در بهره گيري از لذت، لذتي عظيم است، مؤمن مي تواند از هر راهي و به هر طريقي كه دوست دارد و هر غذايي كه مي خواهد آن را اراده كند مثلاً به غلمان خود دستور دهد. در طَبَق هاي آراسته براي او غذا بياورند.[2]دستة سوم: آيه «لهم فيها ما يشاؤن عند ربهم»[3] (براي آنها در آنچه كه بخواهند نزد پروردگارشان هست. و آيات مشابه آن مثل «لهم ما يشاؤن فيها و لدينا مزيد»[4] (اهل بهشت در حاليكه در بهشتند مالك و صاحب اختيار در هر چيزي هستند كه مشيت و اراده شان به آن تعلق بگيرد و نزد ما از اين بيشتر هم هست.)
خلاصه اينكه هر چه را بخواهند در اختيارشان قرار مي گيرد، بدون هيچ قيدي و استثنائي پس هر چيزي كه ممكن باشد اراده و مشيت انسان به آن تعلق بگيرد آن را دارند. از ادامه آيه که فرمود لدينا مزيد نيز استفاه مي شود كه وقتي قرار شد كه اهل بهشت هر آنچه را كه امکان دارد مشيت و خواست آدمي به آن تعلق گيرد و آنچه از مقاصد و لذائذ كه علم آدمي سراغش را داشته باشند. در اختيار داشته باشند. قهراً زيادتر از آن؛ امري عظيم تر خواهد بود كه علم و مشيت انسان درك آن را ندارد، چون كمالاتي است ما فوق آنچه كه علم بشر بدان برسد.[5]بعضي در اينجا سؤالي مطرح كرده اند كه آيا اگر آنها تقاضاي مقامات انبياء و اولياء برتر از خود را بكنند نيز به آنها داده مي شود؟ غافل از اينكه بهشتيان چون چشم حقيقت بين دارند هرگز به فكر چيزي كه برخلاف حق و عدالت و برخلاف اصل توازن «شايستگي ها» و «پاداش ها» است، نمي افتند. و به تعبير ديگر امكان ندارد افرادي كه در درجات متفاوت در ايمان و عمل هستند جزاي مشابهي داشته باشند، بهشتيان چگونه آرزوي محال مي كنند؟ و در عين حال آنها از نظر روحي چنان هستند كه به آنچه دارند راضيند و هيچگونه حسد و رشك بر وجود آنان حاكم نيست[6] پس از طرف بهشتيان آرزوهاي غير منطقي صادر نمي شود.
نتيجه : با توجه به آيات مذكور براي بهشتيان هر چه را كه برايشان امكان داشته باشد چه بتوانند تصور بكنند و چه نتوانند و فوق تصور آنها باشد مهيا و آماده شده است نعمتهايي كه هر كدام از غرائز وجودي او اعم از مادي و معنوي را برآورده كرده و در اثر تنوعي كه بر آنها حاكم است هيچگاه از آنها خسته نشده و برايشان ملال آور نخواهد بود علاوه بر اينكه بهشتيان هيچ گاه خواستها و آرزوهاي غير منطقي و غيرعادلانه نمي كنند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيد هاشم بحراني؛ البرهان في تفسير القرآن؛ مؤسسة الاعلمي للمطبوعات بيروت، لبنان، سورة واقعه، ص 415.
2. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 11، ص 213.
3. سيد محمد حسين طباطبايي، ترجمه تفسير الميزان، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، ج 18، ص 65.
پي نوشت ها:
[1] . زخرف/ 71.
[2] . حسيني نيشابوري، سيد مصطفي، سيماي بهشت و جهنم در سوره واقعه، موسسه بوستان کتاب، ص 45.
[3] . شوري/22.
[4] . ق/ 35.
[5] . طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه الميزان، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، ج 18، ص 563.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 19، ص 453.