طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا اهل حق توسط جمهوري اسلامي به رسميت شناخته مي شود؟

آيا اهل حق توسط جمهوري اسلامي به رسميت شناخته مي شود؟

اهل حق به معناي مردان حق است، و آن يک مذهب باطني است که معتقدان آن بيشتر در مغرب ايران زندگي مي کنند. بعضي ديگر از فرقه هاي اسلامي مانند حروفي ها و متصوفه نيز خود را اهل حق يا حقيقت ناميده اند. اما اهل حق به معناي اخص نام گروهي است که به آنان با نوعي تسامح علي اللهي نيز گويند. ولي آنها علي اللهي واقعي نيستند، بلکه عقايدشان آميخته اي از اعتقادات (مانوي) و اديان کهن ايراني و مذهب (اسماعيلي) و (تناسخ هندي) و ديگر اديان سرّي است.
طوايف اهل حق به نام هاي مختلف مانند: اهل حق، اهل سرّ، يارسان، علي اللهي معروف مي باشند، و از نشانه هاي خاص آنان (شارب) است، يعني موي سبيل خود را نمي زنند، تا بلند شود و لب بالا را بپوشاند. آنان شارب را معرف مسلک حقيقت مي دانند و معتقدند که شاه ولايت علي ـ عليه السلام ـ نيز شارب خود را نمي زده است، از اين جهت زدن شارب را گناه بزرگ مي دانند.[1]مذهب اهل حق مجموعه اي است از آراء و عقايدي که تحت تأثير افکار اسلامي، زردشتي، يهودي، مسيحي، مهر پرستي، مانوي، هندي و افکار فلاسفه قرار گرفته است، روي همين اساس در دستور هاي ديني اهل حق، اجراي سه اصل اخلاقي زردشتي، پندار نيک و گفتار نيک و کردار نيک از واجبات شمرده شده است، تناسخ و حلول روح از قالبي به قالب ديگر که سنگ اساس عقايد مذهب اهل حق را شکل مي دهد، به اين صورت است که در تن هر کس ذره اي از ذرات الهي موجودات است، و ظهور روحاني حق در صورت جسماني پاکان هميشه در گردش مي باشد، و آن را گردش مظهر به مظهر نامند، در اين باره آنان معتقد به هفت جلوه پياپي هستند و مي گويند: هر بار خداوند با چند تن از فرشتگان مقرب خود، به صورت اتحاد در بدن هاي خاکي حلول مي نمايد، و اين همان است که در فلسفه برهمايي هندوئي (کارما) آمده است، منظور از اين تناسخ و از بدني به بدن ديگر رفتن، پاک شدن آدمي از گناهان است.[2]اهل حق درمورد علي ـ عليه السلام ـ مي گويند، که او تجلي ذات خداست، و وي را مظهر تمام و کمال خدا مي دانند و او است که در هر عصر و دوره ظهور کرده، و در جسم پاکان و مقدسان از اهل حق تجلي مي کند. علي ـ عليه السلام ـ اصول مذهب حق را به سلمان و عده ديگري از ياران خود آموخت. آنان معتقدند در ازل خداوند در درون درّي مي زيست، و سپس براي نخستين بار تجسم يافت، و به صورت شخصي به نام (خاوندگار) يا کردگار جهان مجسم شد. و بار دوم به صورت علي ـ عليه السلام ـ ظاهر گشت.
آنان در مورد آفرينش جهان معتقدند که آفرينش در دو مرحله اصلي انجام شده است. يکي خلقت جهان مادي و ديگري خلقت جهان معنوي، اين افسانه ها در متون ديني آنها به صورت هاي گوناگون حکايت شده است، گويند: آنگاه که اراده خداوند به آفرينش موجودات تعلق گرفت، نخستين مخلوق، پير بنيامين را زير بغل خود خلق کرد، و نام او را جبرائيل گذاشت، هزاران سال گذشت تا به درخواست جبرائيل، شش تن ديگر از بطن دور پيدا شدند، پس از خلقت هفت تن، خداوند نخستين عهد و ميثاق خويش را با آنان بست، و دو جهان مادي و معنوي را خلق کرد، مخلوقات اين عالم بر حسب عنصر اوليه دو قسمند، قسمتي از گل زرد آفريده شده که آنها را زرد گلان نامند، زرد گلان اهل نورند و آنان را دو پيشوا بوده که يکي پس از ديگري آمده است، و آن دو، بنيامين و سيد محمد به صورت سوار ظهور کرده است. و قسمتي از گل سياه آفريده شده که از آتش و تاريکي اند، براي آنها دو پيشوا آمد، يکي ابليس و ديگري را خناس گويند.[3]بعد از آشنايي با برخي از عقايد و باورهاي اهل حق، اينک در پاسخ پرسش فوق بايد گفت: اهل حق همانند: مسيحيت و يهوديت و اهل سنت که توسط جمهوري اسلامي به رسميت شناخته شده و در مجلس شوراي اسلامي نماينده دارند، به رسميت شناخته نشده است و از چنين امتيازي برخوردار نيستند ولي در عين حال دولت کاري به آنها ندارد و آنها در برگزاري مراسم مذهبي خود آزادند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ دائرة المعارف الاسلاميه، ج3، ترجمه محمد افندي و ديگران.
2ـ مجله وحيد، سال هفتم، مقاله اهل حق، دکتر حشمت طبيبي.
3ـ فرق و مذاهب کلامي، علي رباني گلپايگاني.

پي نوشت ها:
[1]. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1384ش، ص78.
[2]. برنجکار، رضا، آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي، قم، موسسه فرهنگي طه، 1384ش، ص166.
[3]. برنجکار، رضا، آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي، قم، موسسه فرهنگي طه، قم، 1384ش، ص166.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد