طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا بايد خدمات سه خليفه اول را ناديده بگيريم؟

آيا بايد خدمات سه خليفه اول را ناديده بگيريم؟

اعمال و كارهاي هر كسي را از دو جنبه مي‎توان مورد بررسي قرار داد:
1. جنبه تاريخي، به اين بيان كه اثر سود و زيان آن در دفتر تاريخ ثبت مي‎شود و تاريخ درباره آن قضاوت مي‎كند، آن را ستايش يا نكوهش مي‎نمايد. مثلاً وقتي كسي بيمارستاني مي‎سازد و يا مركز فرهنگي يا اقتصادي ايجاد مي‎كند، شكي نيست كه خود عمل، خوب و پسنديده است و در تاريخ ثبت مي‎گردد و از اين اعمال به خوبي ياد مي‎شود، تاريخ نتيجه عمل را مي‎نگرد، ديگر كار ندارد انگيزة سازندگان آن چه بوده آيا به قصد ريا ساخته و يا براي رضاي خدا، امروز مردم، ميدان نقش جهان و سي سه پل اصفهان را مي‎نگرند و سازنده آن را تحسين و تمجيد مي‎كنند و هيچگاه تصور نمي‎كنند كه در ساختن اينگونه بناها چه ظلم‎ها و ستم‎هايي كه بر مردم نشده است اينگونه كارها فقط در دفتر تاريخ ثبت مي‎شود.
2. جنبه ديگر عمل اينست كه كار علاوه بر اينكه ذاتاً بايد خوب و نيك باشد. بايد ديد كه به چه انگيزة انجام شده آيا به قصد رضاي خدا بوده و يا اغراض و اهداف ديگر در پديد آمدن آن نقش داشته است. همچون ريا، جاه‎طلبي و انگيزه‎هاي سياسي و…
و اگر به صرف قصد رضاي خداوند متعال باشد در دفتر الهي ثبت و ضبط مي‎شود. دفتر تاريخ، عمل بزرگ و مؤثر مي‎خواهد و چنين عملي را ستايش مي‎كند، ولي دفتر الهي در جستجوي عمل خالصانه است.
قرآن مي‎فرمايد: «آن كه مرگ و زندگى را بيافريد، تا بيازمايدتان كه كدام يك از شما به عمل نيكوتر است و اوست پيروزمند و آمرزنده‏.[1]»
قرآن فرموده: «عمل نيكوتر» و نفرموده «عمل بيشتر»  پس عمده اينست كه عمل علاوه بر پيكره آن كه يك سلسله حركات است از بعد معنوي هم بايد در سمت و سوي رضاي خداي باشد.
پس خوبي و بدي اعمال از جنبه اول بستگي به اثر خارجي آن عمل دارد و از جنبه دوم بستگي به كيفيّت صدور آن از فاعل دارد. و چگونگي ارتباط بين عمل و فاعل سنجيده مي‎شود. در اينجا مفيد بودن عمل تنها كافي نيست.
براي اينكه عملي، اگر عمل خير محسوب گردد بايد ديد كه فاعل با چه نيّت و چه منظور و هدفي و براي وصول به چه مقصدي اقدام كرده است. اگر فاعل داراي هدفي خير باشد و كار خوب را با انگيزه خير انجام داده باشد، كارش خير است. و عملش دو بعدي است، در دو امتداد پيش رفته است. در امتداد معنوي و ملكوتي، ولي اگر آن را با انگيزه ريا يا جلب منفعت مادي انجام داده باشد. كارش يك بعدي است. و در امتداد معنوي و ملكوتي پيش نرفته و عملش به عالم بالا صعود نكرده است.
نكته ديگري كه از اين بحث به دست مي آيد اينكه: آنچه در حساب خدا ماية ارزش اعمال است. كيفيّت است نه كميّت. لذا درباره انگشتري كه امام علي ـ عليه‎ السلام ـ به فقير در حال نماز داد آية «ولايت» نازل شد.[2] و دربارة قرصهاي ناني كه او و خانواده‎اش انفاق نمودند سورة «هل اتي» در شأن آنها نازل گرديد.[3]بديهي است كه ارزش عمل امام علي ـ عليه‎ السلام ـ و خانواده‎اش از جنبه مادي نبوده، بلكه اهميّت عمل آنان در اين است كه عمل پاك و صد در صد خالص براي خدا بوده است در آن حدّ از اخلاص كه براي افراد عادي قابل تصور نيست؛ اخلاصي كه در ملكوت اعلي انعكاس يافته و عكس‎العمل تمجيد و تحسين به وجود آورده است. اهميّت عمل آنان در اين بوده كه قرآن نقل مي‎كند: «ما شما را به خاطر خدا اطعام مي‎كنيم و هيچ پاداش و سپاسي از شما نمي‎خواهيم.»[4]اين زبان دل ايشان است كه خداوند تبارك و تعالي فاش كرده است؛ يعني آنها با اين ايثار و گذشت از خدا جز خدا نمي‎خواستند.
اينكه خداوند در قرآن اعمال يك عده را همچون سراب پوچ و بي‎حقيقت دانسته است[5] از اين جهت است كه اعمال آنان ظاهري آراسته و فريبنده دارد، ولي چون براي هدف‎هاي پست مادي فردي انجام شده، نه براي خدا چهره ملكوتي ندارد «زُبيده» زن هارون‎الرشيد نهري در مكه جاري ساخته است كه از آن زمان تاكنون مورد استفادة زوّار بيت‎الله است، اين كار، ظاهري بسيار صالح دارد زبيده اين نهر را از سنگلاخ‎هاي بين طائف و مكه به سرزمين بي‎آب مكه جاري ساخت[6] و قريب دوازده قرن است كه حجاج تشنه لب از آن استفاده مي‎كنند از چهره مٌلكي، كاري بس عظيمي است، ولي از نظر ملكوتي چطور؟ آيا ملائكه هم مانند انسان‎ها حساب‎ مي‎كنند آيا چشم آنان هم به حجم ظاهري كار خيره مي‎شود؟  يا نه آنها طوري ديگر حساب مي‎كنند كه زبيده پول اين كار را از كجا آورد؟ زبيده همسر يك مرد جبار و ستمگر بنام هارون‎الرشيد بود كه بيت‎المال مسلمين را در اختيار داشت و هر طور كه هوس مي‎كرد، عمل مي‎نمود زبيده از خود ثروتي نداشت و مال خود را صرف عمل خير نكرد، مال مردم را صرف مردم كرد. تازه مقصود زبيده از اين كار چه بوده است؟ آيا مي‎خواسته نامش در تاريخ بماند؟ يا واقعاً رضاي خدا را در نظر داشته است، خدا مي‎داند.
در روايات اسلامي نقش نيّت و انگيزه در انجام كار بسيار اساسي و مهم شمرده شده است.
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: هر كه در راه خدا بجنگد (در جنگهاي اسلامي شركت كند) و نيتي جز دست يافتن به عقالي (زانوبند شتر) نداشته باشد، برايش همان باشد كه به نيت آن جنگيده است. جز اين نيست كه خداوند جنگجويان را براساس نيت‎هايشان بر مي‎انگيزد.[7]امام علي فرمود: مرد مي‎گويد: جهاد كردم در صورتي كه جهاد نكرده است جهاد در حقيقت دوري كردن از حرام‎ها و مبارزه با دشمن است. عده‎اي مي‎جنگند و خوب هم مي‎جنگند، اما هدفي جز نام‎آوري و مزد ندارد.[8]بنابراين خدمات خلفاي سه‎گانه از اين امر مستثني نمي‎باشد، بايد بررسي گردد كارهاي كه توسط آنها انجام شده به چه انگيزه و قصدي بوده؟ آيا صرف خدمت به اسلام و مسلمين و در راستاي اطاعت از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه در حقيقت به رضايت خدا منتهي مي‎شود، بوده يا انگيزه‎هاي ديگر از قبيل هواهاي نفساني قدرت‎طلبي در آن دخيل بوده‎اند.
اين مطلب از بررسي حوادث و جريانات كه راجع به خلافت بعد از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ پيش آمد روشن مي‎گردد و همچنين معلوم مي‎شود كه خلفاي سه‎گانه نسبت به سفارشات پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ راجع به اهل‎بيت تا چه اندازه عمل نموده و موضع گيري آنها در برابر اهل‎بيت ـ عليهم السلام ـ كه در حديث صحيح و متواتر عِدل قرآن دانسته شده[9] چگونه بوده است.  بررسي آن را به خود شما پرسشگر محترم مي‎گذاريم.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پيشوائي از نظر اسلام، استاد جعفر سبحاني.
2. امامت و رهبري، استاد مطهري.
3. فروع ولايت، استاد جعفر سبحاني.

پي نوشت ها:
[1] . ملك/2.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، دوم، 1403 ق، ج 35، ص 83.
[3] . سيوطي، جلال‎الدين، الدرالمنثور، دارالمعرفة، بي‎تا، ج6، ص299.
[4] . دهر/9.
[5] . نور/39.
[6] . زركلي، خيرالدين، الأعلام، بيروت، دارالعلم، پنجم، بي‎تا، ج3، ص42، و ذهبي، سير اعلام النبلاء، بيروت، مؤسسة الرسالة، هشتم، 1413ق، ج10، ص241.
[7] . احمد، بن حنبل، مسند، بيروت، دارصادر، بي‎تا، ج5، ص315، و نسائي، أحمد بن شعيب سنن الكبري، بيروت، اول، 1411 ق، ج3، ص17.
[8] . محمدي ري‎شهري، ميزان الحكمه، قم، دارالحديث. اول، بي‎تا، ج4، ص 3412.
[9] . نيشابوري، حاكم، مستدرك علي الصحيحين، بيروت، دارالمعرفة، 1406 ق، ج3، ص 109.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد