خانه » همه » مذهبی » آيا بعد از حضرت موسي و عيسي پيامبر تشريحي آمده است؟

آيا بعد از حضرت موسي و عيسي پيامبر تشريحي آمده است؟

خداوند متعال از بدو خلقت زمين، هيچ گاه آن را خالي از حجّت نگذاشته و هميشه در تاريخ افرادي بودند كه در قالب پيامبر، و رسول و امام و… به هدايت مردمان پرداخته اند.
پيامبراني كه خداوند براي بشريّت مبعوث نمود به دو گروه الوالعزم و مفسّر (تشريحي) تقسيم مي شوند. از امام باقر ـ عليه السلام ـ روايت است الوالعزم را بدان جهت الوالعزم گفته اند كه عهد شد با آنان در باب حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ  و اولياي او بعد از آن حضرت و حضرت مهدي (عج) و سيرت او، اقرار و عزم نمودند همگي كه چنين كنند.[1]و اما پيامبران الوالعزم پنج نفرند. حضرت نوع ـ عليه السلام ـ ابراهيم ـ عليه السلام ـ موسي و عيسي ـ عليهما السلام ـ و حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ  كه هر كدام داراي كتاب و شريعت مستقلي بودند و بعد از چهار پيامبر اول پيامبران ديگري از طرف خداوند مبعوث گرديدند تا به بيان و تشريح و تفسير آن شريعت بپردازند. تا اينكه نوبت به پيامبر گرامي اسلام و خاتم الانبياء رسيد و پس از آن حضرت، نبي و پيامبري نخواهد بود و حلال و حرام او تا قيامت حلال و حرام خواهد بود و دين او ديني جاودانه است و براي تفسير و تبيين اين دين خداوند اماماني برگزيده كه اول آنها حضرت علي ـ عليه السلام ـ وصّي و جانشين بلافصل حضرت خاتم المرسلين و آخر آنها حضرت مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ مي باشد كه جهان پر از ظلم و جور را مملوّ از عدل و داد خواهد نمود.
و اما شرح حال پيامبراني كه پس از حضرت نوح و ابراهيم و موسي و عيسي آمده اند و مردم را به وحدانيت و يگانگي خداوند و اجتناب از معصيت او كه نتيجه­اش عذاب و غضب الهي است، دعوت نموده­اند به طور مسبوط در كتاب بحارالانوار علامه مجلسي آمده است و ما در اينجا به سئوال مورد بحث كه پيامبران تشريحي پس از حضرت موسي ـ عليه السلام ـ و عيسي ـ عليه السلام ـ است به طور خلاصه مي پردازيم. البته اين را هم بايد در نظر گرفت كه پيامبران مفسر، سلسله وار و پشت سر هم يكي پس از ديگري نيامده اند چه بسا در يك زمان و يك دوره هفتاد پيامبر بوده و با هم مي‎زيسته اند و مردم را هدايت مي كردند.[2]الف) پيامبران مفسر پس از حضرت موسي ـ عليه السلام ـ
يكي از پيامبران بزرگ پس از حضرت موسي ـ عليه السلام ـ حضرت يوشع بن نون است. وي در سن 97 سالگي وصي حضرت موسي ـ عليه السلام ـ شد و خداوند او را به پيامبري برگزيد. و خطاب نمود كه آنچه حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ  در طريقت و شريعت نهاده بدان روش بني اسرائيل را هدايت نمائي. حضرت يوشع به امر الهي گردن نهاد و در مدت 23 سال مردم را به شريعت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ دعوت نمود.
هر چند كه در اواخر عمرش به امر الهي پسرش «فينحاس» را جانشين خود نمود و ودايع نبوت و اسرار و آثار نبوت را به او داد. تقريباً در اين ايام پيامبران ديگري نيز بودند كه سلسله وار به نشر آئين حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ  مي پرداختند از جمله كالب بن يوفنا، حزقيل، اسماعيل صادق الوعد، الياس، اليا و يسع و….[3]و اما «فينحاس» فرزند يوشع بن نون از مؤمنين بني اسرائيل بود ولي ياران و انصار زيادي نداشت و پس از مرگ وي 6 تن ديگر از اولاد و احفادش به پيامبري رسيدند كه عبارتند از:
1. بشير بن فينحاس                        2. جبرئيل بن بشير                    3. ابلث بن جبرئيل
4. اجر بن ابلث                             5. قحتان بن اجر                        6. عوق بن قحتان[4]در طول 356 سال پس از حضرت موسي، بني اسرائيل مشغول جنگ بودند و با عمالقه عرب، مدينيها، فلسطيني ها و ابابين به زد و خورد مي پرداختند. گاهي مغلوب و زماني غالب مي­شدند و پيامبران آنها در طول اين سالها هر چند موعظه و نصيحت مي­كردند اثر نمي بخشيد تا در قرن چهارم پس از حضرت موسي در عصر صموئيل يا سموئيل جنگ مفصلي با مردم فلسطين درگرفت و در اين جنگ هاي دامنه دار زمان به پيامبري حضرت داود رسيد كه فتح نهايي و پيروزي با او بود و در سوره هاي بقره، نساء، مائده، و انعام در رابطه با آن بحث شده است.[5]حضرت داود از پيغمبران بزرگ بني اسرائيل بود كه هم مقام پيغمبري و رهبري داشت و هم سلطنت و پس از او نبوت به فرزندش حضرت سليمان رسيد.
در قرآن در رابطه با آن حضرت 56 آيه از جمله آياتي از سوره انبياء و انعام نازل شده است.[6]ب) پيامبران مفسر پس از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ
عمران از مردان بني اسرائيل زني داشت به نام «حسنه» كه دختري به نام «مريم» بدنيا آورد، حضرت مريم از زنان درجه اول عالم بشريت در تقوي و فضيلت است. در اوان كودكي پيدا بود كه او زن آسماني است و روحش متوجه عالم ديگريست. و از همين زن الهي بدون آنكه دست بشري او را لمس كرده باشد به اذن خداوند پسري متولد شد كه در كودكي و طفوليت مهر پيامبري داشت و در گهواره به اذن خداوند لب به سخن گشوده و آن را به مردم اعلام نمود كه: «اني عبدالله آتاني الكتاب وجعلني نبيّا» و اما دعوت رسمي مردم به نبوت خود در سن 29 سالگي صورت پذيرفت زندگي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از حيث مولد و ميلادش و نيز عروج و آخر كارش همه حيرت انگيز است.
حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ 12 حواري داشت و از بين آنها وصي بلا فصلش شمعون بود[7] كه مردم را در اورشليم به دين حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ دعوت مي­كرد و پس از عروج حضرت عيسي به روم رفت و 25 سال مردم را به مسيحيت دعوت كرد تا امپراطور روم به نام «فروا» حكم كشتن وي را صادر كرد و در همانجا مدفون شد. ديگر حواريون حضرت مسيح هر كدام به منطقه اي رفته و مردم نقاط مختلف دنيا را به عيسويت دعوت نمودند.
از جمله پيامبراني كه مردم را به شريعت حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ دعوت مي كردند حضرت جرجيس نبي بود كه در سن 16 سالگي در سال 329 ميلادي به مرتبه پيامبري رسيد.
 گفته شده كه بعد از وي نيز پيامبران بسياري براي ترويج دين حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ از طرف خداوند متعال برانگيخته شدند كه مي توان به اين اسم ها اشاره كرد:
1.مردخاي           2. نسطورس بن ريشخا             3. وعيدبن نسطورس           4. بخيرابن وعيد
5. منذربن شمعون           6. سلمة بن منذر            7. برزبن سلمة          8. ابي بن برزه
9. و نيز يكي از پيغمبراني كه مردم را به شريعت حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ دعوت مي نمود خالدبن سنان بود كه نسبش به حضرت اسماعيل ذبيح مي رسد.[8]

پي نوشت ها:
[1] . علامه مجلسي، حيوة القلوب، سازمان چاپ و انتشارات جاويدان، ج 1، صفحة 7.
[2] . بحارالانوار، همان ج 13، صفحة 383.
[3] . علامه مجلسي، بحارالانوار، داراحياء التراث العربي بيروت، چاپ سوم 1403 ه ق، ج 13، صفحة 383.
[4] . عمادزاده، حسين، قصص الانبياء (تاريخ پيامبران از آدم تا خاتم) انتشارات اسلام، چاپ 33، سال 1370 ه ش، ج 2، صفحة 580 ـ 583.
[5] . عمادزاده، حسين، قصص الانبياء (تاريخ پيامبران از آدم تا خاتم) انتشارات اسلام، چاپ 33، سال 1370، ج 2، صفحة 593.
[6] . سوره انعام آيات 78، 79، 81 و سوره انبياء آيات 15، 16، 18، 20، 36، 44.
[7] . علامه مجلسي، حيوة القلوب، سازمان انتشارات جاويدان، ج 1، صفحة 438 ، 439.
[8] . عمادزاده، حسين، قصص الانبياء (تاريخ انبياء از آدم تا خاتم) همان، ج 2، صفحة 752، 755.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد