آيا بهترين بودن قرآن، دليل بر اعجاز است؟
گفته شده است صرف اينکه کسي والاترين متن را بياورد، دليل نميشود ارائهکنندهي متن، پيامبر باشد؛ زيرا صفات کمالي که در انسانها وجود دارد، متفاوت است؛ يکي بليغ است، يکي نويسنده، ديگري شجاع و آن ديگري سخي و افراد ديگر داراي فضايل ديگرند. اين صفات کمال مراتبي متفاوت و مختلف دارند؛ بعضي از مردم در داشتن يکي از اين فضايل برتر از بعض ديگرند؛ تا جايي که شخصي، برترين فرد در صفت مذکور است؛ يکي زيباترين و ديگري بخشندهترين و سومي بلندترين و ديگري کوتاهترين است و… . حال ممکن است حضرت محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) هم فصيحترين عرب روي زمين باشد که کسي در فصاحت و بلاغت به پايهي او نميرسد و کسي نميتواند متني همانند قرآن ارائه کند؛ پس فصيحترين فرد بودن و آوردن زيباترين متن، دلالتي بر نبوت ندارد.
تفاوت «مثل» با «برترين»
نخستين پاسخ شبههي مذکور با توجه به کلمهي «مثله» که در آيات تحدي آمده است، روشن ميگردد؛ توضيح اينکه بسياري از صفات کمالي که در انسانها وجود دارد، همانند بخشندگي، سرايندگي و مهارتهاي آدمي به گونهاي است که ديگران ميتوانند با تمرين مستمر و رياضت پيگير، آن مهارتها را آموخته يا صفات را در خود بروز دهند تا جايي که ديگران هم ميتوانند خود را به پاي نوابغ برسانند؛ به گونهاي که براي افراد نابغه، جز پيشکسوتي نماند. اينک اگر قرآن کريم گفتار شخص رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) بود و فرض کنيم که او بليغترين و فصيحترين انسان دنيا بوده است، بايد ساير انسانها نيز بتوانند با تمرين و ممارست همانند قرآن يا دستکم يک سوره مثل قرآن بياورند؛ درحالي که هيچ کس نميتواند همانند سورهاي از سور قرآن ارائه کند و اين عجز و ناتواني دليلي بر وحياني بودن قرآن است.
قرآن کريم در هيچ آيهاي درخواست نکرده است سورهاي بليغتر يا بهتر از قرآن بياورند تا کسي در رد اين تحدي بگويد: قرآن بليغترين کلام و يا بهترين کلام بشر است و ديگر هيچ بشري نميتواند بليغتر و بهتر از آن را عرضه کند و نتيجه بگيرد که عدم توانايي بشر برآوردن کلامي بليغتر از قرآن، دليل الهي بودن قرآن نيست، بلکه فرموده است: مثل قرآن يا سورهاي همانند آن بياوريد و بديهي است که هر انساني ميتواند مثل کلام غير خود را درست کند، هرچند گويندهي اولي از نوابغ باشد؛ پس شبههي مطرح شده با توجه به کلمهي «مثله» پاسخ داده ميشود. (1)
برتري، شرط معجزه
پاسخ دوم اين است که برترين بودن، يکي از شرايط معجزه و شرط لازم آن است، نه شرط کافي. به عبارت ديگر، معجزه شرايط فراواني دارد که يکي از شرايط آن، والاترين و بهترين بودن است؛ از اين رو اگر کسي مثلاً بهترين نقاشي يا معماري و… را خلق کند، به صرف اينکه در فن خود سرآمد است، رسول خدا نيست، بلکه بايد کاري انجام دهد که خرق عادت، همراه با ادعاي نبوت، تحدي و… باشد.
هزار نکتهي باريکتر ز مو اينجاست *** نه هر که سر بتراشد قلندري داند
پينوشتها:
1. علامه طباطبايي؛ الميزان في تفسير القرآن؛ ج 10، ص 171. فضل الله؛ من وحي القرآن؛ ج 1، ص 174.
منبع مقاله :
محمدي، محمدعلي؛ (1394)، اعجاز قرآن با گرايش شبهه پژوهي، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، چاپ اول