پاسخ شما در چند محور ارائه ميشود:
1. بدن برزخي چگونه است؟
براي دريافت پاسخ مناسب اوّل بايد تفاوت بدن دنيايي، برزخي و اخروي معلوم گردد. لذا پيش از شناخت بدن اخروي بايد بدن برزخي معرفي شود:
در وصف بدن برزخي گفته شده: روح انسان بعد از مرگ و به مجرد جدا شدن از دنيا و از بدن مادي، خود را با بدن برزخي و قالب مثالي مييابد و ميبيند،
روح هيچ گاه بدون بدن نخواهد بود در عالم دنيا بدن او مادي است و در برزخ بدن او مثالي است.
مقصود از بدن مثالي بدني است که از جنس ماده نيست و جرم و حجم و وزن ندارد اما از برخي لوازم و خصوصيات اشياي مادي مانند شکل و اندازه برخوردار است.[1]2. بدن اخروي چگونه است؟
گرچه درباره بدن اخروي بحث فراوان است امّا يكي از مباحثي كه در اين جا مناسب و قابل عرضه است اين است كه:
بعد از جداشدن روح از بدن مادي و انتقال به عالم ديگر، بدن در همين نظام مادي در شرايط جديدي قرار ميگيرد و مبدل به خاك ميگردد و به صورت ذرات در ميآيد و در همين جا باقي است تا وقتي كه نظام مادي در مراحل ابتدايي و مقدمات قيامت شروع به تحول كلي نموده و حركت جديدي را آغاز كند، حركتي كه در حقيقت سرفصل ديگري از حقيقت نظام مادي است. بر اساس آيه قرآن كه فرمود: «يوم تبدّل الارض غيرالارض»؛[2] يعني روزي كه اين زمين به زمين ديگر تبديل ميشود.
در اين انقلاب و تحول كلي زمين، ذرات بدني انسان كه به صورت خاك و ذرات خاكي و زميني است نيز متبدل ميشود و به صورت ديگر كه صورت بالاتر و كاملتر و لطيفتر است در ميآيد. با اين بيان معلوم خواهد شد كه بدن اخروي و بدن ساخته شده در آخرت و در حشر، در عين اين كه همين جسم و بدن است و در عين اين كه از همان ذرات بدني او بدن اخروي او تشكيل شده است، در عين حال در اثر تبدلّات داراي احكام و آثار جديد خواهد بود و آثار بدن دنيوي و مادي طبيعي را نخواهد داشت، لذا به آساني ميتوان گفت: بدن دنيوي و مادي در اثر همان مادي بودن يك سلسله آثار و خواص به خصوص از باب كون و فساد واجد است كه اين آثار و خواص را در نظام اخروي و در عوالم بالا و در بهشت و جهنم ندارد و بالعكس خواص و آثاري در بدن اخروي است كه در بدنهاي دنيوي وجود ندارد. بدن اخروي متناسب با عوالم اخروي و با نظامهاي بالاتر و بهشتها و جهنمها است. طبعاً بايد نحوة وجود بدن اخروي و ساختمان وجودي آن غير از نحوة وجود و ساختمان وجودي بدن دنيوي و مادي باشد، زيرا كه بدن دنيوي و مادي با اين خصوصيات كه در عالم ماده داردو با اين آثار و خواص كه در اين جا دارد، با آن نظامها و عوالم بالاتر نميسازد و متناسب نيست.[3]3. نتيجه و پاسخ مستقيم سؤال:
از آنچه درباره بدن برزخي و بدن اخروي گفته شد به آساني ميتوان گفت كه پيري، معلوليت، بيماري و ساير مشكلات از اين قبيل كه از آثار و خواص بدن عنصري و مادي است در بدنهاي اخروي و برزخي نخواهد بود.
امّا نكتهاي كه بايد بدان توجه داشت اين است كه گرچه بيماريهاي جسم طبيعي و بدن مادي در آن عالم (برزخ و قيامت) براي انسان نخواهد بود، امّا نقايص متناسب با بدن و خواص آن عالم براي عدهاي از انسانها وجود دارد، به عنوان نمونه برخي با اين كه در دنيا بينا بوده و چشم او سالم بوده است، امّا در قيامت كور و نابينا محشور ميشوند. (البته نابينائي متناسب با آن عالم) قرآن كريم در اين باره ميگويد: «من اعرض عن ذكري فان له معيشةً ضنكاً و نحشره يوم القيامة اعمي»؛ يعني كسي كه از ياد حق اعراض كند دچار زندگي تنگ شده و هميشه در فشار است و در قيامت كور محشور ميشود.[4] اين افراد وقتي ميبينند كورند سؤال ميكنند با اين كه در دنيا بينا بوده چرا كور محشور شدهاند، مگر قرار نبود كه هر كس هر چه است به همان صورت در قيامت زنده شود؟ از اين مسئله به تجسم اعمال در معارف ديني نام برده شده است.
جواب داده ميشود: در اين جا جز حقايق چيزي ديگر نيست، همين حقايق به صورت دستورات و معارف و احكام و آيات براي شما آمد ولي تو آنها را نديدي. همانها در قيامت ظهور كرده، حالا نيز آنها را نميبيني. (براي اطلاع از تفصيل اين بحث به منبع ذيل مراجعه شود.[5]بنابراين بيماري و معلوليتهاي متناسب با دنيا و مربوط به بدن دنيايي در آنجا (عوالم برزخ و قيامت) نيست، امّا نقائصي چون کوري که متناسب با شرايط آن عالم است در آن جا و جود خواهد داشت.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيد محمد حسين طهراني، معادشناسي، نشر علامه طباطبايي، مشهد، سال 1417 ق.
2. امام خميني، معاد از ديدگاه امام خميني، دفتر 30 تبيان، نشر موسسه آثار امام، سال 1378.
3. فلسفي، محمد تقي، معاد از نظر روح و جسم، ج 3، نشر هيئت، نشر معارف اسلامي، تهران، سال 1362 ش.
4. زين العابدين قرباني، به سوي جهان ابدي، نشر كتابفروشي علامه طباطبايي، چ 2، 1387 ق.
5. محمد شجاعي، معاد يا بازگشت به سوي خدا، نشر شركت سهامي انتشار، سال 1362، (اين كتاب براي شما مفيد است).
6. ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، بخش معاد، ج 1 و 2، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ 5، سال 1377 ش.
پي نوشت ها:
[1]. سعيدي مهر، محمد، آموزش کلام اسلامي، ج2، ص 242.
[2] . ابراهيم/ 48.
[3] . شجاعي، محمد، معاد يا بازگشت به سوي خدا، نشر شركت سهامي انتشار، چاپ اوّل، سال 1362.
[4] . طه/ 124.
[5] . جوادي آملي، ياد معاد، مركز نشر فرهنگي رجاء، چ 3، 1375، ص 268.