براي پاسخ ابتدا بايد ديد،آيات مورد نظر چه مي گويند و اصل شفاعت چيست تا معلوم شود تضاد هست يا نه؟
اماآيات: در روز قيامت مردم از قبرها پراكنده بيرون مي آيند تا اعمال شان به آن ها نشان داده شود. پس هر كس به قدر ذره اي كار نيك كرده باشد آن را خواهد ديد و هر كس به اندازه ذره اي كار زشت كرده باشد آن را خواهد ديد.[1] اين آيات مي فهماند از كليت ارائه ي اعمال هيچ عملي نه خير نه شر، نه كوچك نه بزرگ حي به سنگيني ذره استثناء نمي شود، سپس انسان تمام اعمال خود را خواهد ديد چه خير چه شر. [2]ازآن طرف، شفاعت آن است كه «رحمت الهي و مغفرت او از طريق اولياء و بندگان برگزيده الهي به بندگانش برسد».[3] آيا بين اصل شفاعت و آيات فوق تنافي و تضاد است؟ درظاهر بله، چون شفاعت سبب مي شود كه گناهان شخص بخشيده شود يا به درجات او افزوده شود. و اين كار با وساطت اولياء الهي انجام مي شود نه عمل خود شخص اما آيات مي گويد انسان تمام كارهاي خود را خواهد ديد با اين كه شفاعت سبب مي شودانسان برخي كارهاي مربوط به خود را نبيند يا درجاتي ببيند كه محصول عمل او نبوده است.
امااين تنافي ظاهري است و با وجوهي كه ذكر مي شود قابل رفع است:
1-شفاعت تحت شرايط خاص انجام مي شود، يكي از شرايط اساسي آن داشتن ايمان است. ايمان شرط لازم است نه شرط كافي، شرط ديگر آن اين است كه برخي از گناهان خاص را انجام نداده باشد،[4] مثل اين كه نماز را سبك نشمارد يا غش و حيله نكند، و معناي اين شرايط آن است كه بايد شخصي كه مورد شفاعت قرار مي گيرد قابليت داشته باشد و اين قابليت نيز توسط او در دنيا به دست آمده است.
2-پس شفاعت ثمره كارهاي خيري است، كه دردنيا انجام داده است[5] پس «هر كس به اندازه ذره اي كار خير انجام دهد آن را خواهد ديد»[6] شامل حال او مي شود، نه تنها شفاعت مخالف اين آيه نيست بلكه مطابق مفهوم آيه است. سپس اين كه انسان نتيجه برخي اعمال زشت خود را نمي بيند و عذاب نمي شود يا بيش از اعمال خوب خود مي بيند، به خاطر شفاعت است كه آن شفاعت به خاطر اعمال خوب او در دنيا است. و او اينك ثمره اعمال خوب خود را – كه شفاعت و نديدن عذاب اعمال زشت خود باشد يا ديدن درجات بالاتر باشد- مي بيند.
طبق بيان آيت الله مكارم شيرازي آيات فوق يك قاعده و قانون كلي را بيان مي كند،و هر قانون كلي استثناء مي خورد و اين قانون نيز به آيات عفو و توبه و به آيات شفاعت استثناء خورده است[7]. اين آيات مي گويد انسان هر عمل نيك و بد خود را خواهد ديد ا ما اصل شفاعت آن را استثناء مي زند و مي گويد: انسان هر عمل نيك و بد را خواهد ديد مگر آن كه شفاعت شامل حال او شود در اين صورت اعمال زشت خود را نخواهد ديد يا درجاتي بيش از اعمال خوب خواهد ديد.
اما آيا اين اصل وارداتي از مسيحيت است؟ اگر منظور اين باشد كه در اسلام چنين اصلي نيست، و شفاعتي كه مطرح است از دين مسيحيت گرفته شده، و اسلام چنين چيزي را به رسميت نمي شناسد، نه چنين نيست بلكه در آيات قرآن شفاعت مطرح و تأييد شده است.
اگرمنظورازسوال اين باشد كه اين اصل ولو در اسلام نيز آمده است ولي اولين بار در مسيحيت مطرح شده است، اين هم صحيح نيست، چون قبل از مسيحيت به گواهي آيات قرآن در عصر حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ نيز مطرح بوده است. «اي بني اسرائيل نعمتي را كه به شما داده ام ياد كنيد و اين كه شما را بر عالميان برتري داده ام [8] و بپرهيزيد از روزي كه در آن كس به جاي ديگري مجازات نمي بيند و هيچ شفاعتي از كسي پذيرفته نمي شود و عوض هم قبول نمي شود و كسي نيز ياري نمي شود، »[9] البته در اين جا كه مي گويد از كسي هيچ شفاعتي پذيرفته نمي شود مراد شفاعت بدون اذن و اجازه الهي است.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
ـ ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلامية، چ 31، 1378، ص 220 تا 246.
پي نوشت ها:
[1] . زلزال/ 6 ـ 8.
[2] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان،( ترجمه موسوي همداني )، بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، چاپ پنجم، ج 20، ص 790.
[3] . سبحاني، جعفر، محاظرات في الالهيات، تلخيص علي رباني، مؤسسه نشر اسلامي، ص 646، وطباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج1، ص 227.
[4] . ر.ك: همان، ص 253.
[5] . ر.ك: همان، ص 258.
[6] . زلزال/ 7.
[7] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلامية، ج 27، ص 230.
[8] بقره 40
[9] . بقره/ 48.