با نگاهي به منافع حيوانات و عملكرد بعضي انسان ها، تشبيه («اولئك كالانعام بل هم اضل») را حق و منطقي مي يابيم:
گران ترين لباس انسان -ابريشم – از حيوانات است. مهم ترين غذاي انسان، شير و عسل و گوشت و ماست، از حيوانات است. حيوانات وسيله باركشي و شخم زدن و منبع در آمد و اشتغال هستند. تمام كارخانه هاي پشم ريسي، چرم سازي، لبنياتي و مرغداري و دامداري ها كارشان به حيوانات وابسته است.
برخي از حيوانات معلم بشرند. كلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت. بعضي گزارشگر انبيا مي شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سليمان آورد .
بعضي محافظ انبيا مي شوند؛ تار عنكبوت پيامبر اسلام را در غار حفظ كرد.
حيوانات قابل تربيت و آموزش هستند و لذا شكار سگي كه آموزش ديده حلال است. حتي حيوانات آزار دهنده مثل مار، تنها كساني را مي گزند كه به آنها نزديك شده باشند.
با توجه به مطالب فوق ، آيا انسان هايي كه مردم آزاري مي كنند و مناطق دور دست را بمباران و موشك باران مي كنند ، از مار بدتر نيستند؟! افرادي كه شبانه روز براي مردم حيله و خدعه مي كنند و به خاطر رسيدن به هوس هاي بي انتهاي خود نسل انسان را به تباهي مي كشند ، از حيوانات بدتر نيستند؟! آدم هايي كه يك تنه صدها پرونده جرم و جنايت دارند ، از درنده ترين حيوانات پست تر نيستند؟!
پي نوشت:
پرسش هاي مهم پاسخ هاي كوتاه، حجة الاسلام استاد قرائتي، ص19-20.