خانه » همه » مذهبی » آيا تعداد ابواب بهشت و جهنم مي تواند نشانگر تعداد طبقات در بهشت و جهنم باشد؟ در هر طبقه اي از بهشت و جهنم چند درجه وجود دارد؟ اسامي و فرق درجه ها چيست؟

آيا تعداد ابواب بهشت و جهنم مي تواند نشانگر تعداد طبقات در بهشت و جهنم باشد؟ در هر طبقه اي از بهشت و جهنم چند درجه وجود دارد؟ اسامي و فرق درجه ها چيست؟

1. براساس روايات اسلامي، بهشت هشت در دارد.[1] و بر اساس تصريح قرآن كريم جهنم داراي هفت در است؛ «لها سبعة ابواب؛ (حجر،44) براي آن (جهنم) هفت در است».
گرچه در قران كريم و روايات اسلامي دربارة اسامي طبقات و درجات بهشت تصريحي نشده است، ولي از قرآن مجيد و روايات اسلامي به دست مي آيد كه بهشت مراتب و طبقاتي دارد؛ چنان كه خداوند متعال مي فرمايد: لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدينَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏ وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً…[2]» خداوند مجاهدان به مال و جان را برخانه نشينان برتري داده، و همه (اهل ايمان) را وعده نيكو فرموده. و خداوند مجاهدان را بر خانه نشينان به پاداشي بزرگ مزيت و برتري بخشيده است، درجات (مهمّي) از ناحيه خداوند، و آفرينش و رحمت (نصيب آنان مي گردد) و (اگر لغزش هايي داشته اند) خداوند آمرزنده و مهربان است.
2. تعداد درجات بهشت نيز در برخي روايات آمده است: چنان كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «… فان درجات الجنة علي قدر آيات القرآن فيقال لقاري القرآن اقرأ وارق؛[3] به درستي كه درجات بهشت به اندازة آيات قرآن است، پس به قاري گفته مي شود بخوان و بالا برو».
دربارة طبقات جهنم نيز در برخي روايات روايت شده كه جهنم طبقاتي دارد: چنان كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «جهنم طبقاتي دارد با نام هاي: 1­. جهنم (از همه پايين تر) 2. لظي (طبقه بالاي جهنم) 3. حطمه (بالاي لظي) 4. سقر (بالاي حطمه) 5. جحيم (بالاي سقر) 6. سعير  (فوق جحيم) 7. هاويه (بالاترين طبقه و طبقه روي سعير) ولي در برخي از روايات اسلامي پايين ترين طبقه «هاويه» و بالاترين طبقه آن «جهنم» بيان شده است.[4]بنابراين، تعداد ابواب بهشت و جهنم نشانگر تعداد طبقات و درجات بهشت و جهنم مي تواند باشد، كه البته طبقات و درجات بهشت و جهنم از تعداد ابواب آن ها بيشتر است.
3. در روايات اسلامي در مورد مراتب بهشت و جهنم و تعابيري همچون ابواب (درها) و طبقات و درجات آمده است، از اين رو برخي از مفسران هر دو را يكي دانسته اند و مي گويند: هر يك از درها پيام آور تفاوت عذاب و ثواب مجرمان و مؤمنان است. بر اساس برخي از نقل ها دربارة دركات يا ابواب جهنم آمده، در اول، ويژه مسلمانان موحد گنهكار است. در دوم از آن يهود، در سوم از آن نصاري، در چهارم ويژه ستاره پرستان، و در پنجم مخصوص مجوس و در ششم از آن مشركان، و آخرين در ويژه منافقان است.[5] چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: «إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصيرا[6]؛ منافقان در پايين ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياوري بر آن ها نخواهد بود».
البته در برخي روايات ديگر براي هر يك از درها و دركات جهنم افراد ديگري معرفي شده اند.[7]حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دربارة افرادي كه از درهاي بهشت وارد مي شوند، مي فرمايد: «بهشت هشت در دارد، از يكي پيامبران و صديقان و از بعضي شهداء و صالحان و از درهاي ديگر شيعيان و محبان اهل بيت ـ عليه السّلام ـ وارد مي شوند.»[8]4. از مجموع آن چه گذشت، روشن مي شود كه «درها» (طبقه هاي) بهشت از طبقات و درهاي جهنم بيشتر است، و شايد زيادتر بودن طبقات بهشت به خاطر غالب بودن سبقه رحماني خداوند متعال بر غضب الهي باشد، چنان كه در بعضي از دعاها آمده كه «يا من سبقت رحمتة غضبه [9] …، اي كسي كه رحمتش بر غضبش سبقت مي گيرد …» يا مي تواند اشاره به اين حقيقت باشد كه هرچند راه هاي ورود به بدبختي و عتاب فراوان است، ولي با اين حال درهاي وصول به سعادت و خوش بختي از آن بيشتر است.[10]5. به طبقات بهشت درجه و به طبقات جهنم دركات اطلاق مي شود، و در طبقات متفاوت بهشت، بهشتيان در ناز و نعمت و آسايش و رفاه زندگي مي كنند، ولي در دركات جهنم، جهنميان در عذاب هاي روحي و جسمي رنج مي كشند.
بهشتيان در پرتو عنايت الهي و الطاف رباني  روز به روز به ساحت قدسش نزديك تر مي شوند و در مسير قرب و نزديك شدن به خداوند متعال به پيش مي تازند و در حال تكاملند، و در آن دار تكليف نيست؛ بلكه در پرتو اعمالي كه در دنيا انجام داده اند، سير تكاملي خويش را مي پيمايند و همواره خوشحالند، بر خلاف بهشت، جهنميان همواره در حسرت، پشيماني، عذاب و … هستند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محسن قرائتي، معاد، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اول.
2. الجمعة الحويزي العروسي، نورالثقلين، قم، مطبعة العلمية، چاپ دوم، بي تا، ج3، ص17.
3. علامه سيد محمدحسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ سوم، 1397ق، ج12، ص178.

پي نوشت ها:
[1] . ر.ك؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء، 1404ق، ج8، ص121.
[2] . نساء/ 95ـ96.
[3] . ر.ك؛ كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1359 ش، ج2، ص606.
[4] . ر.ك؛ مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، موسسة الوفاء، 1404ق، ج8، ص245ـ246؛ جمعة العروسي الحويزي، عبد علي، نورالثقلين، قم، مطبعة العلميه، چاپ دوم، بي تا، ج3، ص18.
[5] . ر.ك؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق، ج8، ص285.
[6] . نساء/ 145.
[7] . ر.ك؛ بحارالانوار، همان، ص131.
[8] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، همان، ص121.
[9] . ر.ك؛ قمي، عباس، مفاتيح الجنان، فرازي از دعاي جوشن كبير.
[10] . ر.ك؛ مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، تهران، دارالكتب الاسلامية، ج6، ص310 و 418.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد