خانه » همه » مذهبی » آيا تفسير امامان از قرآن كريم پاسخگوي نيازهاي فكري و عملي امروز هم هست؟

آيا تفسير امامان از قرآن كريم پاسخگوي نيازهاي فكري و عملي امروز هم هست؟

خداي تبارک و تعالي حضرت محمد(ص) را خاتم  پيامبران و علوم کرد و دين او را دين هميشگي دانست و به يقين خداي حکيم که هستي را آفريده است و بشر را گلي سرسبد آن قرار داده و معلوم است كه، به آفريده خودش آگاهي کامل دارد و همه نيازهاي او را در همه اعصار مي داند و بر اساس همان واقعيات، احکام و اوامر خود را استوار مي سازد. او قرآن را  فرستاد و پيامبر اکرم (ص) و اوصيايي گراميش را مفسّر آن قرار داد و اين ذوات پاک و معصوم به وظفيه خويش عمل کردند و اسلوب تفسير را به پيروان خود آموختند و با گذشت اعصار و قرن ها ، دين و تفسير ائمه ـ عليهم السلام ـ کهنه نمي شود و از اعتبار نمي افتد؛ زيرا خداي بزرگ آموزه هاي ديني اش را بر اساس فطرت بشر قرار داده است و فطرت انسان ها و نيازهاي واقعي آن ها براي رسيدن به کمال تغيير پيدا نمي کند. از اين رو همة انسان ها اگر بخواهند به قلّه کمال برسند و سعادت اخروي را براي خود کسب نمايند طريقي جز طريق اولياي الهي ندارند.
قرآن معجزه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ مي باشد و دين اسلام تا قيام قيامت پابر جاست؛ فلذا قرآن در همه اعصار طراوت و تازگي خود را داراست و جاودانه خواهد ماند. چنانكه در حديثي است: «القرآن يَجري كما تجري الشمس و القمر»[1] حضرت آيت الله جوادي آملي در ذيل اين حديث شريف مي‌فرمايد: «قرآن در جريان خود، همانند خورشيد و ماه است و معارف آن در گذر زمان همواره تابان است آنچه كه تغيير مي‌يابد حوادث روزگار است يعني مفاهيم و معاني مربوط به دين ثابت است و تنها، مصاديق آنهاست كه تبديل و تغيير مي‌يابد.»[2]از طرف ديگر در قرآن كريم توضيح همه چيز هست؛ چنانكه خداوند عليم درباره آن مي فرمايد: (و نزّلنا عليك الكتاب تبياناً لِكُلِّ شيء) «اين كتابي كه به تو نازل كرده ايم توضيح همه چيز است» درباره اين آيه كريمه عده اي از اصحاب امام صادق ـ عليه السلام ـ گفته اند: از آن حضرت شنيديم كه فرمود: من هر آينه مي دانم كه در آسمانها و آنچه در زمين است مي دانم آنچه كه در بهشت است و مي دانم آنچه كه در آتش است، و مي‌دانم آنچه كه تا قيامت خواهد بود. آنگاه لحظه اي سكوت كرد سپس احساس نمود كه شنوندگان در تعجب شدند و برايشان گران آمد، فرمود: همه اينها را از كتاب خداي عزوجل مي دانم، زيرا خداي تعالي درباره كتابش مي فرمايد: (تبيانٌ لِكُلِّ شيء)[3] در نتيجه وقتي كه ائمه ـ عليهم السلام ـ داراي اين چنين علومي باشند قطعاً تفسيري كه آنها مي فرمايند هميشه تابناك است؛ چون علم امامان، علم الهي مي‌باشد و در آن خطا راه ندارد و معصوم مي باشند. البته ناگفته پيداست با توجه به پيشرفتي كه در زمان حاضر نسبت به زمان امامان قبلي حاصل شده است نيازهاي فكري و علمي جامعه نسبت به زمان ايشان شكل ديگري يافته؛ امّا روشن است كه تفاسير ائمه‌ـ عليهم السلام‌ـ مايه اصلي است فلذا هر كسي بخواهد تفسيري از قرآن كريم بفرمايد نيازمند آن مايه اصلي مي‌باشد. در نتيجه آنچه كه تفسير مي‌يابد حوادث روزگار است و مفاهيم و معاني تفاسير ائمه ثابت است و تنها مصاديق آنهاست كه تبديل و تغيير مي يابد و به اين دليل است كه علماء و فقهاي عظيم الشأن توانسته اند و خواهند توانست نيازهاي فكري و عملي زمانهاي خويش را از روايات ائمه استخراج و بيان فرمايند.

پي نوشت ها:
[1]. کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج2، كتاب فضل القرآن.
[2]. جوادي آملي، عبدالله، شريعت در آينه معرفت، چاپ دوم،  چاپ پژمان،1373
[3]. کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 1، ص 261، ح 2.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد