طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا جواز دايره كوبي در عروسي، چنان كه دربارة مراسم ازدواج حضرت امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ و حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ در تفسير منهج الصادقين آمده است، با حرمت به كار بردن لهوي ابزار آلات موسيقي منافات ندارد؟

آيا جواز دايره كوبي در عروسي، چنان كه دربارة مراسم ازدواج حضرت امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ و حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ در تفسير منهج الصادقين آمده است، با حرمت به كار بردن لهوي ابزار آلات موسيقي منافات ندارد؟

بيان مقدمه اي کوتاه:
1. فقها با مراجعه به همة روايات، اقدام به فتوي مي كنند و حتماً اين روايت از نظرشان گذشته است.
2. بررسي اسناد روايات و جمع بين روايات، مهمّ ترين بخش تلاش فقها براي فهم ادله روايي را تشكيل مي دهد.
الف) از ديدگاه فقهي:
اصل حكم غنا و ابزار موسيقي، همان گونه كه اشاره شد، واضح است و توضيح بيشتري نياز ندارد. فقها و مشهور عالمان ديني موارد استثنايي براي اصل حكم غنا برشمرده اند، از جمله غنا و آوازخواني زنان در عروسي است. البته نامحرمان نبايد در آن حضور داشته باشند و از آلات لهو و لعب نبايد استفاده شود.[1] بنابراين استفاده از دايره و ديگر آلات براي عروسي مجوّز خاصّي ندارد.
اما روايت مورد سوال:
1ـ در موضوع دفّ دو دسته كلي روايت داريم 1. حرمت مطلق.[2] 2. حرمت به استثناي عروسي.[3]از دسته دوم،  دو روايت دربارة گزارش عروسي حضرت اميرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) است.[4]2ـ اين روايات سلسله سندش نقل نشده است بنابراين ضعيف به شمار مي آيند،[5] از اين رو بدان فتوا نمي دهند.
3ـ اين روايات از نظر محدثين و فقها، شهرت و معروفيتي ندارند و به اصطلاح شاذ است.[6] و قابل مقايسه با روايات مشهور نيست.
4ـ بنابراين خبر شاذ و مرسل مربوط به عروسي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ نمي تواند اصل حكم حرمت استفاده از آلات لهو را مقيد به غير از عروسي كند.
ب) از ديدگاه منظر حديثي ـ تاريخي:
فقها هنگام جمع بين دو حديث مختلف، حديثي را كه شايسته فتوي و دليل حكم فقهي نمي دانند گاهي از مفهوم آن اعراض مي كنند و حديث جريان عروسي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ مي تواند از اين موارد باشد، به ويژه كه مضمون اين حديث مبناي فقهي كساني كه دور از مكتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ هستند قرار گرفته و باعث شده كه حرام روشن و واضحي مثل ساز و آواز شايسته اهل لهو و لعب را حلال شمرند[7] و بدين گونه دامان خلفاي گمراه و فاسد بني اميه و بني عباس را پاك كرده اند (از كساني كه دايره زدن در عروسي را جايز دانسته است شافعي است[8]). از ادله اي كه نشان مي دهد روايت جريان عروسي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ قابل اعتماد نيست، روايت صحيحه اي است كه راوي در آن مي گويد، به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كردم: آنها خيال مي كنند كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اين بيت (ترانه) را اجازه داده است.[9] حضرت صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: دروغ گفته اند. همانا خداي عزوجل مي فرمايد: و ما آسمان ها و زمين و آن چه در ميان آنهاست از روي بازي نيافريديم (به فرض محال) اگر مي خواستيم سرگرمي انتخاب كنيم چيزي متناسب خود انتخاب مي كرديم اگر اين كار را انجام مي داديم بلكه ما حق را بر سر باطل مي كوبيم تا آن را هلاك سازد و اين گونه باطل محو و نابود مي شود اما واي بر شما از توصيفي كه (دربارة خدا و هدف آفرينش) مي كنيد.[10] سپس فرمود: واي بر فلاني از آنچه توصيف مي كند ـ نام مردي كه در جلسه نبود ـ[11]ج) از ديدگاه اجتماعي:
همان گونه كه در مقدمه بيان شد، روايت را به صرف نداشتن حجيّت فقهي، طرد نمي­کنند و در حوزه هاي ديگر مي توان از آن استفاده کرد. آن گونه كه در برخي روايات و كلام فقهاء آمده است در مسئله ازدواج و عروسي اعلان كردن عروسي بدون هيچ اختلافي مستحب است،[12] چه برسد كه جشن اين عروسي در آسمان ها نيز برگزار شود.[13]اين مسئله اعلان ازدواج فوايد اجتماعي بسياري نيز در پي دارد، جلو افراط و تفريط در مسئله غريزه را مي گيرد و بهترين سرمشق براي كساني كه مي خواهند جامعه را اصلاح كنند، تشويق صحيح و ترغيب به اين ازدواج است (برخلاف عمل تمدّن غربي).
خلاصه: روايت ذكر شده درباره دستور پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به دفّ زدن در عروسي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ضعيف است و صحيح نيست لذا فقها بر طبق تفسير آيات و روايات فراوان بر حرمت لهو و لعب فتوي داده اند. آن چه بيان آن لازم است، اين است که: اين روايت ضعيف و امثال آن مورد سوء استفاده بني اميه و بني عباس قرار گرفت تا بتوانند شهوت راني هاي خود را درست و ديني جلوه دهند و به بهانه عروسي، شهوت راني بکنند.[14]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ غنا و موسيقي از ديدگاه قرآن و روايات، اثر محققين دفتر تبليغات.
2ـ موسيقي، اثر جرکيمي ين، ترجمه حسين ياسيني.

پي نوشت ها:
[1] . موسوي خميني، روح الله، تحريرالوسيله، بيروت، دارالانوار، 1403ق، ج1، ص497؛ خويي، سيد ابوالقاسم، صراط النجاة، با حاشيه آيت الله تبريزي، ج2، ص292.
[2] . فقه الرضا، ص 301؛ مستدرك الوسايل، ج13، ص218.
[3] . مستدرك الوسايل، ج13، ص219.
[4] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج43، ص112.
[5] . خوانساري، سيد احمد، جامع المدارك، ج6، ص112.
[6] . حلي، ابن ادريس، سرائر، ج3، ص204.
[7] . براي ديدن روايات و تفسير آيات حرمت غنا، ر.ک: کليني، محمد بن يعقوب، كافي، ج6، ص431.
[8] . طوسي، محمد بن حسن، خلاف، ج6، ص307.
[9] . ما آمديم كه شما زنده باد بگوييد تا ما هم بگوييم شما زنده باشيد.
[10] . انبياء/16ـ18.
[11] . كافي، تحقيق غفاري، ج6، ص433.
[12] . طوسي، محمد بن حسن، رسائل عشر، ص329.
[13] . كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تحقيق غفاري، ج1، ص460، شمارة 8؛ و مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج43، باب تزويجها ـ عليها السلام ـ .
[14] . همان، ج6، ص435، شماره 25.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد