در پاسخ پرسش شما بايد گفت:
اولاً، چون يكي از نامهاي خداوند اسم شريف حكيم است، پس همه كارهاي او بر اساس حكمت و مصلحت انجام ميشود، اما بايد توجه داشت كه اگر گفته ميشود كارهاي خداوند حكمت و مصلحت دارد، مراد آن است كه كار خداوند عين حكمت و مصلحت است، يعني هر چه او ميكند حكمت است. (چون اين بحث علمي و دقيق است اگر خواسته باشيد براي آگاهي بيشتر از اين مسأله به منبع ذيل مراجعه كنيد).[1]ثانياً: خداوند در قرآن كريم درباره زنان فرمود: «نسائكم حرثٌ لكم»؛[2] زنان شما مركز بذرافشاني شما هستند.
مفسر حكيم، علامه طباطبايي، در ذيل اين آيه فرموده است: خلاصه پيام آيه ياد شده آن است زنها در جامعه انساني مانند كشتزار هستند، همانگونه كه براي استمرار كشتزار و بقاء بذر آن و تأمين نيازهاي جامعه انساني از راه كشتزار بايد زراعت و كشت داشته باشد و انسان براي بقاي نسل و نوع بشر نيز نياز به زن و ازدواج دارد، چون خداوند سبحان پديد آمدن انسان را از راه ازدواج زن و مرد قرار داده است و اگر ازدواج صورت نگيرد، نسل بشر به تدريج منقرض خواهد شد.[3]ثالثاً: گرچه ازدواج زمينه به وجود آمدن فرزند را فراهم ميكند، اما در واقع آن عمل تنها وسيله كار است و اصل بچهدار شدن زن و مرد به دست خداوند است. لذا در سوره واقعه فرمود: «افرايتم ما تمنون، انتم تخلقونه ام نحن الخالقون»؛[4] آيا از نطفه، كه در رحم ميريزيد آگاهيد، آيا شما آن را آفرينش پي در پي ميدهيد يا ما آفريدگاريم. پس بچهدار شدن زن بر اساس حكمت خداوند بوده بلكه عين حكمت اوست. اما گاهي ممكن است به كسي بچه ندهد و بچه ندادن او نيز اسرار وحكمت دارد.
نكته مهمي كه بايد در اين مسأله مورد توجه باشد، آن است كه به صرف اين كه كسي بچهدار نميشود و يا ديرتر درخت ازدواج آنها به بار مينشيند و بچهدار ميشود، نبايد تصور شود كه لابد حكمت خدا بر آن تعلق گرفته و يا خداوند نخواسته است.
چون خداوند خواست و اراده اش را از مجاري طبيعي و اسبابي که خودش براي اين کار قرار داده انجام مي دهد؛ لذا ممکن است بر اثر عوامل طبيعي در سلسله بوجود آمدن فرزند, نقصي بوجود آيد و فرزند متولد نگردد. در چنين مواقعي نمي توان گفت حتما خداوند نخواسته است که به آن ها فرزند بدهد. خداوند خواسته است که آن ها از طريق معمول بچه دار شوند، مگر اين که در اين بين يک عيب و نقصي باشد.
پس خواست خداوند در اين گونه موارد يک خواست تعليقي و مشروط است و مصلحت هم در اين است که بچه دار شدن به همين شيوه باشد. پس در موارد خاص ممکن است علي رغم سلامت تمام مجاري تولد فرزند، باز هم مصلحتي از سوي خداوند در کار باشد که جلو بچه دار شدن فرد گرفته شود و ما از آن بي خبر باشيم. اين موارد، ممکن است به خاطر مصلحت مهم تر باشد.
پس پيش از هر چيز انساني که صاحب فرزند نمي شود, در موارد عادي بايد به پزشك مراجعه كند و تلاش كند تا علت بچهدار نشدنش را پيدا كند، شايد از نظر جسمي مشكلاتي در ميان باشد, که با معالجه و داروي پزشکي برطرف شود؛ به خصوص که در اين عصر بر اثر پيشرفت علم پزشکي راههايي براي باردار شدن وجود دارد. در کنار اين مراجعه به پزشك متخصص، از امور معنوي نيز غافل نباشد که بي ترديد مواردي مانند نذر، صدقه دادن، و توسل به اولياء الهي نيز كارساز است.
رابعا: مطلب ديگري که مفيد و آموزنده و اميدبخش خواهد بود و به خصوص تأثير دعا براي طلب فرزند در آن به خوبي ثابت شده است، جريان دعاي حضرت زكريا ـ عليه السلام ـ براي طلب فرزند از خداوند است كه در قرآن كريم چنين آمده است: اين يادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زكريا، در هنگامي كه پروردگارش را در خلوتگاه عبادت خواند و گفت: پروردگارا… من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم و همسرم نازاست، تو به قدرتت جانشيني به من ببخش كه وارث من و آل يعقوب باشد و او را مورد رضايت خود قرار ده.[5]برخي از علما در ذيل اين آيات گفتهاند: در آن هنگام كه زكريا از نداشتن فرزندي، سخت ناراحت و غمناك بود، رو به درگاه خدا آورد و اين دعا را نمود.[6] و در آيه بعد جريان بشارت خداوند به زكريا براي فرزنددار شدن چنين آمده: «يا زكريا انّا نبشرك بغلام اسمه يحيي»؛[7] اي زكريا ما تو را به فرزندي بشارت ميدهيم كه نامش يحيي است.
زكريا از اين بشارت شگفتزده شد و عرض كرد: پروردگارا چگونه فرزندي براي من خواهد بود، در حالي كه همسرم نازا است.[8] خداوند در پاسخ او فرمود: اينگونه پروردگارت گفته و اراده كرده، اين براي من آسان است من قبلا تو را آفريدم و چيزي نبودي.[9]نتيجهاي كه از اين جريان بايد يادآوري شود، آن است كه گرچه برخي افراد مدتي در انتظار فرزنددار شدن باشند و يا بر اساس قرآن و دلايل ظاهري گمان كنند كه فرزنددار نخواهد شد، اما چون خداوند كريم است پس نبايد از درگاه رحمت او نااميد بود و ممكن است با دعا و توسلات به اولياء الهي خداوند به او فرزند بدهد، چنان كه به حضرت زكريا در زمان پيري فرزند داد.
پي نوشت ها:
[1] . علامه طباطبايي،الميزان، ج 14، ص 274، (اين كتاب ترجمه فارسي نيز دارد).
[2] . بقره، 223.
[3] . علامه طباطبايي،الميزان، ج 2، ص 213، نشر موسسه الاعلمي للمطبوعات بيروت.
[4] . واقعه، 59.
[5] . مريم/ 1 ـ 6؛ به خود آيات قرآن مراجعه كنيد كه بسيار شيرين است.
[6] . مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، نشر دار الكتب الاسلاميه، 1364 ش، ج 13، ص 7.
[7] . مريم/ 7.
[8] . مريم/ 8.
[9] . مريم/ 9.
خانه » همه » مذهبی » آيا خداوند اولاد و فرزند را براي هر پدر و مادري بر اساس حكمتش ميدهد و اگر به كسي نميدهد حكمتي دارد؟