طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا در عزاداري ها، گفتن مطالبي مثل انا كلب الرقيه يا سگ عوعو كن كوي حسينم، صحيح است؟

آيا در عزاداري ها، گفتن مطالبي مثل انا كلب الرقيه يا سگ عوعو كن كوي حسينم، صحيح است؟

بي ترديد تعظيم شعائر ديني، بخصوص گرامي داشت نهضت بي بديل حسيني كه در طي قرن هاي متمادي از سوي پيروان مكتب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ انجام گرفته و هر روز نيز بر شكوه، عظمت و تأثير آن افزوده مي گردد، از افتخارات بزرگ و منحصر به فرد شيعيان است اين امر در صورتي نتايج مطلوبي را در پي خواهد داشت كه به نكاتي چند توجه خاص مبذول گردد:
1. هدف اساسي از برپايي چنين مراسمي، تقويت اسلام وتشيع، معرفي اهداف و انگيزه هاي راستين قيام حسيني و مجاهدات ساير ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ و نيز رساندن پيام آنها به گوش نسلهاي جديد مسلمان و غير مسلمان باشد.
2. مي بايداز انجام و حتي زمينه سازي هر نوع عملي (اعم از آهنگ، تعابير، حركات فيزيكي و غيره) كه مناسب با شأن و جايگاه ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ و شرافت مجالس منتسب به آنها نباشد پرهيز شود.
3. مداحان و غزاداران بايد توجه داشته باشند که رعايت اعتدال و ميانه روي و پرهيز از افراط و حد فزوني و دوري از اعمال غلو آميز در همه مسائل اعتقادي از جمله در محبت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در دين مقدس اسلام اهميت خاصي دارد و سفارشهاي مؤكد در اين زمينه رسيده است.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «و احبوا اهل بيت نبيكم حباً معتقداً و لا تغلوا»[1] اهل بيت پيامبرتان را از روي اعتقاد دوست بداريد و از غلو پرهيز نماييد. لذا براي پيروان اهلبيت(ع) برازنده است كه در مراسم منتسب به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از اعمالي كه بوي غلو و افراط گرايي دارد شديدا پرهيز نمايد.
با توجه به مطالب فوق مي توان نتيجه گرفت كه به كارگيري تعابيري مثل انا كلب الرقيه و يا سگ عوعو كن كوي حسينم و امثال آن گذشته از اينكه در راستاي اهداف برپايي چنان محافل نبوده و افراط گرايي محسوب مي گردد اولاً: موجب وهن در مذهب و زمينه ساز سوء استفاده دشمنان دين است. و ثانياً: با حيثيت و جايگاه يك انسان آزاده و موحد سازگار نيست چرا كه دين اسلام براي مؤمنين عزت و حرمت ويژه قائل است بگونه اي كه ائمه ما راضي نيستند كه كسي مؤمنين را بردگان آنها بداند[2] تا چه رسد به امور پست تر از آن.

پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم،1403هـ، 1983م،  ج25، ص2009.
[2] . مجلسي، محمدباقر، پيشين، ص 268.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد