سلام از اصول اخلاقي اسلام است كه در دستورهاي مختلف اخلاقي بدان اشاره شده است.[1] اميرالمؤمنين فلسفهي تشريع سلام را در مقام بيان فلسفه احكام، ايجاد امنيت براي سلام كننده و سلام شونده بيان مي كند: «فَرَضَ اللهُ الإيمانَ تَطْهيرًا مِنَ الشِّرْك … وَ السَّلامَ اماناً مِنَ المَخاوِف»[2].
سلام نوعي تحيت[3]، احترام و ابراز ارادت به كسي است كه به او سلام مي كنيم و در واقع براي او از خداوند سلامتي مي خواهيم و يا اگر از دنيا رفته اند براي آن ها طلب رحمت و علوّ درجات از خداوند داريم.
بايد توجه داشت كه اگر بعد از مرگ پيامبر _ صلّي الله عليه و آله _ و معصومان _ عليهم السلام _ به آن ها سلام مي كنيم[4] براي اين است كه اعتقاد داريم آنان از حيات معنوي برخوردارند ـ گرچه به ظاهر از دنيا رفتهاند ـ بنابراين در زيارت نامهها ميگوييم: «شهادت مي دهم كه شما كلام مرا مي شنويد و سلام مرا پاسخ مي دهيد»[5].
يكي از نام هاي مقدس خداوند بر اساس آية 23 سورة حشر، سلام مي باشد.
خداوند هم خود سلام است و هم آموزندهي سلام به بندگان و هم آفريننده دارالسلام (بهشت).
خداوند نيازي به سلام بندگان ندارد تا كسي به او سلام كند و يا كسي بالاتر از خداوند وجود ندارد كه براي خداوند از آن كس چيزي مانند سلامتي يا علوّ درجه بخواهيم و اين اصلاً معقول نيست.
مؤيّد اين پاسخ دعايي است كه در بخش تعقيبات مشتركه نمازها در كتاب مفاتيح الجنان آمده كه:
اللهم أنت السّلامُ، و منْكَ السّلامُ، و لكَ السّلامُ، و إليكَ يَعودُ السّلامُ، سبحانَ ربِّكَ ربِّ العزّةِ عمّا يَصفون … .
پس در جايي نداريم كه كسي به خداوند سلام كند، بلكه بندگان خدا به فرمان او به ساير بندگان او سلام مي دهند. و حتي گاهي خود خداوند به بندگان خود سلام مي دهد مانند آية 15 سورة مريم ؛ آيات 79، 109، 120، 130، 181 سورة صافات و … و يا فرشتگان الهي به بندگان خدا سلام مي كنند مثل آيات 52 سورة حجر ؛ 25 سورة ذاريات ؛ 69 سورة هود ؛ 24 سورة رعد و … .
پي نوشت ها:
[1] . محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحكمة، قم، دارالحديث، چاپ اول، 1422ق، ص258، باب 198، به نقل از جامع الاخبار و خصال صدوق.
[2] . سيد رضي، شرح نهج البلاغه، حكمت 252.
[3] . همان، ص258، به نقل از كنزالعمال.
[4] . همان، ص238، به نقل از: مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج100، ص142 و 182.
[5] . قمي، عباس، مفاتيح الجنان، زيارت امام حسين _ عليه السلام _ در نيمة رجب.