از جمله پندارهاي غلطي كه امروزه شايع شده اين است كه حجاب و پوشش زنان قانوني است كه اسلام آنرا وضع كرده و زنان قبل از ظهور اسلام، نه در جزيره العرب و نه در جاي ديگر حجاب نداشتند. اما بايد گفت اين پندار از ناحيه كساني اشاعه مي يابد كه از تاريخچه حجاب اطلاعي ندارند و همين بي اطلاعي باعث بيان اين سخنان باطل شده است. بايد گفت حفظ حيا و عفت بارها و بارها در آيات كتاب مقدس(عهد عتيق و جديد) سفارش شده است. مي توان گفت آيات عهدين چنان از حجاب سخن گفته اند كه حتي قرآن اين تعابير را ذكر نكرده است. تعابيري چون استفاده از روبند و پوشاندن چهره و … . اينجا چند نمونه از آيات و تفاسير آنها را ذكر مي كنيم:
عهد عتيق:
در امثال سليمان آمده است: «زن عفيفه ملتزم به خانه، مورد مدح قرار گرفته است. زن نيكوسيرت عزت را نگاه مي دارد، مانند نيرومندان كه اموال را محافظت مي كنند.» در جاي ديگر زنان غير عفيف را از نظر عقلي پايين دانسته مي گويد:«حماقت مانند زني وراج و گستاخ و ابله مي باشد. او دم در خانه مي نشيند و يا در بلندترين مكان شهر مي ايستد و رهگذراني كه از آنجا مي گذرند را صدا مي زند و به اشخاص نادان و جاهل مي گويد پيش من آييد.» در جاي ديگر مي گويد: «و چشمانت به زميني كه مي دروند نگران باشد و در عقب مردان برو. آيا جوانان را حكم نكردم ترا لمس نكنند.»
در سفر پيدايش آمده: «و رفقه چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را ديد و از شتر خود پايين آمد. از خادم پرسيد:اين مرد كيست كه در صحرا به استقبال ما مي آيد؟ خادم گفت: آقاي من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانيد.» خاخام اوريل داودي درباره اين جمله مي گويد: «منشأ وجوب حجاب در شريعت يهود مستند به همين فقره است.
اهميت استفاده از حجاب در كتاب مقدس با ترسيم نزول عذاب بر اثر آرايش و غمزه دختران و زنان نشان داده شده است. در عهد عتيق به زناني كه با گردني افراشته و غمزه هاي چشم راه مي روند و به ناز مي خرامند و خلخال هاي خود را به صدا در مي آورند اشاره كرده و به ايشان وعده عذاب داده است كه خداوند اين زينت ها از آنان جدا خواهد كرد و بجاي عطريات عفونت و به عوض كمربند، ريسمان و به عوض موهاي بافته، كَلي و به عوض زيبايي، سوختگي برايشان قرار خواهد داد.
هرچند امروزه استفاده از روسري توسط زنان در مجامع يهودي كمتر ديده مي شود، ولي باتوجه به آيات فوق حجاب براي زنان يهودي به ويژه زناني كه ازدواج كرده بودند، واجب بوده و هنوز هم زنان يهودي بنيادگرا پس از ازدواج موي خود را با روسري يا كلاه گيس از غير شوهر مي پوشانند.
عهد جديد:
«اما هر زني سربرهنه دعا كند سر خود را رسوا مي سازد، زيرا اين چنان است كه تراشيده شود و اگر زن را موي بريدن يا تراشيدن قبيح است، بايد آنرا بپوشاند.»
در رساله پولس آمده است: «تو سخنان شايسته تعليم صحيح را بگو… تا زنان جوان خرد بياموزند كه شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرد انديش و عفيفه و خانه نشين و نيكو و مطيع شوهران خود كه مباد كلام خدا متهم شود.» در پرهيز از خود نمايي نيز آمده: «زنان خويشتن را بيارايند به لباس مزين به حيا و پرهيز، نه به زلف ها و طلا و مرواريد و رخت گرانبها.»
در جاي ديگر درباره پوشش آمده: «و شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس، بلكه انسانيت باطني قلبي در لباس غير فاسد، روح حليم و آرام است كه نزد خدا گرانبهاست.»
«زنان بايد در طرز پوشاك و آرايش خود باوقار باشند. زنان مسيحي بايد براي نيكوكاري و اخلاق خوب مورد توجه قرار بگيرند، نه براي آرايش مو يا آراستن خود به زيور آلات و لباس هاي پرزرق و برق.»
مكدونلد در تفسير اين آيات مي گويد: «بر زنان واجب است مزين به لباسي باشند كه نشان دهنده ورع و تعقل شخص باشد؛ يعني لباسي باشد كه همه اعضاي بدن زن را به شكلي شايسته بپوشاند. اين لباس بايد بدون هرگونه زينت زائد باشد كه باعث جلب توجه نشود.» جالب است كه اين تفسير تعقل زنان را حفظ پوشش ايشان دانسته است.
سيره مسيحيان نيز نشان از اهميت استفاده زنان از روسري است، زيرا زنان مسيحي تا چند دهه پيش موي سر خود را مي پوشاندند و همه تابلوها و مجسمه هاي حضرت مريم و قديسه هاي مسيحيت با حجاب تهيه شده است و راهبه هاي مسيحي نيز موي سر خود را مي پوشانند و رنگ مقنعه ايشان (مانند كلاه راهبان) معمولا نظام راهباني آنان را نشان مي دهد. تا چندي پيش هم مرسوم بود بانواني كه به حضور پاپ مي روند روسري مشكي داشته باشند، به استثناي ملكه اسپانيا كه مي توانست با روسري سفيد نزد وي برود.[1]
بنابراين از اين نمونه هاي ذكر شده مي توان دريافت كه پوشش و عفت زن موضوعي مختص دين اسلام و آيات قرآن نيست؛ بلكه در عهدين نيز به همان اندازه و شايد هم بيشتر به اين موضوع پرداخته شده است.
پي نوشت:
[1] .شخصيت زن در قرآن كريم و عهدين، حبيب مظاهري، موسسه بوستان كتاب، قم، 1390،ص240-252