زيد بن علي ـ عليه السلام ـ در سال 79 هجري قمري در خانه دانش و فضيلت ديده به جهان گشود و در دامن تقوي و عبادت تربيت يافت، پدرش زينت عابدان، سرور زاهدان، فخرالساجدين، زين العابدين حضرت علي بن حسين ـ عليهما السلام ـ مي باشد كه در عبادت و اطاعت يگانه زمان و نادرة دوران بود.[1]بعد از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ زيد بن علي ـ عليه السلام ـ نخستين علويي بود كه دست به نبرد مسلحانه زد. براي نابود ساختن بني اميه كمر همت بست.[2] قيام زيد بن علي ـ عليه السلام ـ از نظر شيعه اثني عشري در يك جمله خلاصه مي شود و آن مطالبه حقوق از دست رفته آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ آنهم نه براي خود بلكه براي امام برگزيده آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشد. بطوريكه در منابع شيعي بيان شده اين امام برگزيده جز برادرش امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ نبود.[3]مرحوم كليني روايت مي كند:
زيد مردي دانشمند و راستگو بود و هرگز بسوي خود دعوت نكرد بلكه به پيشوايي برگزيده اي از آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ دعوت مي كرد و اگر پيروز مي شد، قطعاً به وعده خود وفا مي كرد.[4]مرحوم شيخ مفيد مي فرمايد:
زيد پس از امام باقر ـ عليه السلام ـ در ميان برادران خود از نظر دانش و فضيلت، تقوي و عبادت، سخاوت و شجاعت از همه برتر بود و به خونخواهي امام حسين ـ عليه السلام ـ با شمشير خروج، و امر به معروف و نهي از منكر كرد. برخي از شيعيان به امامت او معتقد شده اند، زيرا او به فرد شايسته آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ دعوت مي كرد. از اين رو گروهي خيال كرده اند كه او مردم را بسوي خود دعوت مي كرد.
در حاليكه چنين نبود، زيرا او مي دانست كه برادرش امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ براي تصدي امور مسلمانان از همه شايسته تر است و پدرش امامت را در وصيت خود تصريح كرد و او نيز براي بعد از خود امام صادق ـ عليه السلام ـ را تعيين و اعلام فرموده است.[5]علامه مامقاني در كتاب رجالش بيان مي كند:
قيام مقدس زيد بن علي ـ عليه السلام ـ بر اساس يك قصد عقلايي بود، و آن مطالبه حق امامت بود براي اينكه حجت بر مردم تمام شود و راههاي عذر براي آنان مسدود گردد. و نيز مي گويد: غرض زيد، اين بود كه خلافت و حكومت را از دست حكام غاصب بيرون آورد، تا آنرا به مجراي حقيقي اش قرار دهد، او امامت ابي جعفر (امام باقر ـ عليه السلام ـ ) و ابي عبدالله (امام صادق) عليهما السلام را تصديق داشت. ليكن وي اين مطلب را پنهان مي داشت، حتي از پيروان خويش، مبادا ضرري متوجه امام صادق گردد.[6]و نيز مي گويد: عقيده عده اي نسبت به امامت زيد ـ عليه السلام ـ به فريب شيطان است، با وجوديكه خود زيد اين عقيده را نفي مي كرد، و قايل به امامت فرزند برادرش امام صادق بود.[7]هدف از نهضت و قيام زيد ظاهراً تشكيل حكومت اسلامي (حكومت آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ) عمل به كتاب و سنت و نيز حمايت از محرومان و مستضعفان و برقراري عدالت و حق و مساوات در ميان امت اسلامي بوده است.[8]امام صادق ـ عليه السلام ـ از قيام و نهضت زيد بن علي ـ عليه السلام ـ و اهداف آن، به طور جدّي پشتيباني مي كرد و مسلمانان و شيعيان را تحريض مي فرمود كه به صفوف او به پيوندند و ياري اش نمايند. ابن اثير مي نويسد عده اي از كوفيان قبل از خروج زيد، پيش امام صادق ـ عليه السلام ـ آمدند و از حضرتش در مورد قيام زيد و اهدافش جويا شدند. امام فرمود: به او به پيونديد امام صادق ـ عليه السلام ـ ، از نهضت و قيام زيد پشتيباني مي كرد بلكه همه امامان شيعه از قيام اسلامي و حماسه آفرين او به نيكي ياد مي كردند و او را شهيد آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ مي خواندند. امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: خدا رحمت كند برادرم زيد را، اگر او پيروز مي شد، خلافت را به صاحبان آن انتقال مي داد.[9]و حضرت رضا ـ عليه السلام ـ همواره از ياد زيد متأثر بود و مي فرمود: او به حق قيام كرد و در راه حق كشته شد. و اگر او پيروز مي شد، خلافت را به صاحبان آن مسترد مي ساخت.[10]از مطالب ذكر شده چنين نتيجه مي شود كه: در مورد قيام تناقضات فراواني در منابع تاريخي به چشم مي خورد، ولي همه منابع تاريخي در چند مورد اتفاق نظر دارند:
الف ـجناب زيد، عليه ستمگران زمان خود (اموي ها) قيام كرد.
ب ـانگيزه قيام باز گردانيدن حقوق از دست رفته آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ بود.
ج ـمردم را به شخص برجسته اهل بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دعوت مي كرد.
د ـاو هرگز دعواي امامت نداشته است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شخصيت و قيام زيد بن علي ـ عليه السلام ـ ، تأليف سيد ابوفاضل رضوي اردكاني، چاپ جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
2. دولت زيديه در يمن تأليف حسن خضيري احمد، ترجمه احمد باكوبة، پژوهشكده حوزه و دانشگاه.
3. تاريخ زيديه در قرن دوم و سوم هجري، تأليف فضيلت الشامي، ترجمه آقايان سيد محمد ثقفي و علي اكبر مهدي پور.
4. جنبش زيديه در ايران، تأليف عبدالرفيع حقيقت، انتشارات فلسفه، تهران، 1363.
پي نوشت ها:
[1] . الشامي، فضليت، تاريخ زيديه در قرن دوم و سوم هجري قمري، سازمان چاپ مركز، نشر دانشگاهي شيراز، 1367، ص67.
[2] . همان، ص67.
[3] . همان، ص70.
[4] . روضه كافي، ص219.
[5] . تاريخ زيديه در قرن دوم و سوم هجري قمري، 1367، ص70.
[6] . رضوي اردكاني، سيد ابوفاضل، شخصيت و قيام زيد بن علي ـ عليه السلام ـ ، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1364، ص131.
[7] . همان.
[8] . تاريخ زيديه در قرن دوم و سوم هجري قمري، ص4.
[9] . همان، صفحه 67.
[10] . صدوق، عيون اخبار الرضا، صفحه 470، نرم افزار جامع الاحاديث.