فقر فرهنگي، هجوم شبهات متعدد، دردها و رنجها، بيعدالتيها، معضلات سياسي، اقتصادي و فرهنگي، عملكردهاي نامطلوب برخي مذهبيها و نيافتن پاسخ مناسب، گاهي جوانان را به شك و ترديد و حتي انكار و كفر به خدا و غيب و ديگر اعتقاد ديني ميكشاند. در حالي كه همين پرسشها چنانكه به پاسخ منطقي برسند، نه تنها مشكلي ايجاد نميكند، بلكه تقويت ايمان و اعتقاد را در پي خواهد داشت، در اين زمينه مطالعه آثار بزرگان دين و همراهي با كارشناسان دين، انسان را از لغزشگاهها دور و او را به سرمنزل مقصود رهنمون ميسازد.
به هر حال، در مورد پرسشي كه مطرح شده، گفتني است:
«كافر»، داراي كاربردهاي متفاوتي در مجموعه معارف ديني است.مهمترين كاربردهاي اين كلمه را مي توان در موارد زير طبقهبندي كرد.
الف) از ديدگاه فقهي، كسي كه منكر خدا و يا رسول او باشد، كافر است. همچنين اگر كسي يكي از ضروريات دين را منكر شود (مانند نماز)، به گونهاي كه انكارش منتهي به انكار خدا و رسول او گردد از نظر فقهي، كافر است (توضيح مطلب خواهد آمد)
ب) كاربرد ديگر كلمه كافر در برابر اهل كتاب است. در برخي از متون، گاهي واژة كافر را در مقابل معتقدان به پيامبران گذشته به كار ميبرند. در اين كاربرد كافر، شامل همة كساني ميشود كه يهودي، مسيحي و زرتشتي نيستند.
ج) كاربرد ديگر اين كلمه، در مورد كفر عملي است. كفر عملي يعني اين كه مسلماني در عمل، به يكي از دستورهاي دين الهي، از روي عمد بياعتنايي كند. چنين شخصي نيز كافر است؛ ولي كفر اين افراد كفر عملي است نه عقيدتي؛ مثلاً در روايتي آمده است، «كسي كه نمازش را عمداً ترك كند كافر است» اين كفر در مقام عمل است، نه آن كفري كه باعث خروج فرد از اسلام ميشود؛ بنابراين اگر كسي واجبات را ترك كند باز هم مسلمان است گرچه داراي كفر عملي باشد.[1]
نشانههاي كفر مسلمان
در مجموعههاي فقهي[2] براي مسلماني كه از دين برگشته، (مرتد) نشانههايي نام برده شده است:
الف) هر گفته و كرداري كه دلالت بر ترك اسلام و اختيار ديني باشد مثل اقرار به كفر، اقرار به خارج شدن از اسلام، سجده براي بت.
در روايات عنوانهايي، چون بيزاري از دين خدا، رويگرداني از اسلام، كفر به آنچه بر رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نازل شده، برگزيدن نصرانيت، برگزيدن شرك، ادعاي نبوت وارد شده است.[3]ب) هر كار يا گفتهاي كه دلالت بر تزلزل و آشفتگي اعتقادي، يا بياعتقادي انسان كند، مثل نفي صانع، ثابت كردن شريك براي خدا، انكار نبوت يا معاد، تكذيب پيامبر اسلام…
ج) انكار يكي از احكام ضروري يا اجماعي اسلام مانند نماز، حجاب و…
ناگفته نماند در اصل اين نكته كه اگر كسي يكي از احكام ضروري دين را نپذيرد، كافر ميشود، اختلافي نيست، تنها بحثي كه ذيل اين عنوان مطرح است، اين است كه آيا انكار ضروري در هر صورت، سبب كفر ميشود يا در صورتي كه كاشف از نپذيرفتن توحيد يا رسالت باشد، نظر مراجع مختلف است.
شرايط ارتداد و انكار
هر نوع انكار و اظهار ارتداد، باعث اطلاق كفر به فرد نيست؛ بلكه انكار در صورتي كه شرايط ذيل را داشته باشد منجر به كفر ميشود.
1 . فرد بالغ باشد.
2 . عاقل باشد.
3 . از روي اختيار باشد.
4 . در حال غفلت نباشد.
5 . از روي غضب و خشم نباشد.
6 . از روي قصد باشد.
7 . فرد بداند كه در صورت گفتن چنين حرفي مرتد خواهد شد، چنانچه از اين نكته آگاه نباشد، ارتداد صدق نخواهد كرد.[4]8 . و …
به طور معمول، انكار زباني اعتقادات از سوي جوانان، به خاطر هجوم شبهات، مشكلات و .. است كه در بيشتر مواقع قصدي در كار نيست، بنابراين، به صرف اين كه كسي ادعا كند من منكر اعتقادات هستم، نميتوان گفت، او كافر است؛ بلكه بايد شرايطي كه وي در آن شرايط قرار داشته بررسي شود.
در پايان اين نكته شايان ذكر است؛ چنانچه هر كسي احساس قصوري در عبادات و اعتقادات دارد اولاً نيازي به اعلام و گفتن آن در همه جا نيست، ثانياً؛ ميتوان اين نقيصه را با توبه و برگشت به خداي متعال جبران كرد. و خود را مشمول رحمت او قرار داد. و نيز توصيه ميشود، در صورتي كه داراي همسر هستيد، احتياطاً عقد را دوباره بخوانيد، زيرا اگر كسي مرتد شود و توبه نكند، همسر او بر او حرام ميشود (البته با شرايطي). لذا شما نيز بهتر است به اين حكم احتياطي عمل كنيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
ـ فصلنامه فقه، ش 27 و 28، تابستان 80، مقاله ارتداد، انگيزهها و آثار.
پي نوشت ها:
[1] . قرشي، سيدعلي اكبر، قاموس قرآن، واژة «كفر»؛ توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 84.
[2] . نجفي، محمدحسن، جواهر الكلام، دارالكتب الاسلاميه، ج 41، ص 603.
[3] . ر.ك: محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، دارالحديث، ج 5، ص 2032 ـ 2037.
[4] . خويي، منهاج الصالحين، انتشارات مدينة العلم، ج 2، ص 354.