در ابتداي پاسخ، بايد چند مطلب روشن شود.
1. معني سيد:
سيد در لغت به معني آقا، بزرگ، كريم، بخشنده، دانا، پيشوا است[1] و در اصطلاح، به كساني گفته ميشود كه از طرف پدر به رسول خدا _ صلّي الله عليه و آله _ انتساب دارند.
2. احترام به اولاد پيغمبر _ صلّي الله عليه و آله _ :
سيد لقبي است كه به فرزندان پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـاطلاق ميشود. ايرانيان از زمان پيغمبر _ صلّي الله عليه و آله _ به خاطر احترام به ايشان به اولاد او احترام و ادب خاصي ميگذاشتند و در زمان خلفاي عباسي كه به سادات سخت ميگرفتند اين احترام به اوج خود رسيد. ما شيعيان به خاطر اين كه سادات، فرزندان پيغمبر ما _ صلّي الله عليه و آله _ هستند و ما را به ياد حضرت محمّد _ صلّي الله عليه و آله _ مياندازند آنها را در گفتار و رفتار محترم ميداريم حتي از نظر شرعي وظيفه داريم كه نصف خمس خود را به سادات واجد شرايط، كه در توضيح المسائل مطرح شده اند، بپردازيم البته اين كار بايد با اشراف مجتهد جامع الشرائط انجام گيرد[2] حمايت عاطفي ،مادي و رفتاري از سادات نشانه بزرگداشت شعائر دين است و افرادي به اين كار اقدام ميكنند كه تقواي قلب دارند و پرهيزكاراند.[3] «و مَن يُعظِّم شعائِرَ الله فانّه مِن تقويَ القلوبِ»[4].
3. رفتار سادات:
ما وظيفه داريم نهايت احترام را به اولاد پيغمبر _ صلّي الله عليه و آله _ بگذاريم و سادات نيز وظيفه دارند از نظر رفتار و گفتار، خود را شبيهترين افراد به پدران خود _ صلوات الله عليهم اجمعين _ كنند و الگوي زنده اي براي غير سادات باشند به گونه اي كه رفتار، اعمال، گفتار و ديدارشان ما را به ياد ائمه _ عليهم السلام _ و خداوند بيندازد. در سيرة ائمه _ عليهم السلام _، (پدران سادات)، ميبينيم كه آنها به غير خود و سادات بهخصوص اهل علم احترام ميگذاشتند.[5] در مجالس براي ديگران جاي، باز ميكردند تا آنها بنشينند. بد نيست در اين جا قسمتي از زندگي متواضعانه يكي از سادات و بزرگان دين يعني علامه طباطبائي (ره)، (صاحب تفسير الميزان)، را بررسي كنيم. كسي كه به حق الگوي شايستهاي براي سادات و غير سادات است همو كه در گفتار و رفتار خود؛ پيامبر _ صلّي الله عليه و آله _ را الگوي خود قرار داده بودند. يكي از شاگردانش دربارة ايشان چنين ميگويد: «آنقدر متواضع و مؤدب و در حفظ آداب سعي داشتند كه من مكرر خدمتشان عرض ميكردم آخر اين درجه از ادب و ملاحظات شما ما را بيادب ميكند شما را به خدا فكري به حال ما كنيد. ديده نشده كه ايشان در مجلس به متكا و بالش تكيه زنند، بلكه پيوسته در مقابل افرادي كه وارد جلسه ميشدند، مؤدّب بودند و قدري جلوتر از ديوار و پائين تر از مهمان مينشستند. من شاگرد ايشان بودم و بسيار به منزل ايشان ميرفتم و به مراعات ادب ميخواستم پائينتر از ايشان بنشينم. ابداً ممكن نبود، ايشان بر ميخواستند و ميفرمودند: بنابراين ما بايد در آستانة در يا خارج اتاق بنشينيم[6].»
حرف آخر:
باتوجه به مطالب فوق و تأمل در سيرة عملي علماء و ائمه _ عليهمالسلام _ از نظر اخلاقي لازم است به سادات احترام بگذاريم و آنها نيز حريم و مقام خود را با الگو قرار دادن سيرة جدّشان حفظ كنند. رسول خدا _ صلّي الله عليه و آله _ به هركسي كه خدمتش ميرسيد، احترام ميگذاشت تا آنجا كه گاه، لباس خود را زير او پهن مينموده و يا او را بر روي تشك خود مينشانيد.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ چهارده معصوم، علامه مجلسي، نشر سرور، (بخشش فضائل و آداب مربوط به هر امام)
2. سنن النبي، علامه سيد محمدحسين طباطبائي، نشر صلاة.
پي نوشت ها:
[1] . دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا.
[2] . آموزش فقه، 72 درس احكام، قم، انتشارات الهادي، چاپ دهم، 1379 ش، ص 267.
[3] . در سيرة علماء دين ما نيز چنين بوده كه آنها به سادات احترام وافر مي گذاشتند. بر او تقدم نمي جستند، پشت به او نمي كردند و پيش او پا دراز نمي كردند و مكرراً به سادات توصيه مي كردند كه براي خود نشانه اي (مثل شال يا كلاه) داشته باشند تا سيادت آنها ظاهر باشد تا به آنها بي احترامي نشود و آنها نيز ما را به ياد ائمه _ عليهم السلام _ بيندازند.
[4] . حج/32.
[5] . امام صادق _ عليه السلام _ جلوي هشام بن حكم تمام قد بلند مي شدند. وقتي مردم به ايشان اعتراض كردند و گفتند كه او جوان است و شما مسن تر هستيد، امام فرمودند: ايشان اهل علم و معرفت و كمال اخلاقي است.
[6] . مختاري، رضا، سيماي فرزانگان، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ چهارم، 1372 ش، ص 297.
[7] . طباطبائي، سيد محمدحسين، سنن النبي، ترجمه عباس عزيزي، نشر صلاة، چاپ اول، 1382 ش، ص 119.