خانه » همه » مذهبی » آيا عرفاي گذشته كه در مسائل سياسي و اجتماعي دخالت نمي كرده اند و يا نظري نداشته اند و دغدغه آنها نبوده، مي شود گفت اينها به درد جامعه اسلامي نخورده اند؟ عرفايي مثل سيد علي قاضي طباطبايي كه شهرت پاك و نيكي داشته اند؟

آيا عرفاي گذشته كه در مسائل سياسي و اجتماعي دخالت نمي كرده اند و يا نظري نداشته اند و دغدغه آنها نبوده، مي شود گفت اينها به درد جامعه اسلامي نخورده اند؟ عرفايي مثل سيد علي قاضي طباطبايي كه شهرت پاك و نيكي داشته اند؟

از آنجا كه استعداد و تواناييهاي آدمها مساوي نيست- برخي از آنها مانند ابن سينا و فارابي و عدّه اي از دانشمندان ديگر از چنان استعدادي برخوردارند كه در بسياري از زمينه ها داراي معلومات و تخصص كافي مي باشند در حالي كه برخي ديگر قادر به يادگيري ابتدايي ترين چيزها نمي باشند – مسئوليت ها نيز متفاوت مي گردد. البته اصل فطرت در همة انسان ها يكسان و مساوي است؛ لكن بدان معني نيست كه مجموع گرايش هاي انسان ها و زمينه رشد و كمال آدميان در همه كاملاً مساوي باشد. زيرا هر كدام از اين زمينه ها تابع عوامل متعددي است كه با اندك تغيير در آن عوامل، معلول شان نيز تغيير مي پذيرد.
و از سوي ديگر هر كس به اندازه آنچه خداوند به او داده است، مسئول و پاسخگو مي باشد. آنكه از توانايي و معلومات بيشتري بهره مند باشد به همان اندازه در پيشگاه خداوند مسئوليت دارد. و كسي كه استعداد كمتري دارد و از شرايط نازلتري برخوردار مي باشد، مسئوليت او نيز كمتر خواهد بود.
پس علما و عرفا نيز به اندازة توان، شرايط و موقعيت هاي خاص كه در اختيار دارند، نقش ايفا مي نمايند و در برابر جامعه و مردم مسئول مي باشند و بايد توانايي هاي هر يك را در نظر گرفت و به همان اندازه از آنها متوقع بود نه بيش از آن.
از سوي ديگر معلوم نيست كه عرفاي شيعه مانند مرحوم سيد علي قاضي در مسائل سياسي و اجتماعي موضع نداشته و همچون صوفيان در كنج عزلت تنها به ذكر و ورد مشغول بوده اند. بلكه بزرگان شيعه اعم از فقيه و مجتهد، فيلسوف و عارف هميشه در مقابل حكام جور موضع منفي داشته و معترض بوده اند هر چند شدت و ضعف در آنان محسوس بوده است. يكي همچون امام خميني (ره) است كه سرآمد عارفان بود و تئوري سازگاري دين و سياست و عرفان را عينيّت بخشيد و نشان داد كه لازمه عارف بودن اهل عزلت بودن نيست. ايشان در عين اينكه از يكسونگري برخي عرفا شكوه دارد مي فرمايد: «آنها خدمتشان خوب بود.»[1].
در نتيجه هر كس را بايد مطابق توان و شرايطي كه در اختيار داشته مورد ارزيابي قرار داد و دربارة آن قضاوت نمود نه اينكه همه را با افراد شاخص همچون حضرت امام (ره) قياس نمود و مورد نكوهش و ملامت قرار داد. زيرا حضرت امام (ره) به اعتراف دوست و دشمن از عجايب روزگار بود كه در قرن بيستم تحولي عظيم در جهان پديد آورد و باعث بيداري و خودباوري مسلمانان در سراسر عالم گرديد. «از هزار آهو يكي را ناف مشكين كرده است».

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حماسه و عرفان، جوادي آملي.
2. چهل حديث امام خميني.

پي نوشت:
[1] . امام خميني، صحيفة نور، تهران، تاريخ 17/4/1358، ج8، سخنراني در جمع وعاظ.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد