طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا علي ـ عليه السّلام ـ صراط مستقيم است؟ و محبت آن حضرت بدون عمل، كافي است كه وارد بهشت شويم؟

آيا علي ـ عليه السّلام ـ صراط مستقيم است؟ و محبت آن حضرت بدون عمل، كافي است كه وارد بهشت شويم؟

«صراط مستقيم» مفهوم گسترده‌اي دارد و لذا بعضي آن را به معناي اسلام و بعضي قرآن و بعضي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و امامان راستين ـ عليهم السّلام ـ و بعضي به آئين الله و بعضي به معناي راه و روش انبياي الهي تفسير كرده‌اند كه هر كدام از اينها مي‌تواند بخشي از مفهوم وسيع آيه را تشكيل دهد.
در روايات متعددي كه به طرق مختلف از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است، يكي از بارزترين مصاديق آن راه و روش، علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ و يا حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ شمرده شده است.
حاكم حسكاني در شواهد التنزيل از جابر بن عبدالله انصاري از قول پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه فرمود:
«ان الله جعل علياً و زوجته و اَبنائه حجج الله علي خلقه و هم ابواب العلم في امتي و من اهتدي بهم هُدي الي صراط مستقيم» يعني خداوند علي ـ عليه السّلام ـ و همسرش زهرا  ـ سلام الله عليها ـ و فرزندان او را ‌حجت‌‌هاي الهي بر خلقش قرار داده و آنها درهاي علم در امّت اسلامي هستند، هر كس به وسيلة آنها هدايت شود به صراط مستقيم هدايت شده است.[1]در حديث ديگري از ابن عباس از قول رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنين نقل مي‌كند كه به علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ فرمود: انت الطريق الواضح و انت الصراط المستقيم و انت يعسوب المسلمين؛ يعني تو راه روشن و صراط مستقيم و رهبر مسلمين هستي.[2]در حديث پنجمي كه در شواهد التنزيل آمده است از عبدالرحمن بن زيد از پدرش در تفسير آيه صراط الذين انعمت عليهم  نقل مي‌كند كه گفت: هو النبي و من معه وعلي بن ابيطالب و شيعته؛ يعني راه كساني كه خداوند به آنها نعمت داده كه عبارت است از: پيامبر و اصحاب او و علي بن ابيطالب و شيعيان او.[3]به اين ترتيب بارزترين و روشن‌ترين مصاديق صراط مستقيم پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه السّلام ـ و فرزندان معصوم او از نسل فاطمه  ـ سلام الله عليها ـ است كه هر كس به دامن والاي آنها چنگ زند و در خطّ آنها حركت كند، قدم در راه مستقيم گذاشته است كه آن راه مستقيم او را به خدا نزديك مي‌سازد و از گمراهي و انحراف دور است.[4]از بزرگترين امتيازات شيعه بر ساير مذاهب اين است كه پايه و زير‌بناي اصلي آن محبّت است. از زمان شخص نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه اين مذهب پايه‌گذاري شده است. زمزمه محبّت و دوستي بوده است. آنجا كه در سخن رسول اكرم جمله «علي و شيعته هم الفائزون» را مي‌شنويم گروهي را در گرد علي(ع) مي‌بينم كه شيفتة او و مجذوب او مي‌باشند. از اين رو تشيّع مذهب عشق و شيفتگي است. تولّاي آن حضرت مكتب عشق و محبت است. عنصر محبت در تشيّع دخالت تام دارد. تاريخ تشيّع با نام يك سلسله از شيفتگان و شيدايان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است.[5]اما بايد بدانيم كه عشق و محبت تنها براي هدايت و ورود به بهشت و كافي نيست. هم از نظر قرآن و هم از نظر روايات اهل البيت ـ عليهم السّلام ـ سعادت دنيا و آخرت در گرو عمل صالح و ارادت خالصانه به اولياء الهي است.
قرآن كريم در اين زمينه چنين مي‌فرمايد: ان كنتم تحبون الله فاتّبعوني يُحببكم الله و يغفر لكم ذنوبكم و الله غفورٌ رحيم. آل عمران، آيه: 31. يعني بگو: اگر خداوند را دوست مي‌داريد از من پيروي كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است. يعني محبت تنها يك علاقه قلبي ضعيف و خالي از هر گونه اثر نيست بلكه بايد آثار آن، در عمل انسان منعكس باشد. كسي كه مدعي عشق و علاقه به پروردگار است، نخستين نشانه‌اش اين است كه از پيامبر و فرستاده او پيروي كند.
دليل اين موضوع روشن است، زيرا علاقه و عشق انسان به چيزي حتماً به خاطر اين است كه كمالي در آن يافته است. هرگز انسان به موجودي كه هيچ نقطه قوتي در آن نيست عشق نمي‌ورزد. بنابراين، عشق انسان به خدا به خاطر اين است كه او منبع و سرچشمه اصلي هر نوع كمال است، مسلّماً چنين وجودي، تمام برنامه‌ها و دستورهايش نيز كامل است، و در اين حال چگونه ممكن است انساني كه عاشق تكامل و پيشرفت است از آن برنامه‌ها سر باز زند و اگر سر باز زند آيا نشانه عدم واقعيت عشق و محبّت او نيست؟!
آنان كه سر تا پا آلوده گناهند، با اين حال قلب خود را مملو از عشق خدا، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، اميرمؤمنان ـ عليه السّلام ـ و پيشوايان بزرگ مي‌دانند و يا عقيده دارند كه ايمان و عشق و محبّت تنها به قلب است و ارتباطي با عمل ندارد، از منطق اسلام به كلي بيگانه‌اند. در معاني الاخبار از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه فرمود: ما احبّ الله من عصاه، يعني كسي كه خداوند را معصيت مي‌كند در حقيقت خدا را دوست ندارد.[6]نتيجة آنكه: زماني مي‌توانيم ادعاي محبت و عشق نسبت به علي ـ عليه السّلام ـ داشته باشيم كه اعمال ما مطابق با فرمايشات آن حضرت باشد و اگر فقط ادعاي محبت بدون عمل داشته باشيم بهره‌اي از ايمان نخواهيم داشت و بهشت هم در گرو اعمال صحيح است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير الميزان، علامه طباطبايي ـ رحمة الله عليه ـ ، ج1، ذيل آيه اهدنا الصراط …
2. تفسير عياشي، محمد بن مسعود عياشي.
3. تفسير كنز الدقائق.

پي نوشت ها:
[1] . حسكاني، شواهد التنزيل، ج1، ص 58، حديث 89، به نقل از پيام قرآن، ج9، ص 409.
[2] . همان، ص410.
[3] . همان، ج1،  ص 66، حديث 105.
[4] . مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن،ج9،ص11، تهران، دار الكتب اسلاميه، چاپ چهارم، 1377.
[5] . مطهري، مرتضي، جاذبه و دافعه علي ـ عليه السّلام ـ ‌ص42 و43، انتشارات صدرا، چاپ 19، 1374، ص43 و 42.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه،ج2،ص512، ناشر: دارالكتب الاسلاميه، چاپ 30، 1377.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد