آيا علي ـ عليه السّلام ـ و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در روابط خانوادگي با يكديگر اختلاف داشتند؟ برخي احاديث در اين زمينه را چگونه تو جيه مي كنيد؟

علي ـ عليه السّلام ـ و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با شناختي كه از هم داشتند زندگي سادة خود را با صفا و صميميت و همدلي و تفاهم و نظم و ايثار و از خود گذشتگي، كه پايه و اساس هر زندگي موفق مي باشد را آغاز كردند.
اسبابي چون لباس، زينت، خانه و تجمل و زر و زيور، كه در زندگي هاي مادي موجب اختلافات بزرگي مي‌شود، در نظر علي و فاطمه ارزشي ندارد؛ از طرف ديگر عشق و علاقة قلبي علي ـ عليه السّلام ـ نسبت به فاطمه و محبت و عشق فاطمه –عليها السلام_ نسبت به علي چنان صفايي به خانواده بخشيده بود كه علي ـ عليه السّلام ـ وجود فاطمه را تسكين قلب خود مي داند و مي فرمايد: فاطمه آن‌چنان كار خانه را به نحو مطلوب انجام مي‌داد و با من برخورد مناسب مي كرد كه هرگاه با او مواجهه مي‌شدم، تمام غم‌ها و غصه‌هايم بر طرف مي‌شد و قلبم تسكين مي‌يافت»[1]. همكاري و كمك علي ـ عليه السّلام ـ در خانه از يك طرف و ايثار و فداكاري فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از طرفي ديگر، به اين زندگي صفاي ديگر مي داد.
پيوند و ازدواجي كه زير سندش را خدا و پيامبرش امضاء كنند و بر مبناي تقوا و پرهيزكاري استوار باشد و اعضاي آن را سيدة زنان عالم و امير مومنان ، تشكيل دهند كه خداوند اهلش را از هر نوع زشتي و پليدي دور ساخته باشد، ناسازگاري و اختلاف در آن راه ندارد و از صفا و تفاهم و همدلي موج مي زند علي ـ عليه السّلام ـ با كلام روشن خود وجود اختلاف در خانوادة خود را رد مي‌كند و مي فرمايد: هيچ گاه فاطمه از من نرنجيد و او نيز هيچ گاه مرا نرنجانيد، او را به هيچ كاري مجبور نكردم و او نيز مرا آزرده نساخت،‌ در هيچ امري قدمي بر خلاف ميل باطني من بر نداشت و هر گاه به رخسارش نگاه مي‌كردم، تمام غصه‌هايم بر طرف مي‌شد و دردهايم را فراموش مي كردم»[2].
اما به خاطر شدت بغض و عنادي كه دشمنان حضرت علي داشتند؛ بعضي از روايات، جعلي را براي خدشه دار كردن عظمت آن دو بزرگوار با هنرمندي خاصي وارد كتاب ها كردند و بعضي ديگر افسانه‌هاي ساختگي نويسندگان مسيحي مي‌باشد. از جمله روايتي است كه «مخترمه» نقل كرده كه علي ـ عليه السّلام ـ در حال حيات فاطمه مي خواست با دختر ابوجهل ازدواج كند اين كار باعث خشم فاطمه و پيامبرـ صلي الله عليه و آله ـ شد به طوري كه پيامبر فرمود: علي بايد دخترم را طلاق بدهد.[3]  حتي بعضي خواستند كه با قرار دادن اين روايت در كنار روايت هر كس فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را خشمگين كند مرا خشمگين ساخته است بگويند كه علي ـ عليه السّلام ـ با اين كارش حضرت فاطمه را خشمگين ساخته است. پس پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ هم طبق اين حديث از علي ـ عليه السّلام ـ خشمگين بود. اين روايت از چند نظر مخدوش و كاملاً مجعول و مخدوش مي‌باشد:
1ـ چون اين روايت كاملاً ناهماهنگ و ناسازكار با روح اسلام و محتواي شريعت و نامناسب با روحيات و انديشه‌هاي اين سه بزرگوار مي باشد.
2- اين روايت هم تهمت به پيامبروهم برخلاف قرآن کريم  است؛ چون شريعت اسلام تعدد زوجات را قبول داردپس چگونه فاطمه با حکم خدا درقرآن مخالف است ؟علاوه براين مضمون روايت برخوردار ازطعن به مقام علي ـ عليه السّلام ـ است كه او اولاً با دختر فردي مثل ابوجهل ازدواج كند و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را خشمگين نمايد و جسارت به فاطمه ـ سلام الله عليها ـ است كه او در مقابل شريعت پدرش بايستد.
3- غير از اين شخص، احدي ديگر اين روايت را نقل نكرده است(خبرواحد).
4- طبق نظر محدثين شيعه و سني اين شخص در زمان رحلت پيامبرـ صلي الله عليه و آله ـ هشت سال بيشتر نداشت. پس چگونه مي‌گويد از پيامبر شنيدم.[4]5- اگر بوده ،چرا پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اين قضيه را بصورت سري و مخفي با علي ـ عليه السّلام ـ حل نمي كند و آن را به مسجد و منبر مي كشاند.
 6- چرا دشمنان علي ـ عليه السّلام ـ اين فرصت را غنيمت نشمرده و اين نسبت ناروا را در رديف دروغ پردازي‌ها، عيب‌ها و ستمهايشان نسبت به آن حضرت قرار ندادند؟ حال آنكه هيچ يك از دشمنان غير از كرابيسي آن را نقل ننموده است.[5] امثال اين روايات را كساني چون «ابوهريره» در زماني كه نماز را بدون لعن علي ـ عليه السّلام ـ باطل مي‌دانستند و هر كس بر عليه او حديثي جعل مي‌كرد جايزه مي‌گرفت، جعل شده است؛ البته بعضي افسانه‌هاي دروغين ديگري را افرادي چون اميل دورمنگام، خاورشناس مسيحي، در كتابي بنام «زندگي محمد» به خاطر دشمني با پيامبراسلام مطرح كرده که قابل اطمينان نيست .[6]اما درخشندگي و تابناكي زندگي سعادتمندانة مردي چون علي و بانويي چون فاطمه، به اندازه اي است كه هر چه دشمنان دسسه وتوطئه كنند حتي به اندازه ذرّه اي از جلوه هاي معنوي آن بكاهند آن دو عزيز در اوج صميميت، تفاهم و همدلي زندگي كردند، لذا حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ بارها و بارها گوياي عظمت مقام و ارزش والاي همسرش علي ـ عليه السّلام ـ است و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي‌گويد اگر علي نبود تا روز قيامت همتايي در روي زمين براي فاطمه پيدا نمي شد، و علي ـ عليه السّلام ـ در كنار پيكر پاك همسرش با دلي سوخته مي‌گويد: فاطمه جان بعد از تو خيري در حيات نيست… اگر بيم از چيره‌گي ستمكاران نبود براي هميشه در كنار قبرت منزل مي كردم و اشك مي‌ريختم.[7]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بانوي نمونه اسلام، ابراهيم اميني.
2. در خانه فاطمه، عبدالصمد تركي.

پي نوشت ها:
[1] . خوازمي، مناقب، ص256.
[2] . اربلي، كشف الغمه، ج 1، ص 363 و مناقب خوارزمي، ص256.
[3] . كنزالعمال، ج13، ص684.
[4] . عسقلاني، ابن حجر، الاصاب، ص397.
[5] . عاملي، جعفرمرتضي، الصحيح من سيرة النبي، انتشارات دارالهادي، ج5، ص317 تا 325.
[6] . علامه قرويني، فاطمه از ولادت تا شهادت، ترجمة كرمي، ص45و337.
[7] . عبدالصمد تركي، در خانة فاطمه، ترجمه دريايي، ص120تا145.