قرآن کریم سه راه را برای شناخت خداوند به انسان معرفی می کند:
1.استفاده از دلایل نقلی، یعنی بهره گیری از آنچه از زبان پیامبران شنیده ایم.
2.استفاده از دلایل عقلی، مانند برهان تمانع که در آیه 22 سوره انبیا ذکر شده است.
3.شهود، کشف حقیقت از راه مشاهده و تجربه شخصی که کمتر کسی به آن دسترسی می یابد.
گرجه هر سه راه شناخت، زیبایی های خاص خود را دارد؛ اما مهم ترین و لذت بخش ترین آنها راه شهود است. زیرا شهود عبارت از دیدن است و دیدن بسیار فراتر از فهمیدن با عقل و نقل است. وقتی انسان حقیقت را می بیند آرامش و طمأنینه بر او سایه می گستراند.
راه شهود در واقع پرواز در آسمان معرفت حق با بال مشاهده است. اگر کسی فراسوی خود این راه را گشود و به اندازه ظرفیت خود به شهود مبدأ و معاد راه یافت، همان معرفت بلندی را که با علم الیقین حاصل شدنی است بدست می آورد و در همین دنیا قادر به دیدن نشانه های نهایی مانند بهشت و جهنم می شود. این حقیقت در برخی آیات قرآن بیان شده است. خداوند در آیه 5 و 6 سوره تکاثر به همین موضوع اشاره می کند که اگر انسان به علم الیقین دست یابد همین الان دوزخ را مشاهده می کند:
«كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِين. لَترََوُنَّ الجَْحِيم» نه، باز تاكيد مى كنم كه اگر به علم اليقين برسيد، آن وقت دوزخ را خواهيد ديد.
و این همان شهودی است که پیامبران خدا و از جمله ابراهیم خلیل با آن به دیدار باطن هستی و ملکوت آسمان ها و زمین نایل شد: «وَ كَذَالِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِين»[1]
بنابراین قرآن کریم این راه کسب معرفت را تایید نموده است. البته این راه منحصر به پیامبران نیست، بلکه خداوند دیگران را هم به پیمودن آن تشویق کرده و به نظر در ملکوت هستی فرا می خواند تا آنچه را خلیل حق، ابراهیم علیه السلام مشاهده کرد و دید، ما نیز نظر کنیم: «أَ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[2]
بنابراین انسان های عادی نیز می توانند با استفاده از راه شهود، ملکوت آسمانها و زمین را مشاهده کنند و آن چیزی نیست جز فهم ارتباط جهان هستی با خدا. یعنی کسی که ملکوت را مشاهده کرد زمامداری خدا را نسبت به خود و همه آفرینش را نه تنها می فهمد، بلکه به خوبی می بیند که « مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُ بِنَاصِيَتهَِا»[3] یعنی به روشنی می بیند که:
«رشته ای بر گردنش افکنده دوست می برد آنجا که خاطر خواه اوست» و همین رشته ملکوتی را در گردن تمام موجودات مشاهده می نماید و با چشم دل زمام همه هستی را به دست غیبی خدای سبحان می نگرد.
این شهود مراتبی دارد و از راه های گوناگون حاصل می شود؛ برخی در عالم بیداری آنچه را دیگران در رویای صادقه خود می بینند، مشاهده می کنند. برخی قبل از رسیدن مرگ طبیعی خود را با موت ارادی رها ساخته، به دیدار حقایق پس از مرگ در همین دنیا نایل آمده اند. برخی نیز به بالاترین مقام دست یافته و خدایی را که می بینند عاشقانه عبادت می کنند. مانند گفتار امیرالمومنین که با قاطعیت می فرماید: «ماکنت اعبد ربّا لم أره» یعنی خدایی را که ندیده ام، لحظه ای نیز نپرستیده ام و هم اوست که می گوید: «لوکشف الغطاء ماازددت یقینا» اگر پرده ها فروافتد، چیزی بر یقین کنونی من افزوده نمی شود. [4]
پی نوشت:
[1] . و اين چنين، ملكوت آسمانها و زمين (و حكومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم (تا به آن استدلال كند،) و اهل يقين گردد. انعام،75
[2] . آيا در حكومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفكندند؟! اعراف،185
[3] . هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه او بر آن تسلط دارد. هود،56
[4] .صورت و سیرت انسان در قرآن، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء، 1379،ص60-75