عرفان در لغت به معناي شناخت است. ولي عرفا د و نوع عرفان را معرفي كرده اند:
1. عرفان عملي.
2. عرفان نظري و براي هر كدام از آن ها تعريف هاي خاصي كرده اند كه ما به دليل جلوگيري از دشواري كلام، از آن تعاريف صرف نظر كرده و به توضيحي كه به هر دو نزديك باشد اكتفا مي كنيم:
به طور كلي آن چه مورد توجه عرفا ست فقط خداي متعال است و اگر هم به چيزهاي ديگري غير از خدا توجه دارند به اين دليل است كه در آن چيز، خدا را (با چشم دل) مي بينند پس در واقع باز هم خدا را مي بينند و به او توجه دارند ودر يك كلام مي گويند كه همه چيز جلوه و مظهر و نمايان گر خداست.[1] به عبارت ديگر: همه مخلوقا ت را نمايش و نشانه اي از خداي متعال مي دانند. از طرفي مي دانيم كه بهترين مخلوقات، انسان ا ست و در ميان انسان ها هم بهترين آن ها انبياء وائمه ـ عليهم السلام ـ هستند. بنابراين بهترين جلوه هاي الهي هم همين بزرگواران هستند.
معصومين ـ عليهم السلام ـ مظهر هدايت الهي بوده و براي نجات انسان ها از گمراهي آمده اند و عرفا همگي به معصومين اقتداكرده و در راه رسيدن به خدا از آن ها كمك مي گيرند، پس آن ها از هر عارفي بالاتر هستند و به بالاترين درجات عرفان نائل آمده اند و هر عملي كه انجام مي دهند و هر سخني كه مي گويند بايد الگوي خداجويان قرار گيرد. تمام اعما ل آن ها برگرفته از معرفت عميق آن ها به خدا ست و يكي از آن اعما ل، قيام اما م حسين ـ عليه السلام ـ و حادثه پرشور كربلاست، همان گونه كه گفتيم امام حسين (و بطور كلي همه معصومين ـ عليهم السلام ـ) مظهر هدايت الهي هستند. در زمان ايشان يزيد كه در رأس حكومت بود، به طور آشكارا ظلم و ستم و فساد مي كرد و مردم را به گمراهي مي كشاند اينجا بود كه امام حسين ـ عليه السلام ـ وظيفه خود ديدند كه به عنوان يك ها دي و رهبر، مردم را آگاهي داده و از ظلمت گمراهي و غفلت به نور هدايت رهنمون شوند و اين كار الهي ممكن نبود مگر با قيام و حما سه. قيام آن حضرت، آميخته است با نكا ت دقيق عرفا ني. پس علاوه بر اين كه اصل قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ كه به منظور هدايت مردم صورت گرفت، برخاسته از جلوه و مظهر هدايتي و عرفاني آن حضرت بود، تك تك حواد ثي هم كه در اين قيام مخصوصاً در كربلا و در شب و روز عا شورا رخ داد آ كنده از مطا لب عرفا ني است. مثلاً آن حضرت جاي اصحاب خود را در بهشت به آنان نشان مي دهد. و يا اينكه اصحاب، در روز عاشورا براي جنگ با دشمنا ن و براي حفظ حريم عصمت و طهارت، از يك د يگر سبقت گرفته و شهادت را با آغوش باز مي پذيرند و آن را راهي براي رسيدن به خدا مي دانند. و يا وقتي امام حسين ـ عليه السلام ـ از برادرزاده خود قا سم بن الحسن ـ عليه السلام ـ در مورد مرگ سؤال مي كند وي در پاسخ مي گويد: مرگ در نزد من از عسل شيرين تر است.[2]امام ـ عليه السلام ـ در روز عاشورا ا ز هر فرصتي استفاده مي كرد تا وظيفه الهي خود كه هدايت مردم است را به انجام برساند و بارها با دشمنان صحبت كرده و آن ها را نصيحت مي کرد و يا در مقابل آن ها نماز جماعت ظهر و عصر را به جا مي آورد تا هدف خود را به آن ها نشان دهد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حماسه حسيني، نوشته شهيد مطهري (در سه جلد)، انتشارات صدرا، قم.
2. ترجمه فارسي لهوف ابن طاووس (يك جلد).
پي نوشت ها:
[1] . ر.ک: ابن ترکه، صائن الدين، تصحيح و تعليق علامه حسن زاده آملي، تمهيد القواعد، ناشر: الف . لام . ميم، ص 120.
[2] . الشيخ الشريفي، كلمات الامام الحسين ـ عليه السلام ـ قم، چاپ دانش، 1416 هـ ق، ص 302.