خانه » همه » مذهبی » آيا نقدي كه شهيد مطهري پيرامون بحث كشته شدن امام حسين (ع) براي پاك كردن گناهان ما دارد با اين تكه از زيارت جامعه (كفارة لذنوبنا …) تناقض ندارد؟

آيا نقدي كه شهيد مطهري پيرامون بحث كشته شدن امام حسين (ع) براي پاك كردن گناهان ما دارد با اين تكه از زيارت جامعه (كفارة لذنوبنا …) تناقض ندارد؟

براي رسيدن به پاسخ بايد ببينيم اولاً حرف شهيد مطهري چيست؟ ثانياً عبارت زيارت جامعه به چه معنا است؟ تا ببينيم آيا تضادي هست يا نه؟
شهيد مطهري وقتي به بحث تحريفات به وجود آمده، راجع به حماسه امام حسين و قيام عاشورا مي پردازند، يكي از اين تحريفات را در زمينه فلسفه و هدف قيام امام و شهادت ايشان همين نكته مي دانند و مي گويند: چون از نظر برخي امام حسين كشته شد تا گناهان امت بخشيده شود.[1] از نظر آنها امام قيام كرد و آن همه مصيبت ها به اهل بيت وارد شد تا بعداً مردم به ياد آن مصيبت ها گريه كنند و گناهانشان بخشيده شود:
اما شهيد مطهري معتقد بود كه هدف امام حسين اين نبود، هدف امام را خوب است از زبان خود امام بشنويم. امام در هيچ جا مطالب فوق را به عنوان هدف خود معرفي نكرده است، بلكه فرموده است: «تنها هدف من از قيام بر عليه حكومت وقت آن است كه امت جدم را اصلاح كنم. مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به روش جّد و پدر بزرگوارم علي بن ابي طالب رفتار كنم»[2]. پس هدف امام، به گفته خود امام آن بود كه با منكرات مبارزه و به  كارهاي نيك دعوت كند و فسادهاي جامعه را اصلاح كند. اين صد در صد مخالف است با اين كه بگوييم امام كشته شد تا گناهان امت بريزد. سپس شما هرچه مي خواهيد، گناه كنيد اشكالي ندارد؛ چون بعدش در مجلس روضه شركت مي كنيد و خدا آنها را مي بخشد، بعد دوباره گناه بعد روضه. اين هدف اگر هدف امام باشد باعث ترويج گناه و منكرات در بين مردم مي شود. حال آن كه امام خودش فرمود: من مي خواهم با گناه و منكرات مبارزه كنم. بنابراين حرف شهيد مطهري راجع به هدف قيام و شهادت امام حسين است و حرف درستي نيز مي باشد.
اما در زيارت جامعه چه آمده است؛ «(خداوند) صلوات و درود ما را بر شما و ولايت شما را كه مخصوص ما شيعيان است باعث پاكي خلق و آفرينش ما و پاكي جانهاي ما و پاك شدن و پوشانده شدن گناهان ما قرار داد.» در اين قسمت براي صلوات و ولايت آثاري ذكر شده است، از جمله پاك شدن روح و جان ما و بخشيده شدن گناهان ما.[3]ولايت را كه در اينجا آمده است دو جور مي توان معنا كرد: 1ـ صرفاً به معناي محبت باشد. به اين معنا كه مردم اهل بيت را كه ذوي القرباي پيامبرند دوست داشته باشند.[4] 2ـ علاوه بر محبت به معناي پيشوايي و مرجعيت ديني اهل بيت و حق رهبري اجتماعي سياسي اهل بيت نيز باشد و ما بايد از آنها در امور ديني اجتماعي و سياسي پيروي كنيم.[5] اگر معناي اول را بگيريم و بگوييم ولايت اهل بيت به اين است كه ما آنها را قبول داشته باشيم و به آنها محبت بورزيم. همين سبب مي شود كه گناهان ما بخشيده شود. هرچه ما گناه كنيم اشكالي ندارد، چون اهل بيت را دوست داريم. اين معنا قطعاً اشتباه است. چون در همان زيارت جامعه از ائمه به عنوان: رهبران هدايت گر دعوت كنندگان به سوي خدا، آشكار كنندگان امر و نهي الهي، آمران به معروف و ناهيان از منكر معرفي شده اند.[6] پس ائمه مردم را به سوي پاكي و خوبيها دعوت مي كنند. با اين كه اگر برداشت ما از ولايت، دوستي صرف باشد و لو آن كه هميشه گناه كنيم، و در عمل از اهل بيت پيروي نكنيم؛ ولايت آنها باعث ترويج گناه شده است چو مي گوييم هر چه مي خواهي گناه كن چون اهل بيت را دوست داري و همين دوستي كفاره گناهان تو مي شود، بنابراين معناي درست همان معناي دوم است كه علاوه بر دوست داشتن اهل بيت و قبول كردن امامت آنها در عمل نيز از آنها پيروي كنيم و چون آنها مظهر همه خوبيها و دعوت كننده به سوي خدا و امر كننده به معروف و نهي كننده از منكر هستند، ما نيز به سوي خدا و معروف و خوبي حركت خواهيم كرد نه بسوي گناه. اگر چنين ولايتي را داشتيم خداوند آن را كفاره گناهان ما قرار مي دهد: گناهاني كه مربوط به گذشته است يعني قبل از آن كه در مسير درست محبت و پيروي از اهل بيت قرار گيريم يا گناهاني كه در اين مسير ممكن است به صورت اتفاقي از ما سرزند.
حالا آيا بين حرف شهيد مطهري و اين فقره از زيارت جامعه تضاد است؟ خير. چون اولاً حرف شهيد مطهري راجع به هدف قيام و شهادت امام حسين بود و اين عبارت زيارت راجع به ولايت همه اهل بيت، چه قيام كنند و چه قيام نكنند، چه به شهادت برسند و چه نرسند. ثانياً بالفرض كه بپذيريم اين دو به هم يك نحوه ارتباطي دارند، چون امام حسين نيز جزئي از اهل بيت است: باز هم مي گوييم با هم تضادي ندارند چون حرف شهيد مطهري اين بود كه امام كشته نشد كه ما گريه كنيم و اظهار محبت كنيم تا كفارة گناهان ما شود چون اين حرف باعث ترويج گناه و فساد مي شود حال آن كه امام براي اصلاح و امر به معروف و نهي از منكر قيام كرد. اين عبارت جامع يك معناي درستي دارد و آن اين كه ولايت اهل بيت كه به معناي دوستي و قبول داشتن و پيروي كردن از اهل بيت است كفاره گناهان گذشته يا اتفاقي شود نه اين كه  ولايت را به معناي دوستي صرف بگيريم و بگوييم هر چه گناه بكنيم اشكالي ندارد، پيروي از اهل بيت در عمل لازم نيست چون اين معنا مخالف خود فرمايشات اهل بيت است. امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه اطاعت خدا كند.[7] در جايي ديگر: اي جابر آيا در ادعاي تشيع همين قدر كافي است كه كسي قائل به محبت ما اهل بيت باشد؟ به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه از خدا بترسد و او را اطاعت كند.[8]بنابراين حرف شهيد مطهري با معناي درست عبارت جامعه با هم هماهنگ هستند و هر دو مي گويند نبايد ولايت و اظهار دوستي به اهل بيت، باعث ترويج گناه شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- امام خميني، چهل حديث، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چ 1، حديث 33.
2- مرتضي مطهري، حماسه حسيني، انتشارات صدرا، 1379.
3- نگاهي نوبه جريان عاشورا، انتشارات بوستان كتاب، قم.

پي نوشت ها:
[1] .  مطهري، مرتضي، حماسه حسيني، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ج 3، ص 90.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ج44، ص329.
[3] . همان، ج99، ص130.
[4] . ر.ك: مطهري، مرتضي، ولاء ها و ولايت ها، انتشارات صدرا، چاپ ششم، ص38.
[5] . ر.ك همان، ص 46 و 50.
[6] . ر.ك بحارالانوار، ج 99، ص 128و 129.
[7] . كليني، الكفافي، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج2، ص73.
[8] . همان، ص74.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد