خانه » همه » مذهبی » آيا پيامبراني هنوز زنده اند يا خير؟

آيا پيامبراني هنوز زنده اند يا خير؟

بنابر‌آنچه از روايات و آيات به دست آمده و طبق فحص از نظرات مفسرين پيرامون بعضي از آيات مربوطه كه در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، معلوم مي‌شود كه در مورد چهار تن از پيامبران گذشته احتمال زنده بودن داده شده است كه نياز به تحقيق بيشتري دارد براي اين كه بتوان بحث را تحقيقي ارائه كرد لازم است به طور جداگانه به بحث از هر كدام از آنها بپردازيم:
1. حضرت الياس ـ عليه السلام ـ  :
يكي از پيامبراني كه نام او در قرآن كريم آمده الياس است[1]. اين كه او چه کسي است اختلاف است، چهار قول در اين مورد آمده است:
الف) الياس همان خضر است.
ب) الياس از دوستان خضر است و هر دو زنده‌اند. با اين تفاوت كه الياس مأموريتي در خشكي دارد؛ ولي خضر در جزائر و درياها، بعضي ديگر مأموريت الياس را در بيابانها و مأموريت خضر را در كوه‌ها مي‌داند و براي هر دو عمر جاودان قائلند،»[2]ج) الياس همان ادريس است.
د) الياس از نوادگان هارون برادر حضرت موسي است.[3]اما مهم اين است که او زنده است و يا خير؟ از پاره اي از روايات استفاده مي شود که او هنوز زنده است، ولي اين روايات ضعيف است، به علاوه با ظاهر آياتي که داستان او را بيان مي کند سازگاري ندارد، از اين رو علامه طباطبايي مي گويد:
و في بعض أخبار الشيعة أنه ع حي مخلد «2» لكنها ضعاف و ظاهر آيات القصة لا يساعد عليه. اينكه در بعض اخبار و روايات شيعه آمده است که او هميشه زنده است، ضعيف است، به علاوه آيات مبين داستان او با اين اخبار سازگار نيست.[4]2. حضرت ادريس ـ عليه السلام ـ  :
بسياري از مفسران «ادريس» را جد پدر نوح مي‌دانند. قرآن در مورد ايشان دو بار، به صورت اشاره‌ي كوتاه، سخن گفته است.[5]در قرآن در مورد او تعبير (رفعناه مكانا عليّا)؛[6] يعني او را به مكاني والا، بالا برديم، به كار رفته است كه مراد از اين آيه مورد اختلاف قرار گرفته است.
بعضي از مفسران، مراد از مکان والا را عظمت و مقام معنوي ادريس و بعضي ديگر بلندي مكان حسي او دانسته اند. تفسير نمونه[7] که معناي اول را پذيرفته است، شاهدي هم از قرآن براي تأييد اين معنا آورده است كه يوسف به برادران خود كه كار خلافي انجام داده بودند فرمود: «انتم شر مكاناً»[8] شما از نظر مقام و منزلت بدترين مردم هستيد.
پس طبق معنايي كه اين تفسير انتخاب مي‌كند، زنده بودن ادريس زير سؤال مي‌رود و نمي‌توان زنده بودن او را از آيه شريفه استفاده كرد.
3. حضرت خضر ـ عليه السلام ـ  :
قرآن كريم در آياتي از سوره كهف به داستان او با حضرت موسي اشاره مي كند، و در آن داستان او در مقام مرشدي و استادي نسبت به حضرت موسي مي باشد.
در مورد ايشان آمده است، خداوند خضر را به آب حيات رهنمون شد، و او براي آن كه تجديد حيات كند و نيازي به زاد و توشه سفر نداشته باشد، ناگزير هر ساله يك يا چند نوبت و چه بسا هر چند سال يك بار به آن جا مي‌رفت و از آب حيات مي نوشيد و چه بسا هنوز هم زنده باشد كه بايد گفت: هنوز هم مي‌رود و جرعه اي از آب حيات مي‌نوشد.[9]و استنتاج علامه طباطبايي از مجموع روايات آن است كه وي هنوز زنده است، مي گويد: و يظهر من أخبار متفرقة عن أئمة أهل البيت (ع) أنه حي لم يمت بعد و ليس بعزيز علي الله سبحانه أن يعمر بعض عباده عمرا طويلا إلي أمد بعيد و لا أن هناك برهانا عقليا يدل علي استحالة ذلك. از اخبار متعدد و پراکنده اي که از ائمه اهل بيت (ع) وارد شده بدست مي آيد، او نمرده و هنوز زنده است، و بر خداوند دشوار نيست که بعضي از بندگاه خويش را مدت طولاني عمر بدهد، و برهان عقلي هم بر محال بودن اين امر دلالت نمي کند.[10]بنابر اين حضرت خضر جزو انبياي الهي است که هنوز زنده است. البته اين سخن در صورتي است که ايشان را جزو انبياي الهي محسوب نماييم زيرا در مورد ايشان اختلاف است که آيا وي از انبياي الهي است و يا وليي از اولياي الهي مي باشد؟ و در قرآن کريم هم از او تعبير به نبي نشده است بلکه تعبير به بنده از بندگان الهي شده است. استنتاج علامه طباطبايي آن است که وي پيامبري از پيامبران الهي مي باشد، مي گويد: و في بعض الأخبار- كما فيما رواه العياشي عن بريد عن أحدهما ع: الخضر و ذو القرنين كانا عالمين و لم يكونا نبيين‏ الحديث لكن الآيات النازلة في قصته مع موسي لا تخلو عن ظهور في كونه نبيا كيف؟ و فيها نزول الحكم عليه. هر چند در برخي روايات مانند روايت عياشي از بريد از امام باقر و يا امام صادق (ع) آمده است، خضر و ذوالقرنين دو عالم از عالمان الهي بودند و پيامبر نبودند، ولي از آيات قرآن کريم که در داستان ايشان نازل شده است استفاده مي شود که او جزو پيامبران الهي بوده است، زيرا چگونه ممکن است شخصي از انبياي الهي نباشد اما احکام الهي بر او نازل گردد و او مأمور به اجراي آن باشد.[11]4. حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ  :
مسيحيان معتقدند مسيح كشته و دفن گرديد و سپس از ميان مردگان برخاست و مدت كوتاهي در زمين بود و بعد به آسمان صعود كرد؛[12] اما بر اساس آيات قرآن کريم حضرت مسيح توسط يهوديان به قتل نرسيد و به صليب کشيده نشد، آيات سوره نساء مطلب را اين گونه بيان مي کند: و ادعايشان كه: ما مسيح عيسي بن مريم پيامبر خدا را كشته‏ايم، در حالي كه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه [حقيقت امر] بر آنها مشتبه شد و كساني كه در باره‏ي [قتل‏] او اختلاف كردند، قطعا در مورد آن شك دارند و به آن آگاهي ندارند و تنها از حدس و گمان پيروي مي‏كنند، و به يقين او را نكشتند. بلكه خدا او را به سوي خود بالا برد، كه خداوند توانا و حكيم است.[13]بنابر اين کشته شدن او و به صليب کشيده شدن او مردود است، اما او آيا هنوز زنده است و يا اين که بعد از آن جريان او به مرگ طبيعي از دنيا رفته است؟ آيات قرآن کريم ظهور روشني در اين باره ندارد، فقط در آيات قرآن کريم آمده است که خداوند او را به سوي خود بالا برد، اين معنا هم سازگار با اين است که خداوند جسم او را نجات داد، هم با اين معنا سازگار است که روح او را به سوي خود بالا برد.
اما شواهد ديگري وجود دارد که حضرت عيسي هنوز زنده است، اولا: ظاهر آيات مربوط به داستان حضرت عيسي ظهور در اين معنا دارد که او هنوز زنده است، علامه طباطبايي در ذيل آن آيات مي گويد: آيه کريمه اشعار و يا دلالت بر حيات او دارد و اينکه او هنوز زنده است.[14]ثانيا: آيه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهيدا؛ و هيچ كس از اهل كتاب نيست مگر آن كه پيش از مرگش حتما به او [عيسي‏] ايمان مي‏آورد و روز قيامت [نيز] بر آنان گواه خواهد بود.[15] نيز دلالت بر حيات او دارد به بياني که علامه طباطباي مطرح کرده است، و مي گويد: آيه شريفه دلالت دارد بر اين که او گواه بر جميع کساني است که به او ايمان آورده اند، لازمه اين مطلب اين است که او او بعد از همه وفات يابد، در نتيجه او بايد هنوز زنده باشد.[16]ثالثا: روايات که در باب ظهور حضرت مهدي (عج) آمده است دلالت دارد که حضرت عيسي نيز همراه آن حضرت خواهد بود اين کاشف از آن است که آن حضرت هنوز زنده است.
بنابر اين در مورد حضرت الياس دليلي بر زنده بودن وي وجود ندارد، هر چند احتمال آن را نمي توان نفي کرد، در مورد حضرت ادريس بعضي از آيات ظهور در زنده بودن او دارد، حد اقل مي توان گفت زنده بودن او اختلافي است. اما در مورد حضرت خضر با توجه به مجموع روايات او هنوز زنده است. و نيز حضرت عيسي –عليه السلام- با توجه به‌آيه‌اي كه در مورد ايشان، برخلاف عقيده مسيحيان، وجود دارد، و كشته شدن او را ردّ‌ مي‌كند و همچنين با توجه به روايات زيادي در باب نزول او از آسمان و اقتدا به امام زمان (عج) وارد شده است، مي‌توانيم به زنده بودن او اطمينان حاصل كنيم.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . سيد هاشم رسولي محلاتي، تاريخ انبياء از آدم تا خاتم النبيين ـ صلي الله عليه و آله ـ : چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، صص 41 ـ 762.
2 . بهاءالدين، خرمشاهي و ديگران، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي، ص 990، خضر در قرآن.
3 . طياره عفيف عبدالفتاح، همراه با پيامبران در قرآن؛ دفتر تبليغات اسلامي،قم، صص 386 ـ 398.
4 . سيد نعمت الله جزايري، سرگذشت پيامبران از آدم تا خاتم انبياء ـ عليهم السلام ـ تهران،‌هاء،‌صص 448 ـ 456.
5. طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، آيات مربوط به داستان پيامبران مذکور.
6. مکارم شيرازي، تفسير نمونه، آيات مربوط به پيامبران مذکور.
 
پي نوشت ها:
[1]  . الصافات/ 123.
[2]  . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، ‌دارالكتب الاسلاميه، ج 19، ص 144.
[3] . طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج17، ص160.
[4] . طباطبايي، الميزان، ج17،ص160.
[5]  . مكارم شيرازي، ناصر، ‌تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 13، ص 102 ـ 103.
[6] . مريم/ 57.
[7]  . همان/ ص 98.
[8]  . يوسف/ 77.
[9]  . مجله پژوهشهاي قرآني، بازنگري تاريخ انبياء در قرآن، ش 14 ـ 13، صص 235 و 234.
[10] . طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج13، ص352.
[11] . طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج13، ص352.
[12] . مكارم شيرازي، ‌ناصر، تفسير نمونه، همان، ج 2، ص 568.
[13] . نساء: 157-158.
[14] . طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج5، ص134.
[15] . نساء: 159.
[16] . طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج5، 134.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد