طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا گياهان روح دارند و محشور مي‌شوند؟

آيا گياهان روح دارند و محشور مي‌شوند؟

در باب حشر گياهان، جمادات و نباتات دو نظريه است عده‌اي معتقدند كه گياهان جمادات و نباتات هم حشر دارند و براي تأييد مدعايشان به چند آيه از قرآن استشهاد نموده‌اند:
1. «أَولَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى»[1] آيا آنان با خود نينديشيدند كه خداوند، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز به حق و براي زمان معيني نيافريده است؟
2: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطلاً»[2] ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنها است بيهوده نيافريديم؛ اين آيات فرقي بين موجودات زنده و موجودات غيرزنده نمي‌گذارد و براي همه آنها به طور عموم، معاد و حشر در نظر مي گيرد و مي‌فرمايد كه حشر اختصاص به انسانها و جنيان ندارد بلكه فرشتگان، حيوانات، نباتات و جمادات نيز حشر دارند، به طور كلي مي‌توان گفت هرچه زميني و يا آسماني يا موجود بين آن دو شمرده مي‌شود داراي حشر خواهند بود.
اما در رابطه با حشر موجودات زنده آنچه مي‌تواند مورد استشهاد قرار گيرد اين آيه شريفه است كه مي‌فرمايد: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ»[3] هيچ جنبنده‌اي در (دريا و روي زمين) نيست و هيچ پرنده‌اي با دو بال خود پرواز نمي‌كند، مگر اينكه آنها امت‌هاي همانند شما هستند، ما در نوشتن كتاب تكوين كه عالم وجود و امكان است از هيچ چيز دريغ ننموده‌ايم و كوتاهي نكرده‌ايم، و سپس همه به سوي پروردگارشان محشور مي‌شوند. ظاهر اين آيه مباركه مي‌رساند كه موجودات زنده روي زمين همانند انسانها، امت‌هاي مختلفي هستند كه در خلقت عبث و بيهوده و باطل نيستند بلكه داراي حشري خواهند بود يعني آفرينش آنها داراي هدف و غايتي است و آن هدف و غايت بازگشت و عود آنها به سوي پروردگارشان است،[4] اما آياتي كه دلالت بر حشر جمادات دارند از آن جمله اين آيه شريفه است كه مي‌فرمايد: «ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ»[5] اين است خداوند، پروردگار شما كه حاكميت در سراسر عالم از آن اوست و كساني را كه جز او مي‌خوانيد (و مي‌پرستيد حتي به اندازه پوست نازك هسته خرما حاكميت و مالكيت ندارند اگر آنها را بخوانيد صداي شما را نمي‌شنوند و اگر بشنوند به شما پاسخ نمي‌گويند و روز قيامت شرك (و پرستش) شما را كافر مي‌شوند، و هيچ كس مانند خداوند آگاه و خبير، تو را (از حقايق) باخبر نمي‌سازد اين آية شريفه مي‌فرمايد كه اين بتهايي كه شما مي‌پرستيد چون قطعاتي از سنگ و چوب بيش نيستند جمادند و بي‌شعور و برفرض كه ناله و اصرار شما را بشنوند هرگز توانائي پاسخگوئي به نيازهاي شما را ندارند (ولو سمعوا ما استجابوا لكم) و حتي به اندازه پوست نازك هسته ي خرما، مالك سود و زيان در جهان هستي نيستند، با اين حال چگونه انتظار داريد كه براي شما كاري صورت دهند يا گرهي را بگشايند. از اين بالاتر روز قيامت كه مي‌شود آنها پرستش و شرك شما را منكر مي‌شوند (و يوم القيامة يكفرون بشركم) و مي‌گويند خداوندا اينها ما را پرستش نمي‌كردند بلكه در حقيقت، هواي نفس خويش را مي‌پرستيدند، اين شهادت يا به زبان حال است كه هر كس به بتها بنگرد با گوش دل، اين سخن را از آنان مي‌شنود و يا اينكه همان خداوندي كه در آن روز اعضاء و جوارح و پوست بدن انسان را به سخن درمي‌آورد به آنها فرمان سخن گفتن مي‌دهد تا شهادت دهند كه اين بت‌پرستان منحرف، اوهام و شهوات خود را در حقيقت پرستش مي‌كرده‌اند.[6]نظير اين آية شريفه سوره يونس است كه مي‌فرمايد: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ»[7] به خاطر بياوريد روزي را كه همة آنها را جمع مي‌كنيم سپس به مشركان مي‌گوئيم شما و معبودهايتان در جاي خود باشيد (تا به حساب‌تان رسيدگي شود) سپس آنها را از همديگر جدا مي‌كنيم (تا از هر يك جداگانه سؤال شود) در اينجا معبودهاي‌شان به آنها مي‌گويند شما هرگز ما را عبادت نمي‌كرديد؛ اين آيات دلالت بر حشر جمادات و سنگهايي مانند بتها دارند.
حشر و پاداش
حشر و معاد براي آن است كه كساني كه در دنيا كار نيك انجام داده‌اند به پاداش خود برسند و كساني هم كه كارهاي زشت و ناروا انجام داده‌اند و ظلم و تعدي به حقوق ديگران نموده‌اند به كيفر كارهاي زشت خود برسند و چون دنيا جائي نيست كه مؤمنان در آن پاداش خود را دريافت دارند و انسانهاي ظالم و متجاوز به كيفر برسند لذا آخرت سرايي است كه در آن تمام انسانها آنچه در دنيا انجام داده‌اند نتيجه اش را دريافت خواهند نمود اما حيوانات نيز چون بعضي نسبت به بعضي ديگر در دنيا ظلم روا مي‌دارد لذا حشر آنها نيز براي گرفتن پاداش و رسيدن به حقوق است و گياهان و جمادات  هم اگر حشر دارند كيفيت حشر آنها مشخص نيست.
دربارة حشر حيوانات
اختلافاتي در ميان انواع مختلف حيوانات وجود دارد و اين اختلافات مانند تندخلقي و نرمي، حب و بغض، مهرباني و قساوت و رامي و سركشي در تمام و انواع حيوانات مشاهده مي‌شود. و اين اختلافات خود مؤيد اين معنا است كه حيوانات هم مثل انسان احكامي دارند، خير و شر و عدالت و ظلم را تشخيص مي‌دهند مگر جز اين است كه خداي سبحان، ملاك خوبي حشر و سعادت اخروي انسان را اين دانسته كه اعمالش با عدالت و تقوا منطبق باشد و ملاك بدي آن را اين دانسته كه اعمالش با ظلم و فجور تطبيق كند… پس چرا حيوانات مانند انسان حشري نداشته باشند؟ آيا حيوانات نظير انسان حشر دارند يا نه؟ آية ثم الي ربهم يحشرون متكفل جواب از اين سؤال است، همچنانكه آيه و اذا الوحوش حشرت قريب به اين مضمون را افاده مي‌كند، بلكه از آيات ديگري استفاده مي‌شود كه نه تنها انسان و حيوانات محشور مي‌شوند بلكه آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و ستارگان و جن و سنگها و بتها و ساير شركائي كه مردم آنها را پرستش مي‌كنند و حتي طلا و نقره‌اي كه اندوخته شده و در راه خدا انفاق نگرديده همه محشور خواهند شد و با آن طلا و نقره پيشاني و پهلوي صاحب‌نشان داغ مي‌شود. خلاصه اينكه آيات در اين باره بسيار و روايات از حد شمار بيرون است.[8]اما اينكه آيا حشر حيوانات شبيه حشر انسان است و آنها هم مبعوث شده و اعمالش حاضر گشته و بر طبق آن پاداش و يا كيفر مي‌بينيد؟ آري زيرا حشر به معناي جمع كردن افراد و آنها را از جاي كندن و به سوي كاري بسيج دادن است.
آيا امثال آسمانها و زمين و آفتاب و راه و سنگها و غير آن نيز حشر دارند؟ قرآن كريم درباره ي اين گونه موجودات تعبير به حشر نفرموده، و ليكن چنين فرموده است: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» تنها ملاك حشر مسأله فصل خصومت در بين آنان و احقاق حق است كه در آن اختلاف دارند انعام نيكوكار و انتقام از ظالم است.[9]در اينكه جز موجودات زنده كه انسان و حيوان است، جمادات و نباتات حشري ندارند بعضي از دانشمندان معتقدند: انسان اگر حشر نداشته باشد به تكامل خود نرسيده اما گياهان و جمادات به تكامل خود رسيده‌اند لذا ديگر حشري ندارند. اين گياه و يا سنگ حشر ندارد چون همة تجهيزاتش براي همين دنيا است همان مقدار هستي كه مي‌تواند قبول كند ، همان مقدار را به انها داده‌اند و پايانش هم همين جا بوده است اما اگر انسان قيامتي نداشته باشد معنايش اين است كه در قدم اول خلقت نابود شود در حالي كه كمال او در اين دنيا بروز نكرده و لازم مي‌آيد اين تجهيزات از آن جهت كه انسان دارد همه بيهوده باشد.[10] از مقايسه اين دو نظر معلوم مي شود که حشر درمورد انسانها و حيوانات امري پذيرفته شده مي باشداما در مورد گياهان و جمادات با توجه به ايات گذشته مطلب به صورت  قضيه موجبه جزئيه قابل پذيرش است.
 
پي نوشت ها:
[1]. روم/ 8.
[2]. ص/ 27.
[3]. انعام/ 38.
[4]. حسين تهراني، سيد محمد حسين، معاد شناسي، انتشارت حكمت، چاپ اول، 1407، ج9، ص20ـ21.
[5]. فاطر/ 13ـ14.
[6]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج18، ص212ـ215.
[7] . يونس/ 28.
[8]. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان في تفسير القرآن، ج7، ص107.
[9] . همان، ص107ـ108؛ ر.ك: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج5، ص221ـ222.
[10] . مطهري، مرتضي، معاد، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1373، ‌ص76.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد