اینکه انسان در طول زندگی خود از لحاظ جسمی و روحی مراحل مختلفی را پشت سر میگذارد، جای تردید نیست، اما در ارتباط با گزارشهای روایی که طبقهبندیهای مشخصی را در این زمینه اعلام میکنند، باید گفت:
1. روایات متعددی در مورد تربیت فرزند و مراحل تربیتی او بر اساس سن و سال، در منابع آمده است.[1]
2. از نظر سند نمیتوان همهی آن روایات را نامعتبر دانست؛ بلکه برخی از این روایات معتبرند. مانند این روایت از امام صادق(ع) که میفرماید: فرزند هفت سال بازی میکند و هفت سال آموزش نوشتن میبیند و هفت سال به یادگیری حلال و حرام میپردازد.[2]
3. از نظر محتوا بین روایات مختصر اختلافی وجود دارد: برخی از روایات همانگونه بیان شد دوران تربیت فرزند را به سه دوره هفت ساله تقسیم میکنند؛[3] برخی نیز آنرا به سه دورهای که متشکل از دو تا شش سال و یک هفت سال است، تقسیم میکنند؛[4] و در برخی روایات نیز فقط به دو دورهی هفت سال اشاره شد.[5]
4. نامعتبر بودن یک روایت به معنای دروغ و باطل بودن آن نیست؛ بنابراین، اگر روایتی دارای سند معتبر نبود تا زمانی که دلیلی بر کذب و بطلان آن پیدا نشد، میتواند مورد عمل واقع شود، هر چند الزامی بر عمل به آن نیست و هر چند بر اساس آن نمیتوان حکمی را به شرع نسبت داد.
5. صرف نظر از مباحث سندی، این روایات ناظر به بیان واقعیتی است که گستره فراوان داشته و در بیشتر موارد همینگونه است؛ اما باید توجه داشت گستره فراوان داشتن به معنای عام الشمول بودن آن نیست تا نتوان گریزی از آن داشت و هرگونه تغییری در آنرا به مخالفت با معصوم(ع) تفسیر کرد؛ زیرا میدانیم که خانواده، محیط، استعداد شخصی و عواملی از این دست میتوانند مرزهای تربیتی را تغییر دهند.
1. روایات متعددی در مورد تربیت فرزند و مراحل تربیتی او بر اساس سن و سال، در منابع آمده است.[1]
2. از نظر سند نمیتوان همهی آن روایات را نامعتبر دانست؛ بلکه برخی از این روایات معتبرند. مانند این روایت از امام صادق(ع) که میفرماید: فرزند هفت سال بازی میکند و هفت سال آموزش نوشتن میبیند و هفت سال به یادگیری حلال و حرام میپردازد.[2]
3. از نظر محتوا بین روایات مختصر اختلافی وجود دارد: برخی از روایات همانگونه بیان شد دوران تربیت فرزند را به سه دوره هفت ساله تقسیم میکنند؛[3] برخی نیز آنرا به سه دورهای که متشکل از دو تا شش سال و یک هفت سال است، تقسیم میکنند؛[4] و در برخی روایات نیز فقط به دو دورهی هفت سال اشاره شد.[5]
4. نامعتبر بودن یک روایت به معنای دروغ و باطل بودن آن نیست؛ بنابراین، اگر روایتی دارای سند معتبر نبود تا زمانی که دلیلی بر کذب و بطلان آن پیدا نشد، میتواند مورد عمل واقع شود، هر چند الزامی بر عمل به آن نیست و هر چند بر اساس آن نمیتوان حکمی را به شرع نسبت داد.
5. صرف نظر از مباحث سندی، این روایات ناظر به بیان واقعیتی است که گستره فراوان داشته و در بیشتر موارد همینگونه است؛ اما باید توجه داشت گستره فراوان داشتن به معنای عام الشمول بودن آن نیست تا نتوان گریزی از آن داشت و هرگونه تغییری در آنرا به مخالفت با معصوم(ع) تفسیر کرد؛ زیرا میدانیم که خانواده، محیط، استعداد شخصی و عواملی از این دست میتوانند مرزهای تربیتی را تغییر دهند.