1. درباره بخش اول پرسش باید گفت: تا کنون انسان نتوانسته بدون بهرهبرداری از سلولهای یک موجود زنده، مستقلاً موجود زندهای را خلق کند و انسان شبیهسازی شده، مخلوق انسان نیست، بلکه در واقع مخلوق خدا است. به دیگر سخن؛ اگر بر فرض چنین چیزی اثبات و واقع شده باشد؛ این کار به معنای «خلق» انسان و یا هر موجود زنده دیگری نیست، بلکه تنها قانونی را که خداوند متعال در طبیعت قرار داده، «کشف» شده است؛ زیرا دانشمندان علوم تجربی تنها از آفریدههاى الهى و با مدد گرفتن از نیروى عقل و قدرت اختیارى که خداوند به آنها ارزانى داشته است، شرایطى را فراهم کردهاند که در آن شرایط، قانون طبیعت کار خود را میکند و محصول مورد انتظار را میدهد، و این به معنای «خالقیّت» نیست؛ زیرا منظور از «خلق»؛ نو آفرینى و ایجاد چیزى است بدون اینکه آن چیز سابقه وجودى داشته باشد، و این قطعاً مختص خداوند است و انسان نمیتواند چیزی را از عدم، ایجاد کند؛ لذا خداوند درباره تفاوت معنای خلق میان خود و دیگران، فرمود: «پس آیا کسى که میآفریند مانند کسى است که [چیزى] نمیآفریند؟ آیا متذکّر نمیشوید؟»[1]
همچنین نقل شده است که؛ جعد بن درهم در شیشه مقدارى خاک و آب ریخت بعد کرمها و جانورانى پدید آمد، به یاران خود گفت من اینها را آفریدهام؛ چون من وسیله وجود آنها شدهام. این خبر به حضرت صادق(ع) رسید و فرمود: «بگوید تعداد آنها چقدر است و چند عدد آن نر و چند عدد ماده است؟ اگر او به وجود آورده وزن هر کدام چه اندازه است و دستور دهد او که به این صورت آنها را درآورده به صورت دیگرى درآیند». جعد نتوانست جواب بگوید و فرار کرد.[2]
بنابراین، خلق روح، که انسانیت انسان بدان است، خاص خدا باقى خواهد ماند و با هیچ امری قابل ردّ شدن نیست.
2. درباره بخش دوم پرسش باید گفت: ما چنین نظریهای را نمیپذیریم؛ زیرا براساس آموزههای دینی آفرینش جهانِ هستى، صرفاً مستند به اراده حق تعالى است و عقیده و باور انسانها هم باید بر همین اساس باشد،[3] اما حتی با پذیرش چنین موضوعی، نیاز انسان و جهان به خدا – با توجه به نکته اول در بخش اول پاسخ- منتفی نیست.
همچنین نقل شده است که؛ جعد بن درهم در شیشه مقدارى خاک و آب ریخت بعد کرمها و جانورانى پدید آمد، به یاران خود گفت من اینها را آفریدهام؛ چون من وسیله وجود آنها شدهام. این خبر به حضرت صادق(ع) رسید و فرمود: «بگوید تعداد آنها چقدر است و چند عدد آن نر و چند عدد ماده است؟ اگر او به وجود آورده وزن هر کدام چه اندازه است و دستور دهد او که به این صورت آنها را درآورده به صورت دیگرى درآیند». جعد نتوانست جواب بگوید و فرار کرد.[2]
بنابراین، خلق روح، که انسانیت انسان بدان است، خاص خدا باقى خواهد ماند و با هیچ امری قابل ردّ شدن نیست.
2. درباره بخش دوم پرسش باید گفت: ما چنین نظریهای را نمیپذیریم؛ زیرا براساس آموزههای دینی آفرینش جهانِ هستى، صرفاً مستند به اراده حق تعالى است و عقیده و باور انسانها هم باید بر همین اساس باشد،[3] اما حتی با پذیرش چنین موضوعی، نیاز انسان و جهان به خدا – با توجه به نکته اول در بخش اول پاسخ- منتفی نیست.