عصراسلام: وامگیری و وامدهی واژگانی (دادوستدِ زبانی) از ویژگیهای خوبِ یک زبان زنده و پویاست. برای مثال، در زبان فارسی این ضرورت وجود داشتهاست که به بسیاری از واژههای وامگرفته از زبانهای دیگر، پسوند اسمسازِ «ی» افزوده شود؛ زیرا آن واژهها در فارسی با هویت دستوریِ صفت هم بهکار میروند.
در سه مثالِ یادشده، جزء اصلیِ واژههای «قطعی»، «تعطیلی»، و «راحتی» (یعنی هستهٔ آنها) برگرفته از عربیاند:
قطع + ی (فارسی)
تعطیل + ی (فارسی)
راحت + ی (فارسی)
هویت یا طبقهٔ دستوریِ قطع و تعطیل و راحت در عربی اسم است؛ اما زبان فارسی، بنابه ضرورت و البته بهحکم پویا و زنده بودنش، هویت دستوریِ تازهای به آنها بخشیدهاست.
ما میگوییم: برق قطع است، مدرسه تعطیل شد، این کفش راحت است، و نمونههای فراوانِ دیگر.
بعضی ادبا، بهدلیل سختگیری در بهکار بردن واژههای وامگرفته با حداقلّ تغییر در معنی و طبقهٔ دستوری آنها، گاهی ناخواسته باعث محصور ماندنِ زبان در چاردیواریِ انزوا و رکود میشدند. زبانِ تابع، چیزی جز زبانی بهدور از تحول نیست. چنین زبانی بیمار است. زبان فاخر فارسی، مانند همهٔ زبانهای زندهٔ پویای دیگر، به این تغییرها نیاز دارد.
حدود پنجاه درصد از مجموعهٔ واژههای فارسی را واژههایی تشکیل میدهند که قرنها پیش، از عربی وارد شدهاند. فارسی و عربی متعلق به دو خانوادهٔ زبانیِ متفاوت و نامرتبطاند. اما، سرچشمههای این نفوذ واژگانیِ قوی با این میزان واژهٔ قرضیِ پرشمار را در چند عامل میتوان جستوجو کرد: ورود اسلام به ایران، همجواری جغرافیایی، بازرگانی و بدهبستانِ کالا و، البته مهمتر از آن، فرهنگ، این پنجاه درصد عناصر واژگانی عربی را وارد فارسی کردهاست.
نکتهٔ درخور توجه این است که یک عربزبان، بهطور معمول، کمتر از ده درصد از یک متن فارسی را میتواند درک کند. شمار قابلتوجهی از واژههای اروپاییِ دخیل در فارسی هم بیش از صد سال پیش وارد این زبان شدهاند. برای بسیاری از آنها هیچ برابرنهادِ فارسی پیشنهاد یا تصویب نشدهاست. #فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم، دانسته، هیچ برنامهای برای پالایش فارسی از واژههایی که دیگر «قرضی» بهشمار نمیروند ندارد؛ اعماز عربی، ترکی، مغولی، سنسکریت، هندی، فرانسه، انگلیسی، روسی، و چند زبانِ دیگر.
قرار نیست کاغذ و چای و گونی و پنکه و باتری و دینام و شوفاژ و رادیو و تلویزیون و سینما و کتاب و مجلس و شعر و دههاهزار واژهٔ دیگر پس داده شوند. فارسیِ عربیزده، فارسیِ فرنگیمآبانه، فارسیِ عریان و زدوده از واژههایی که بیش از هزار سال یا بیش از صد سال است با این زبان عجین شدهاند، نمیتواند استوار بماند.
فارسی، اکنون در مسیرِ پویایی و زایایی پیش میرود. این است حاصل تجارب و پژوهشهای صدها انسان چیرهدست و مسلط بر زبان و کارکردهای آن، که پرچمدار و نگهبان زبان ملیاند.
نویسنده: حمید حسنی